بهار مي رسد از ره ، اگر تو بازآيي .....
28 مهر 1391 توسط جعفری ندوشن
روزها از پي هم مي گذرندو قلبها در آتش هجرانت مي سوزند،دلها ديگر قصيده سرايي نمي كنند، اينك تمام شعرها به يك مصرع ختم مي شوند يا اباصالح المهدي ( عج) بيا …. هيچ چيز سخت تر از انتـظار نيست .اما اگر بداني در پس اين پرده ها انتظاري بهاري نـــشسته و منتظر تمام شدن زمستان دلهاست تا سبد سبد شكوفه به دلها هديه دهد ، انتظــار آسان تر مي شود.
***
چه انتظار عجیبی
تو بین منتظران هم
عزیز من چه غریبی!
عجیبتر آن كه چه آسان
نبودنت شده عادت
چه بی خیال نشستیم
نه كوششی، نه توجهی
فقط نشسته و گفتیم:
خدا كند كه بیایی
***
برای آمدنت انتظار کافی نیست دعا و اشک و دل بیقرار کافی نیست
خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی دعای این همه شبزندهدار کافی