انتظار
24 فروردین 1391 توسط جعفری ندوشن
اى آنكه در نگاهت حجمى زنور دارى
كى از مسیر كوچه قصد عبور دارى؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابى
اى آنكه در حجابت دریاى نور دارى
من غرق در گناهم، كى مىكنى نگاهم؟
برعكس چشمهایم چشمى صبور دارى
از پردهها برون شد، سوز نهانى ما
كوك است ساز دلها، كى میل شور دارى؟
در خواب دیده بودم، یك شب فروغ رویت
كى در سراى چشمم، قصد ظهور دارى؟
اى آنكه در نگاهت حجمى زنور دارى
كى از مسیر كوچه قصد عبور دارى؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابى
اى آنكه در حجابت دریاى نور دارى
من غرق در گناهم، كى مىكنى نگاهم؟
برعكس چشمهایم چشمى صبور دارى
از پردهها برون شد، سوز نهانى ما
كوك است ساز دلها، كى میل شور دارى؟
در خواب دیده بودم، یك شب فروغ رویت
كى در سراى چشمم، قصد ظهور دارى؟