عاقد
رفته بودند برایشان خطبه ی عقد بخواند
آقا خطبه را که خوانده بود به عروس و داماد گفته بود حالا یک سفارش به
عروس خانم دارم یک سفارش هم به آقا داماد
منتها وقتی سفارش عروس خانم را می گویم آقا داماد باید گوشش را بگیرد و نشنود
وقتی هم سفارش آقا داماد را می گویم عروس خانم باید گوشش را بگیرد و نشنود
حالا کدامتان اول دست روی گوشش می گذارد؟…
بعد گفته بود شوخی کردم. نمی خواهد دست توی گوشتان فرو کنید.
اما هر کدامتان بدانید که نباید به سفارش آن یکی کاری داشته باشید..
منظور آقا این بود که عروس و داماد نباید یک سره توی روی هم در بیایند و
بگویند چرا به سفارش آقا عمل نکردی …
هر کس باید به فکر سفارش خودش و وظیفه ی خودش باشد…
عاقد آیت الله بهجت بود
مثل دوست های خجالتی
من پسر زنی هستم که با دست هایش از بزها شیر می دوشید.» این را به عرب بیابانی گفت. عرب بیابانی از هیبت پیامبری که همه ی قبایل به او ایمان آورده بودند، لکنت گرفته بود. آمده بود جمله ای بگوید و نتوانسته بود و کلماتش بریده بریده شده بود. رسول الله از جایش بلند شده بود. آمده بود نزدیک و ناگهان او را در آغوش گرفته بود؛ تنگ تنگ. آن طور که تنشان تن هم را لمس کند. در گوشش گفته بود:«من برادر تو ام»، «اَنَا اَخُوک» گفته بود فکر می کنی من کی ام؟ فکر می کنی پادشاهم؟ نه! من آن سلطان که خیال می کنی نیستم. «من اصلاً پادشاه نیستم» «لَیسَ بمَلک» من محمدم. پسر همان بیابان هایی هستم که تو از آن آمده ای. «من پسر زنی هستم که با دست هایش از بزها شیر می دوشید.» حتی نگفته بود که پسر عبدالله و آمنه است. حرف دایه ی صحرانشینش را پیش کشیده بود که مرد راحت باشد. آخرش هم دست گذاشته بود روی شانه ی او و گفته بود: «آسان بگیر، من برادرتم.» مرد بیابانی خندید و صورت او را بوسید: «عجب برادری دارم»
صفحات: 1· 2
قوانین دهگانه شهید «سید مجتبی علمدار»
احتیاط کن! یک آقایی دارد ما را میبیند
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، جانباز شهید «سیدمجتبی علمدار» در دوران دفاع مقدس، فرمانده گروهان سلمان از گردان مسلم بود و چندین مرتبه مجروح شد. پس از پایان جنگ، در واحد طرح و عملیات لشکر 25 کربلای ساری مشغول به خدمت شد.
سید مجتبی مداح اهل بیت(ع) بود با نوایی گرم که او را زبانزد خاص و عام کرده بود، اما اخلاص او بسیاری از اوقات مانع میشد که دیگران او را بشناسند. حتی یکی از دوستانش در خاطرهای نمونهای از توجه او به اخلاص نقل میکند: «من کنار سید نشسته بودم و سید هم طبق معمول شال سبزش را روی سرش انداخته بود و با سوز و گداز خاصی مشغول خواندن زیارت عاشورا و مداحی بود. بعد از اتمام مراسم، ناگهان شال سبزش را بر گردن من گذاشت. با تعجب پرسیدم: این چه کاری است؟ گفت: بگذار گردن تو باشد. بعد از لحظهای دیدم جمعیت حاضر به سوی من آمدند و شروع کردند به بوسیدن و التماس دعا گفتن. با صدای بلند گفتم: اشتباه گرفتهاید، مداح ایشان است. امّا سیّد کمی آنطرفتر ایستاده بود و با لبخند به من نگاه میکرد.»
یکی از نکات جالب توجه در زندگی این سید شهید، توجه خاص او به امور معنوی بود. مواردی که شاید به نظرساده آید اما تقید او و حتی تعیین مجازات در صورت عدم انجام آن نشانگر باور قلبی و یقین این جانباز شهید به اعتقاداتش بود.
در آستانه ماه مبارک رمضان به مرور دستنوشتههایی از او میپردازیم که قوانین دهگانه شهید علمدار اشاره دارد. باشد که به گوشهای از معرفت شهدا دست یابیم.
* قوانین دهگانه
قانون اول: بارالها، اعتراف میکنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم. اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.(تاریخ اجرا 4 مرداد69)
قانون دوم: پروردگارا! اعتراف میکنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم. اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یک 24 ساعت (17 رکعت) بخوانم.(تاریخ اجرا 11 مرداد 69)
قانون سوم: خدایا! اعتراف میکنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم. حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرّب بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم.(تاریخ اجرا 26 مرداد 69)
قانون چهارم: خدایا! اعتراف میکنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم. حداقل در هر هفته باید 2شب نماز شب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجا بیاورم باید بجای هر شب 50 ریال صدقه و11 رکعت تمام را بجا بیاورم .(تاریخ اجرا 16 شهریور 69)
صفحات: 1· 2
گناهان هفته
از اموری که علمای اخلاق-از جمله امام خمینی(ره)در اربعین حدیث -بسیار به آن تاکید نموده اند:«مشارطه،مراقبه و محاسبه»است.
مشارطه: اول هر روز با خود شرط کنیم که امروز را گناه نکنیم.
مراقبه: در طول روز بر این شرطی که نموده ایم مراقبت کنیم تا از آن تخلف ننمائیم.
محاسبه: در پایان روز و انتهای شب محاسبه نمائیم که چقدر بر شرط خود پایبندبوده ایم.
بخش سوم که محاسبه است در این میان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و شیطان همیشه تلاش می کند تا ما بر انجام این مهم موفق نباشیم.(امتحان کنید متوجه می شوید که فراموشی در این بخش بسیار است.)
امام کاظم علیه السلام فرموده است:«از ما نیست کسی که هر روز حساب خود را نکند ، پس اگر کار نیکی کرده استاز خدا زیادی آن را خواهد ،و اگر گناه و کار بدی کرده در آن گناه از خدا آمرزش خواهد و توبه نماید.»(الکافی،ج2،ص453)
توجه به متن زیر که نشان دهنده ی عمل شهدا به این دستورات خود سازی و مبارزه با نفس است بسیار آموزنده و تکان دهنده است.
صدای انفجار آمد و سنگر رفت هوا.هر چه صدایش زدیم جواب نداد. رفتیم جلو ،سرش پر از ترکش شده بود و به زیبایی عروج کرده بود. جیب هایش را خالی کردیم. داخل جیبش کاغذ جالبی پیدا کردیم.نوشته بود:
گناهان هفته
شنبه: احساس غرور از گل زدن به طرف مقابل.
یک شنبه: زود تمام کردن نماز شب.
دوشنبه: فراموش کردن سجده شکر.
سه شنبه: شب بدون وضو خوابیدن.
چهار شنبه: در جمع با صدای بلند خندیدن .
پنج شنبه: پیش دستی کردن فرمانده در سلام.
جمعه: تمام نکردن صلوات های مخصوص جمعه.
بیایید ما اگر گناه هم می کنیم به سبک شهدا
گناه کنیم.
بيانات آیت الله خامنه ای در دیدار جمعی از روحانيون كهگيلويه و بويراحمد؛ ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
اخيراً يك بدعت عجيب و غريب و نامأنوس ديگر هم در باب زيارت درست كردهاند! بدين ترتيب كه وقتى مىخواهند قبور مطهّر ائمّه عليهمالسلام را زيارت كنند، از درِ صحن كه وارد مىشوند، روى زمين مىخوابند و سينهخيز خود را به حرم مىرسانند! شما مىدانيد كه قبر مطهّر پيغمبر صلواةاللَّهعليه و قبور مطهّر امام حسين، امام صادق، موسىبنجعفر، امام رضا و بقيه ائمّه عليهمالسّلام را همه مردم، ايضاً علما و فقهاى بزرگ، در مدينه و عراق و ايران، زيارت مىكردند. آيا هرگز شنيدهايد كه يك نفر از ائمّه عليهمالسّلام و يا علما، وقتى مىخواستند زيارت كنند، خود را از درِ صحن، بهطور سينهخيز به حرم برسانند؟!
صفحات: 1· 2
امام مهدی(ع) از دیدگاه امام حسن مجتبی(ع) ا
روزگار پر آشوب عهد امام حسن مجتبی(ع) موجب شد که شیعیان نتوانند احادیث طولانی فراوانی از آن حضرت بشنوند و برای نسل های بعدی روایت کنند، از این رهگذر روایات مربوط به حضرت ولی عصر(عج) نیز از آن حضرت کمتر روایت شده است که آنچه به دست ما رسیده در اینجا میآوریم: “طوبی لمن ادرک ایامه و سمع کلامه".
صفحات: 1· 2
چهل داستان و چهل حديث از امام رضا عليه السلام
مشخصات کتاب :
پدید آورنده: عبداللّه صالحى
شماره: 1017
خدمات:
1017-40dastan-40hadis-az-imamreza-a.zipدریافت نرم افزار تلفن همراه حجم: 233 kB
چهل حديث سيره نبوي
چهل حديث سيره نبوي جديد 0
عناوين اصلي كتاب شامل:
معرفي اجمالي پيامبر اكرم؛ مقدمه؛ بندگي؛ سجود؛ جاذبه نماز؛ آهنگ قرآن؛ گريه در نماز؛ باامت؛ ادب با همنشين؛ ادب گوش دادن؛ ادب نشستن؛ بامهمان؛ مصافحه؛ خوش خلقي؛ گفتار؛ خوراك؛ شوخي؛ خوردن به اندازه؛ غذاي جمعي؛ سخن به اندازه فهم مردم؛ عدالت در نگاه؛ عاطفه؛ خشم براي خدا؛ مسواك؛ تنظيم وقت؛ حفظ زبان؛ ارزشهاي اخلاقي؛ فرزند دختر؛ رو به قبله؛ تواضع؛ آراستگي؛ لبخند در سخن؛ راه رفتن؛ ساده زيستي؛ شجاعت؛ شكر؛ مجلس پيامبر؛ در جمع ياران؛ عطر؛ مردمداري؛ فروتني؛ غمزدايي از اصحاب؛ گذري بر سيره اخلاقي پيامبر
مشخصات کتاب :
پدید آورنده: جعفر شريعتمداري
شماره: 5216
خدمات:
مشاهده در کتابخانه
برنامهٔ QR Code5216-chehel-hadis-sire-nabavi.zip
دریافت فایل حجم: 611 kB
برنامهٔ QR Code5216-chehel-hadis-sire-nabavi.apk
دریافت فایل حجم: 598 kB
برنامهٔ QR Code5216-FA-chehel-hadis-sire-nabavi.pdf
دریافت فایل حجم: 487 kB
برنامهٔ QR Code5216-FA-chehel-hadis-sire-nabavi.epub
دریافت فایل حجم: 345 kB