روز كارمند بر تمامی كارمندان بویژه همكاران حوزوی گرامی باد
4 شهریور، روز كارمند و روز تجلیل از زحمات، خدمات و ایثار این قشر عظیم جامعه بر تمامی همكاران حوزوی گرامی باد.
باید مغزهای خود را از اینكه تنها مستخدم دولت باشیم و پشت میز بنشینیم خالی كنیم و برگردیم به اینكه، انسانیت انسان در رابطه با كار به وجود می آید. انسان می تواند به وسیله كاری كه انتخاب می كند خالق خود باشد. شهید رجایی (اسفند ١٣۵۹)
روز ٤شهریور، یادآور خاطره شهیدان بزرگوار هفته دولت در سال 1360 به خصوص شهید رجایی و شهید باهنر و روز كارمند نامگذاری شده است. چهارم شهریور، روز كارمند، زمان یادآوری خدمات، ایثار و ارزش نهادن به مجاهدت قشر عظیمی از جامعه است كه در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بخش مهم و اساسی اداره امور كشور بر دوش آنان قرار دارد.
كارمندان، گروه بزرگی از افراد جامعه هستند كه خانواده بزرگ دولت را تشكیل میدهند. آنان در پی برطرف ساختن نیازهای مردم هستند و خود را خدمتگزار آنان میدانند. مردم نیز با امین دانستن ایشان، به آنان اعتماد دارند و در مسائل جاری مملكتی، از روش درست كارمندان تلاشگر پشتیبانی میكنند. به جاست در روز كارمند، در گرامیداشت تلاش خستگیناپذیر آنان كوشا باشیم.
تلاش گر خستگی ناپذیر(روز کارمند)
اشغال ایران توسط متفقین
سوم شهریور 1320 یادآور روزی است که نیروهای بیگانه سه کشور انگلیس، شوروی و آمریکا خاک ایران را به اشغال خود در آوردند. در آستانه گسترش جنگ دوم جهانی به نقاط مختلف جهان، اوضاع داخلی ایران نیز از موقعیت مناسبی برخوردار نبود. رضاخان که به اراده و پشتیبانی انگلیسیها به قدرت رسیده بود، یکی از سختترین حکومتهای استبدادی را که تا آن هنگام، ایران کمتر به خود دیده بود، حاکم ساخت. او به دلایل مختلف تغییرات بسیاری در همه شوون کشور، مخصوصا در بعد مذهبی پدید آورده بود اما این تلاشها، واکنشهای مخالفی را در میان عموم مردم و طبقات مختلف برانگیخت و سبب شد که رضاخان فاقد هر گونه پایگاه اجتماعی و مردمی باشد. در واقع هر اقدامی که آن چکمهپوش دیکتاتور در طول 20 سال سیطره خود انجام داد، در نهایت به زیانش تمام شد و نتیجه وارونه داد و هنگامی که جنگ در اروپا درگرفت دیگر در جایگاهی نبود که بتواند خود و مملکت را حفظ کند. بدین ترتیب، با آنکه ایران در این جنگ رسما اعلام بیطرفی کرده بود، به علت آنکه راه ایران مناسبترین راه جهت کمک به جبهه شوروی بود، خاک ایران توسط سه کشور متفق به آسانی و تقریبا بدون مقاومت ارتش رضاخان به اشغال در آمد و تا سال 1324 در اشغال این نیروها باقی ماند. اشغال ایران، عوارض و آثار گوناگونی در پی داشت؛ از سویی با یورش نیروهای بیگانه تمامیت ارضی و حاکمیت سیاسی ایران پایمال شد که باعث حضور و سلطه قدرتهای بیگانه تا سالیان زیادی گردید؛ از سوی دیگر بر اثر بروز جنگ، مشکلات فراوانی از قبیل قحطی، گرانی، کمبود مایحتاج عمومی و … گریبانگیر مردم شد. با اشغال ایران، رضا خان که به مهرهای سوخته تبدیل شده بود به جزیره موریس در آفریقای جنوبی تبعید شد و محمدرضا پهلوی، ولیعهد او که توانست سرسپردگی خود را به انگلیسیها به اثبات برساند به تخت سلطنت نشست.
لزوم همدردى با مؤمنان
منبع: فرمایشات آیت الله بهجت
سعدى مى گويد:
بنى آدم اعضاى يكديگرند كه در آفرينش زيك گوهرند
چو عضوى به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
مرحوم حاج شيخ عبّاس قمى در سفينة البحار روايتى نقل مى فرمايد كه گويا اين شعر اقتباس از آن است.(1)
اگر كسى در امثال و حِكَم و اشعار تتّبع كند، مى تواند مجموعه ى بزرگى از آثار جمع آورى نمايد. در روايت اين مضمون آمده است كه:
گاهى مؤمن به غصّه و اندوه مبتلا مى شود و سبب آن را نمى داند. سبب آن ابتلا مؤمن ديگرى است به بلايى در اقصى نقطه هاى عالم. و گاهى رفع بلا از او، موجب شادى مؤمنين ديگر است. و گاهى يك مؤمن موجب رحمت و بركات براى مؤمنين ديگر مى شود. آيا با اين همه بلاها كه براى مسلمانان به خصوص براى شيعه وارد مى شود، ما نبايد هيچ غم و اندوه داشته باشيم؟ آيا بايد بى تفاوت باشيم؟! يا بايد حال ما در نگرانى و ناراحتى مثل اين باشد كه بلا بر سر خود ما مى بارد؟! يكى از علايم آخرالزّمان و قيام و ظهور حضرت مهدى ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ آن است كه: «عِنْدَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ» هنگام سنگدلى مردم. (2)
در تمام موارد گذشته در توقيع شريف به نقل از حضرت حجّت ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ به اين صورت آمده است: «وَ ذلِكَ بَعْدَ طُولِ الاْءَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلوُبِ وَامْتِلاءِ الاْءَرْضِ جَوْرا.»؛ (ظهور بعد از گذشت زمان طولانى و سنگدل شدن مردم و پُر شدن زمين از ستم، خواهد بود.) در هر حال، با ما اتمام حجّت كرده اند كه اگر در اين زمان تكليف خود را بدانيم و بدان عمل نماييم، بايد از خوشحالى كلاهمان را به هوا بيندازيم، و در مواردى كه اصالت برائت جارى نيست ـ مثل موارد دِماء و اموال خطيره و اَعْراض، و اسلام و ضروريات دين ـ به احتياط عمل كنيم.
1. تا آن جا كه ما تفحّص كرده ايم، اين مضمون به صورتهاى مختلف در جوامع روايى آمده است، ولى در همه ى آنها سخن از مؤمنان است، نه همه ى انسانها و بنى آدم. بنابر اين، اين روايات بيانگر ارتباط روحى شديد ميان خصوص مؤمنان مى باشد، نه همه ى انسانها. ر.ك: اصول كافى، ج 2، ص 166؛ بحارالانوار، ج 20، ص 127؛ ج 58، ص 148 و 150؛ ج 71، ص 234، 268، 274، 277 و 280 ؛ مستدرك الوسائل، ج 12، ص 217 و 424.
2.ر.ك: بحارالانوار، ج 51، ص 163؛ ج 52، ص 151؛ ج 53، ص 318؛ احتجاج، ج 2، ص 478؛ اعلام الورى، ص 445؛ خرائج، ج 3، ص 1129؛ الصراط المستقيم، ج 2، ص 236؛ غيبة الطوسى، ص 395؛ و كمال الدّين، ج 2، ص 516.
زینت و آراستگی
انسان به اقتضای فطرت خویش، جویای پاکیزگی، زیبایی و آراستگی است و از ژولیدگی، پلیدی و پریشانی نفرت دارد. از آن جا که دین مقدس اسلام بر اساس فطرت الهی بنا شده است، به پیروانش دستور می دهد که خود را همواره پاکیزه نگه دارند و به ویژه در برخورد با دیگران، در این امر دقت بیشتری داشته باشند.
خداوند در آیه هایی از قرآن کریم، انسان ها را به آراستگی فرا می خواند و نظر کسانی را که به غلط، آراستگی و زینت را با دین و آموزه های ناب آن در تضاد می پندارند، مردود می شمارد:
قُل مَنْ حَرَّمَ زینةَ اللّه ِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مَنِ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ امَنُوا. (اعراف: 32)
ای رسول! بگو چه کسی زینت خدا را که برای بندگان خود بیرون آورده و نیز روزی های پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو این برای کسانی است که ایمان آورده اند.
پیشوایان بزرگ اسلام نیز در این زمینه توصیه های ارزشمندی دارند، از آن جمله امام علی علیه السلام می فرماید:
لِیَتَزَیَّنَ أَحَدُکُمْ لاِءَخیهِ المُسْلِمِ إِذا أَتاهُ کَما یَتَزَیَّنُ لِلْغَریبِ الَّذی یُحِبُّ أَنْ یَراهُ فی أَحْسَنِ الْهَیْئَةِ.
آن گونه که هر یک از شما خود را برای بیگانه ای می آراید و دوست دارد او را در زیباترین شکل ببینند، باید برای برادر مسلمانش نیز خود را همان گونه بیاراید.
در سیره پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمده است که هرگاه ایشان قصد خروج از خانه یا پذیرفتن کسی را داشت، موی سر خود را شانه می زد، سرووضع خود را مرتب می کرد، خویشتن را می آراست و برای آنکه تصویر خود را ببیند، در ظرف آبی می نگریست. وقتی سبب این کار را می پرسیدند، می فرمود:
اِنَّ اللّه َ تَعالی یُحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ إِذا خَرَجَ إِلی إخْوانِهِ أَنْ یَتَهَیّاَ لَهُمْ وَ یَتَجَمَّلَ.
خداوند متعال دوست دارد هنگامی که بنده اش به سوی برادرانش می رود، خود را برای دیدار آنان آماده کند و بیاراید.
تاثيرگذاري بر جوانان
چگونه می توانم بر جوانان تاثیر گذار باشم؟
تأثيرپذيري يا تأثيرگذاري و حدود و كيفيت آن، بستگي به توانايي ها و قابليت هاي انسان در ابعاد مختلف دارد.
با رعايت اصول و نكات زير، مي توانيد ميزان تأثيرگذاري خود را افزايش دهيد:
1. صميميت و ابراز آن؛ صميمانه ديگران را دوست داشته باشيد و محبت قلبي خود را به آنان اظهار داريد. پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم فرموده است: «اذا احبّ احدكم اخاه فليعلمه فانّه اصلح لذات البين؛…» «هرگاه يكي از شما به برادر [ديني] خود علاقه مند شد، محبت خود را به او ابراز كند. اين كار افراد را بيشتر به هم پيوند مي دهد» ، (ري شهري، محمد، دوستي در قرآن و حديث، ترجمه سيد حسن اسلامي، (قم: دارالحديث، چاپ اول، 1379)، ح 507، ص 162).
2. برخورد با نشاط؛ سلام و احوال پرسي كردن، تبسم بر لب داشتن، احترام به طرف مقابل و پذيرش وي راه نفوذ در قلب او است. در فرهنگ اسلامي نيز نسبت به اموري از قبيل سلام كردن، مصافحه، تبسم، احترام، ابراز محبت و علاقه قلبي به ديگران سفارش و اهتمام زيادي وجود دارد.
3. آغاز مثبت؛ يك يا چند نكته مثبت و ارزشمند را در طرف مقابل شناسايي و برجسته سازيد و با تحسين صادقانه به جهت وجود آن امر مثبت، ارتباط خود را با وي محكم سازيد و هيچ گاه رابطه خود را با نكته اي منفي آغاز نكنيد.
4. عدم سرزنش مستقيم؛ در صورتي كه اشتباه و لغزشي در طرف مقابل مشاهده كرديد، به طور مستقيم از او گلايه نكنيد و وي را مورد انتقاد مستقيم و سرزنش قرار ندهيد.
اميرمؤمنان علي عليه السلام مي فرمايد: «موقعي كه جوان نورسي را به سبب گناهانش، نكوهش مي كني، مراقب باش كه قسمتي از لغزش هايش را ناديده انگاري و از تمام جهات مورد اعتراض و توبيخش قرار ندهي، تا جوان به عكس العمل وارد نشود و نخواهد از راه عناد و لجاج، بر شما پيروز گردد» (ابن ابي الحديد، عبدالحميد، شرح نهج البلاغه، تحقيق مجدد ابوالفضل ابراهيم، (داراحياء الكتب العربيه)، ج 20، ص 333.).
5. خودگشايي؛ قبل از انتقاد از ديگران، مي توانيد به برخي از اشتباهات، شكست ها و ناكامي هاي خود در زندگي و چگونگي اصلاح و بهبود آن اشاره كنيد.
البته در استفاده از اين روش نبايد افراط كرد؛ زيرا موجب مي شود توجه ديگري بيش از حد به شخص شما معطوف شود. از طرف ديگر اين مسئله نبايد موجب افشاي اسرار و رازهاي پنهان آدمي شود.
6. شنونده خوب بودن؛ بكوشيد شنونده خوبي باشيد و زمينه اي فراهم آوريد كه ديگران درباره خود، براي شما حرف بزنند. اگر كسي احساس كند شنونده خوبي براي سخنان خود يافته است، به راحتي مي تواند افكار و احساسات خود را به او منتقل كند و به ايجاد ارتباط با او اقدام نمايد. در اين مرحله شنونده مي تواند به تأثيرگذار خوبي تبديل شود. پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم شنونده بسيار خوبي بود. همين خلق نيكوي آن حضرت، يكي از مهم ترين عوامل مقبوليت و محبوبيت او بين مردم بود و موجب شد كه آن حضرت بتواند تأثيرات عميقي بر مردم به جاي گذارد.
7. ابراز احساسات؛ يكي ديگر از عوامل مؤثر در برقراري ارتباط مؤثر، تشخيص دقيق احساسات طرف مقابل و برجسته كردن آنها است. با بازگرداني احساسات به گوينده، به او القاء مي كنيم كه سخنانش را فهميده و براي او ارج و احترام قائليم.
8. ارج گذاري؛ به ديگران اعتبار بدهيد؛ شخصيتشان را ارج بنهيد و كاري كنيد كه احساس اهميت و شخصيت كنند.
9. پذيرش مثبت بدون شرط؛ (Unconditional Positive Regard) كاري كنيد كه طرف مقابل احساس كند او را به دليل ارزش ذاتي اش پذيرفته ايد و به او اهميت مي دهيد و به عنوان يك انسان مورد احترام صادقانه و خالصانه شما قرار گرفته است و بدون توجه به نكات ضعف و عيوبي كه دارد مورد پذيرش شما است. اين توجه و پذيرش مثبت، به طرف مقابل احساس ارزشمندي مي بخشد و تأثير پذيري اش را نسبت به شما افزايش مي دهد. بنابراين بايد طرف مقابل را بدون قيد و شرط و صرفاً به خاطر ارزش ذاتي و ماهيت انساني اش، پذيرفت و به او احترام صادقانه گذاشت.
10. انگيزش؛ نسبت به كار مثبتي كه مي خواهيد انجام دهيد، ميل شديدي در طرف مقابل ايجاد كنيد و فضاي رواني لازم براي انجام دادن آن فراهم را سازيد. كوچك ترين پيشرفت را در طرف مقابل، تحسين نموده و با تشويق او كاري كنيد كه احساس كند حركت به سمت مطلوب و جبران اشتباهات ساده است و به خوبي مي تواند مشكلات را حل و كاستي ها را جبران كند.
11. رفتار مطلوب؛ رفتارهاي خوبي را كه از ديگران نسبت به خود انتظار داريد، با او در پيش گيريد. به عبارت ديگر آنچه را براي خود مي پسنديد، براي وي نيز بپسنديد و او را به سوي آن رهنمون شويد.
12. تحميل گريزي؛ نقطه نظرات و ديدگاه هاي خويش را بر ديگران تحميل نكنيد. مردم سخن چنين كسي را نمي پذيرند و با فردي كه همچون يك سرپرست با ايشان رفتار كند، دوستي نمي ورزند و به او اعتماد نمي كنند.در اين زمينه براي آگاهي بيشتر ر.ك.
الف. كارنگي، ديل، آئين دوست يابي؛
ب. مدرسي، سيد هادي، دوستي و دوستان؛
پ. ري شهري، محمد، دوستي در قرآن و حديث، ترجمه سيد حسن اسلامي، (قم: دارالحديث، چاپ اول، 1379). بنابراين به جاي اينكه به ديگران دستور دهيد، خواست خود را به شكل سؤال مطرح كنيد؛ زيرا معمولاً افراد دوست ندارند به آنان دستور داده شود.
از ديگر راه هاي تأثيرگذاري
هديه دادن؛ گفتار زيبا؛ تبليغ عملي؛ همگامي؛ جلب همكاري؛ همدلي و انعطاف پذيري؛ در عين جدي بودن و جدي رفتار كردن، بايد همواره انعطاف پذيري مناسب را حفظ نمود. نبايد انتظار داشت تغيير و اصلاح در انديشه و رفتار طرف مقابل ناگهاني، بلافاصله و يك مرتبه انجام گيرد؛ زيرا اين مسئله نيازمند زمان و تدريج است. بنابراين بايد به طرف مقابل، زمان و فرصت كافي داد تا به تدريج و تحت تأثير سخن شما تغيير و تحول لازم را در خود ايجاد كند. خداوند متعال نيز پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم را به خاطر داشتن چنين ويژگي مي ستايد و آن را يكي از علل موفقيت آن حضرت معرفي مي كند: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»؛ (آل عمران (3)، آيه 159.) ؛ «به واسطه رحمت خدا با مردم، خوش خوي و مهربان شدي و اگر تندخوي سخت دل بودي، مردم از گرد تو پراكنده مي شدند…». بنابراين اگر كسي بخواهد پيامبرگونه تأثيرگذاري مثبت داشته باشد، بايد از انعطاف و بردباري كافي در برابر ناآگاهي ها، نقص ها و ضعف هاي ديگران برخوردار باشد.
منبع : سایت پرسمان دانشجویی
مردی که برای بار دوم زیست
مـرد خردمند هنر پیشه را عمر دو بایست در این روزگار تا به یکی تجربه آموختـن در دگــری تجـربه بردن به کـار این سخن شاید برای برخی مصداق نداشته باشد ؛ برای آن ها که دانش انبیا را به علم روز و تجربه ی گذشتگان و مشورت با خردسال و سالمند پیوند می زنند وخرد و دانش دیگران را برخرد و دانش خویش می افزایند سپس به یافته های خود عمل می کنند ودر اندیشه ی رد وقبول این وآن نیستند . حاج شیخ علی اصغر کرباسچیان که بعدها لقب علامه یافت و منشأ تحولاتی بزرگ درآموزش عقیدتی وتأسیس مدارس امروزین دینی شد نیزآن سان زیست که گویی برای بار دوم است که به این جهان پا می گذارد. او فرزند میرزا محمد باقر کرباسچی بود . به سال 1293خورشیدی در تهران به دنیا آمد . تحصیلات ابتدایی خود را در مکتب خانه گذراند . در همان سنین نوجوانی ، برخی کودکان را در مسجد کوچک محل (بازار آهنگرها) جمع می کرد وبه آن ها حمد و سوره و نماز می آموخت. سال 1311 برای تحصیل علوم دینی پا به مدارس صدر و مروی تهران گذاشت . فعالیت خطابه و منبر خود را نیز آغاز کرد و در اندک زمانی منبرهای او معروف شد . در 1315 آشنایی او با دو استاد ربانی ، تأثیری بسیار در نگرش و اندیشه ی او داشت . مرحوم سید رضا دربندی از روحانیانی بود که اهتمام بسیار به تربیت جوانان داشت . مردی اهل معنا و معرفت بود . جمعه ها جوانان را به دولت آباد می برد و با آن ها به تفریح و بازی می پرداخت . به طور فردی آن ها را راهنمایی می کرد و به آن ها آموزش های دینی می داد . شیخ علی اصغر کرباسچیان آن چنان با این استاد انس یافت که بعدها وصی او شد . استاد دیگر، شیخ آقا بزرگ ساوجی بود . عالمی بزرگ ، مجتهد و زاهد که گاه پول خرید روغن چراغ برای مطالعه نداشت . احترام او به کوچکتر ها تا آن جا بود که حتی با کودکان خردسال نیز با احترام رفتار می کرد و سخن آن ها را می شنید . می گفت : « باید از بچه ها چیز یاد بگیریم . احتمال نمی دهید که یک کودک چیزی بداند که ما نمی دانیم ؟» ادب او نسبت به شاگردان زبان زد بود . زمانی یکی از شاگردان از روی طعنه به شاگرد دیگر گفته بود : « تا کجای کتاب را خوانده ایم ؟ » از آن جا که مطمئن بود شاگرد درس را حاضر ندارد . شیخ آقا بزرگ به او تذکر داده بود که نباید آبروی دیگران را ببرد . رفتار او با زن و فرزند نیز به گونه ای بود که با همه ی مشکلات مادی ، همسرش گفته بود که : « او فرشته بود .» شیخ آقا بزرگ ساوجی از نظر حافظه نیز اعجوبه ای بود . همه ی علوم اسلامی را درس می گفت . در سن 80 سالگی ، مقامات حریری را از حفظ می خواند و متن کتاب های درس فقه ، اصول و فلسفه را در حافظه داشت و … . ویژگی های تربیتی این دو عالم بزرگ ، یکی از شاخصه های تربیتی علامه کرباسچیان در سال های بعد شد . با این که شیخ علی اصغر کرباسچیان دروس دینی را در حوزه ی تهران آموخته و حتی دروس فلسفه و قانون ( در طب ) را نزد علامه شعرانی فرا گرفته بود ، سال 1319 راهی قم شد . سال 1322 در تهران ازدواج و دو سال بعد به قم بازگشت . این بازگشت 10 سال به طول انجامید . علت آن جاذبه ی درس فقه و اصول مرجع بزرگ آیت الله العظمی بروجردی و نیز شرکت در نخستین درس های فلسفی علامه طباطبایی بود که در آن زمان تازه به قم آمده بود . او و آقا شیخ جواد خندق آبادی درس خصوصی فلسفه با علامه طباطبایی داشتند و دستورهایی اخلاقی نیز از او می گرفتند .
زندگی زناشویی را تقویت کنیم
زندگی زناشویی تان را تقویت کنید
براي اينكه بتوانيد حس تازگي و شهوت همسرتان را مثل روزهاي آغازين برانگيخته كنيد لازم تا تكنيك هايي را فرا گيريد آن وقت است كه احساس ميكنيد رابطه همبستري با همسرتان دوباره شيرين و لذت بخش شده است.
آیا میدانید چه طور باید زندگی زناشویی تان را عمیق کنید؟ در اینجا توصیه هایی داریم که توسط متخصصان مسائل زوج ها ارائه شده اند.
1 - زندگی زناشویی
2 - سه توصیۀ ساده برای تقویت ارتباط میان زوج ها
3 - توجه های مثبت به او هدیه دهید
زندگی زناشویی
شما میتوانید لباس جذابی را که برای سال نو به شما هدیه داده بپوشید!
اما میدانید، تمایل، عشق، و همبستگی، احساسات عمیقی هستند و زیبا و جذاب بودن به تنهایی، تضمینی برای بهبود اوضاع نیست! اگر همه چیز خوب پیش برود، و همۀ مراقبت های لازم را انجام دهید، جذاب و خواستنی شدن انرژی مثبتی به زندگی تان اضافه میکند. در عوض، اگر احساس فشار میکنید، باید سعی کنید یک موج بلند مناسب بیابید و رابطه تان را نزدیک تر کنید.
2 - سه توصیۀ ساده برای تقویت ارتباط میان زوج ها
برای به تحقق رساندن یکی از آرزوی هایش تلاش کنید. یکی از آرزوهای او که عمومیت بیشتری دارند … زیرا پذیرفتن رویاهای طرف مقابل یک اقدام اساسی برای ادامۀ زندگی زناشویی در دراز مدت است. بهتر است به او کمک کنید تا آن را تحقق بخشد. اما اگر این کار ممکن نیست، این کار را به زمانی دیگر محول کنید، اما همیشه از آن حرف بزنید و مدام برای دست یابی به آن گام بردارید.
او دوست دارد به تایلند برود، به دنبال کاتالوگ های آن بروید ( اگر خود سفر در این زمان برای شما خیلی پر هزینه است )، چند دفتر راهنما بخرید، با هم یک هتل انتخاب کنید، همراه با هم مستنداتی دربارۀ آسیا تماشا کنید … خودتان را به آنچه که او آرزویش را دارد، نزدیک کنید. سهیم شدن در یک آرزو، شما را به هم نزدیک تر و علاقه مند تر میکند. خاطرات احساسی تان را با هم مرور کنید. « یادت میآید که چه طور با هم آشنا شدیم؟ یادت میآید زمانی که تو را به مادربزرگم معرفی کردم؟ زمانی که اولین خانه مان را اجاره کردیم به خاطر داری … »
خاطرات قدیم تان را زنده کنید و تمایل، عشق و اشتیاق تان را دوباره پیدا نمایید. این کار همیشه مؤثر است، و باعث میشود دو طرف محبت آمیز تر به هم نگاه کنند. این تکنیک را به طور مرتب به کار بگیرید، به این ترتیب همیشه لحظات و احساسات خوشایندتان را برای خود حفظ میکنید، نمیگذارید از دست تان بروند و زیر زندگی روزانه پنهان شوند.
3 - توجه های مثبت به او هدیه دهید
توجه های مثبت تان را به او هدیه دهید. خصوصیتی که دارد و شما خوش تان میآید را به زبان بیاورید و به او بگویید که قدر خوشبختی تان را میدانید. همان طور که تحسینش میکنید، میتوانید بعضی اوقات از او انتقاد کنید. زمانی که تصدیق، تحسین و تشویق او را میبینید، اشتیاق تان به او بیشتر میشود. هر چه بیشتر او را دوست داشته باشید، و تمایل تان به دوست داشتن او بیشتر باشد، بیشتر لذت میبرید. آن طوری که میخواهد دوستش داشته باشید و ابراز احساسات کنید. تمام دستوراتی را که در رابطه با او به شما داده می شود، پیروی نکنید! روش هایی برای بیشتر کردن و برانگیختن شور و شوق خودتان، ابداع کنید. الهامات دورنی همیشه درست ترین و دقیق ترین ها هستند. شما باید خوب یاد بگیرید که او را شیفتۀ خود کنید، بنابراین ظرفیت های تان را مجدداً به کار بیندازید. حتی اگر این ظرفیت ها کمی بی حس شده اند، باز هم همیشه در دسترس هستند و میتوانید برای دوباره به دست آوردن شان تلاش کنید!
تهیه و ترجمه : گروه سبک زندگی سیمرغ
بیانی درباره سوره روم
سوره ی روم سراسر بیان این موضوع که انسان از کجا اومده و به کجا اومده و به کجا میره. خدا از دنیای درون و بیرون انسان سخن گفته تا بهمون بفهمونه که جایگاهمون کجاست. از خلقت و آفرینش انسان گفته. از نعمت همسر گفته که باعث آرامش و کامل شدن انسانه. از نعمت شب و روز، و خواب که باعث میشه خستگی از تن آدم بیرون بشه. از نعمت باد و باران و رعد و برق که هم میتونن باعث بهره مندی انسان بشن و هم باعث ضرر.
از همه این نعمت ها گفته تا به ما بگه که چقدر براش عزیز هستیم. و چقدر دوست داره که ما بریم سمتش.
اما از انسانهای دلچرکین هم گفته. از کسایی که هیچ دانشی ندارن و بر اساس تفکرات باطل خودشون حرف میزنن. از کسایی که باعث تفرقه و کینه میشن.
و توی دو آیه ی آخر ابتدا از دلیل این همه سیاهی دل گفته، و بعدش راهکاری گفته به ما تا بتونیم بر این انسان های نادان و سیاه دل، پیروز بشیم. منم برای مقدمه ی این سوره، همین دو آیه ی آخر رو انتخاب کردم.
فکر کنید که اصلا مخاطب ما باشیم. یعنی فرض کنید اون انسان سیاه دل ما باشیم. یه لحظه خودتون رو جای اون فرد بذارید. ببینید چقدر کینه و نفرت و سیاهی دل رو میگیره. خیلی ترس و دلهره آوره که خودمون رو جای همچین افرادی فرض کنیم. پس اگر حس میکنیم که داریم به چنین وضعیتی نزدیک میشیم، باید به خود بیایم و از همین الان شروع کنیم دوباره خوب شدن رو. همین الان توبه کنیم و بریم پیش خدا. تا بتونیم دوباره حس زندگی و شاد زندگی کردن رو پیدا کنیم. تا بتونیم دل آروم و خیالی راحت رو به دست بیاریم. ان شاءالله که حتما میتونیم دوباره برگردیم سمت خدا. سمت اونی که مشتاق ماست. ای کاش بشه درک کرد این اشتیاق رو …
اما دو آیه ی آخر. که اول دلیل بدی گفته میشه و بعد راهکاری برای مقابله با این بدی ها:
(آيه 59)- اين آيه دليل مخالفت اين گروه را به روشنى بيان مىكند، مىگويد: اين نفوذناپذيرى و لجاجت بىحد و حساب و دشمنى با هر حقيقت، به خاطر آن است كه آنها حس تشخيص و درك خود را بر اثر كثرت گناه و لجاجت از دست دادهاند، و ابدا چيزى درك نمىكنند، آرى «اين چنين خداوند بر دلهاى كسانى كه علم و آگاهى ندارند مهر مىنهد» (كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى قُلُوبِ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ).
قابل توجه اين كه در آيات گذشته، علم پايه ايمان شناخته شده، و در اين آيه جهل پايه كفر و عدم تسليم در برابر حق.
(آيه 60)- اين آيه كه آخرين آيه سوره روم است، دو دستور مهم و يك بشارت بزرگ به پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله مىدهد، تا او را در اين مبارزه پىگير و مستمر در برابر اين لجوجان جاهل، و بىخردان سر سخت، به استقامت دعوت كند.
نخست مىگويد: «اكنون كه چنين است (در برابر همه حوادث، همه آزارها و كارشكنيها و نسبتهاى ناروا) شكيبايى و صبر پيشه كن» (فَاصْبِرْ). كه شكيبايى و صبر و استقامت كليد اصلى پيروزى است.
و براى اين كه پيامبر را در اين راه دلگرمتر كند مىافزايد: «وعده خدا بطور مسلم حق است» (إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ).
دومين دستور، دستور به تسلط بر اعصاب و حفظ متانت و آرامش، و به اصطلاح از جا در نرفتن در اين مبارزه سخت و پىگير است، مىفرمايد: «و هرگز نبايد كسانى كه ايمان و يقين ندارند تو را خشمگين و عصبانى كنند» (وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ).
وظيفه تو بردبارى و تحمل و حوصله هر چه بيشتر و حفظ متانتى كه شايسته يك رهبر در برابر اين گونه افراد است، مىباشد.
اين سوره با وعده پيروزى مؤمنان بر دشمنان آغاز شد، و با وعده پيروزى نيز پايان مىگيرد، ولى شرط اصلى آن را صبر و استقامت شمرده است.
سوره روم - آیات 1 تا 50
سوره روم - آیات 51 تا 60