جلسه پرسش وپاسخ با حضور جناب آقای خالقی
دیروز آقای خالقی به مدرسه ما یعنی مدرسه علمیه حضرت زینب(سلام ا.. علیها)یزد آمدند ایشون مطالب بسیار خوبی رو برا بچه ها واساتید گفتندکه خلاصه مطالب این بود
مرحوم آسید احمد جعفری عالم وارسته نابینایی بودند که از سن 9سالگی از نعمت دیدن محروم شدند این عالم به جهت دقت در مسائل علمی خلوص در عمل در دوران زندگی خود یکی از بهترین وکاملترین انسانها بودند وبه نقلی که درباره ایشون شده است در سن 9 سالگی در عالم مکاشفه از ایشون درباره داشتن چشم یا علم سوال شده که این عالم بزرگوار علم داشتن را بر چشم داشتن ترجیح دادند خیلی مهم هست که ایشون در سن 9سالگی به اهمیت علم پی بردند! کاشکی ما طلبه ها این مسئله رو خوب می فهمیدیم .
آقای خالقی درباره نابینا بودن خیلی چیزا گفتند : اما نکته جالب این که بدانیم زراره
یکی از مهم ترین روات حدیث نیز نابینا بوده و از محضر امامان (علیهم السلام) بهره های وافری رو برده استواین نکات بیانگر حدیث معروفی است که مضمون آن چنین هست"اگر مومن می دانست به خاطر بلاها ومشکلات در زندگی خدا چه چیزایی رو بهش داده ومی ده آرزو می کرد همیشه همراه با گرفتاری باشه”
بله خدا گر زحکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری
آقای خالقی درباره آقای جعفری این صحبت رو نیز داشتند که در مسائل اطراف خیلی تحقیق می کردند وجواب بسیاری از مسائل حل نشده رو داشتند ایشون گفتند :برای من سوال پیش اومد که چرا موقع ولادت پیامبر اکرم(صلی ا.. علیه وآله )دریاچه ساوه خشک شد( البته طاق کسری وآتشکده که هر دو مصداقی از شرک بود کاملا واضح است که باید از بین می رفت) از استاد سوال کردم ایشون فرمودند: این دریاچه مورد پرستش مردم بوده و این هم تازگی نداره چون مردم از هر چیزی که خیر ببینند بت می سازند (البته این هم بگم که مردمی که آقای جعفری رو می شناختند بعد فوت ایشون داشتند یه بت برا خودشون می ساختند(ایجاد مکانی خاص به عنوان قدمگاه ایشون)!)
واما پرسش هایی که از آقای خالقی شد وجواب های ایشون(همه رو نمیگم چون خیلی زیاد بود)
1-خانواده ها واطرافیان نمی تونند در مسیر طلبگی همراه با ما باشند یعنی اعتقادات متفاوت است اعتقاد سیاسی ،اجتماعی و..چیکار کنیم
این مشکل برای همه اقشار هست اما در رابطه با طلبه ها -هیچ چیز به اندازه رفتار ما نمی تونه آدم ها رو قانع کند پس اگه ما طلبه ها در مسیر طلبگی خودمون رو بسازیم همه مشکلات از بین می ره یعنی خود سازی خود سازی خودسازی (کاشکی آدم می شدیم واین رو می فهمیدیم)
2-در حال تحصیل علوم دینی انقدر مشغول به درس خواندن شدیم که از خودمون غافل شدیم چیکار کنیم؟
مشغله داشتن در زندگی باعث می شه ما غافل بشیم امام مهم این هست که مشغله چی باشه اگه مشغله برا خدا باشه در مسیر خدا باشه خودش عبادت هست وقطعا باعث پیشرفت می شه
حالا که از درس گفتم یادم به حرف آستادم خانم قیاسی افتاد ایشون گفتند که یکی از علما در محضر بانو مجتهده امین منتظر بودند که راهنمایی شوند و پس از 20 دقیقه سکوت بانو امین رو به عالم فرمودند درس بخوان درس بخوان درس بخوان (واقعا کاشکی ما طلبه ها آدم می شدیم واین دستور العمل رو می فهمیدیم)
3-در جایگاه غیبت چگونه عمل کنیم؟
گاهی آدم ها وقت غیبت همراهی با غیبت کننده می کنند گاهی برخورد می کنند در این دو حالت به نوعی افراط وتفریط صورت می گیره اما راه سوم اینکه برخورد غیر مستقیم کنیم یعنی حرف رو عوض کنیم ویا از غیبت شونده دفاع کنیم اگه نتونستیم بلند بشیم وازمجلس بیرون بریم .
اما دعای آقای خالقی :الهی شما طلبه ها رو با همین چادرها تو قبر بذارند!
البته با این توضیح که آقای حائری یزدی هنگامی که طلاب را معممم می کردند می فرمودند:الهی با این عمامه ها تو قبر بذارنتون
انشاء الله تو مسیر زندگی همیشه طلبه باشیم وبا این لباس مقدس همراه باشیم