خداوند، اولين ستايشگر حضرت فاطمه سلام الله عليها
ابن شهر آشوب در ذيل آيه، «انثي» را با فاطمه تطبيق كرده و اين واژه را با آن يگانة دوران، تفسير يا تأويل نموده است. (2)
آري! فاطمه آن بانوي سحرخيز و شب زندهداري است كه شب خود را با قيام و ياد خدا، قرائت و تلاوت آيات كريمة قرآني به صبح آورده است و خداوند، عمل خالص و الهي او را ـ كه در دل تاريك شب، دور از چشمان همه انجام داده ـ بازگو ميكند و وعدة قطعي پاداش اين عمل صالح را ميدهد و واژة «انثي» را به خصوص ذكر ميكند تا يادآور آن درّ يگانه و بانوي بانوان جهان باشد.
2. قل لا اسألكم عليه اجرأ الّا المودّة في القربي(3)
بگو (اي پيامبر) من از شما درخواست اجر و پاداشي نميكنم مگر دوستي و مودّت در مورد نزديكانم.
روايات به نقل فريقين، شيعه و اهل سنّت، ذوي القربي را با ذوات مقدسه علي، فاطمه، حسن و حسين صلوات الله عليهم اجمعين منطبق ميكنند و مقصود از آن را اين چهار نورپاك ميدانند؛ همه ميدانيم كه فاطمة طاهره در اين جمع نوراني و آسماني جنبة محوريت دارد و ميان او و پيامبربزرگوار، هيچ واسطهاي نيست؛ قرابت خاص و جايگاه ويژه آن حضرت، با وجود پاك رسولالله روشنتر خواهد گرديد و تعابير بلندي كه نبي اكرم صلي الله عليه وآله فرمودهاند، گوياي اين حقيقت است.
3. پيامبر بزرگوار اسلام در ضمن حديث شريفي پيرامون دخت گرامي خود ميفرمايد:
متي قامت في محرابها بين يدي ربّها جلّ جلاله زهر نورها لملائكة السماءكما يزهر نورالكواكب لاهل الارض
زماني كه فاطمه در محراب خود پيش روي پروردگارش جلّ جلاله (به عبادت ونيايش) ميايستد، نور او براي فرشتگان آسمان ميدرخشد همانگونهكه نور ستارگان براي اهل زمين ميدرخشد.
و در جايي ديگر ميفرمايد:
يقول الله عزّوجلّ للملائكة: يا ملائكتي انظروا الي امتي فاطمة سيدة امائي قائمة بين يديّ ترتعد فرائضها من خيفتي و قد اقبلت بقلبها الي عبادتي اشهدكم انّي قد اَمّنت شيعتها من النار(4)
خداي عزيز و جليل به فرشتگان ميفرمايد: اي فرشتگان من! كنيز من فاطمه، سيدة كنيزان مرا بنگريد كه چگونه پيش رويم ايستاده و اركان بدنش از خوف وخشيت من ميلرزد و او با قلب، به عبادت من روي آورده، من شما را شاهد ميگيرم كه شيعيان و پيروان او را از آتش دوزخ ايمن گردانيدم.
بنگريد خداوند بزرگ كه اين همه عبادت، بندگي و نيايش را از بندگانش، اعم از انسان و فرشتگان ديده، به عبادت ويژة فاطمه هنگامي كه در محراب عبادت با توجّهاتِ معنوي، حالِ منقلب، لرزشِ اندام و خوف و خشيت، مشغول مناجات ميشود بر ملائكة آسمانها فخر و مباهات ميكند و آنان را به تماشاي آن منظرة تكان دهنده فرا ميخواند.
از فاطمه با عنوان امه، كنيز سراپا عبوديّت، سيده و خانم كنيزان خود ياد ميكند. موقف ايستادن او در جلو روي خود را يادآوري مينمايد، لرزش اندام او از خوف ذات لايزال الهي را ذكر و اقبال قلبياش به عبادت را بازگو مينمايد؛ و در نهايت ملائكة مقربين خود را بر مصونيت شيعيان او از آتش سوزان دوزخ فرا ميخواند و آنان را گواهان صدق بر اين نويد آسماني قرار ميدهد.
راستي! در مورد كدام بانوي با جلالتي از مريم، ساره، همسر فرعون و يا ديگران اين همه ستايش از ناحية ذات اقدس الهي صادر شده است؟كدام زنِ بهكمال رسيدهاي اين همه مورد تقديس، تقدير و اكبار شأن واقع شده است؟!
شرف و افتخار از آنِ بانوي بزرگي است كه خداي بزرگ، خالق آسمانها، زمينها و همة مخلوقات را اين چنين به تحسين خود واداشته و اين همه مقامات عالي و مراتب رفيع معنوي و الهي به او عطا شده است. به راستي در مورد اين عصارة هستي، اين جان جهان و روح مخلوقات چه ميتوان گفت وقتي خداوندِ با عظمت، ستايشگراو باشد و اين همه ستايشهاي افتخارآميز براي او ذكر كند؟!
در جريان ازدواج حضرت صديقة طاهره، فاطمة زهرا سلام الله عليها آمده كه رسول خدا بعد از ذكر مطالبي فرمود:
ثم نادي منادٍ اَلا يا ملائكتي و سكّان جنّتي باركوا علي عليّ بن ابي طالب حبيب محمّد و فاطمه بنت محمّد فقد باركت عليهما اَلا انّي قد زوّجت احبّ النساء اليّ مِن احبّ الرجال اليّ بعد النبييّن والمرسلين(5)
سپس منادي ندا ميكند: «آگاه باشيد اي فرشتگان من و اي ساكنان بهشت من! به تحقيق من اين وصلت را برآن دو مبارك گردانيدم. به علي بن ابي طالب، حبيب محمد صلي الله عليه و آله، و فاطمه دختر محمد تبريك بگوييد كه من بر آنان مبارك گردانيدم. آگاه باشيد كه به حق من، محبوبترين زنان در نزد خود را به محبوبترين مردان در نزد خودم بعد از انبيا و مرسلين تزويج كردم.»
در نقل اين جريان جالب و شگفتانگيز اوّلاً خداوند، خود را مباشر و عامل تزويج فاطمه با علي صلوات الله عليهما معرّفي ميكند.
وثانياً ملائكه را امر ميكند كه در اين وصلت مبارك، تبريك بگويند.
و ثالثاً او را محبوبترين همة زنان به بارگاه خود معرفي ميكند. چنانكه همسر او را «احبّ الرجال» ـ محبوبترين مردان ـ در نزد خود ميخواند.
________________________________________
1- سورة آل عمران، آية 195.
2- مناقب آل ابي طاالب، ج3، ص320.
3- سورة شوري، آية: 23.
4- بحارالانوار، ج 28، ص 38، و بيت الاحزان، ص 31.
5- عوالم، ج11، ص336.
برگرفته از كتاب در ستايش فاطمه/ حضرت آيت الله كريمي جهرمي
صفحات: 1· 2