امام زمان(عجل ا.. تعالی)
25 فروردین 1391 توسط جعفری ندوشن
جز اسمان چشمتان جايي ندارم
خود را به دست مهربانت مي سپارم
شايد،ولي،اما ندارد،عشق يعني
بايد به عرش زير پايت سر گذارم
تا كه سري ما بين سرها در بيارد
بايد دلم را در مسير تو بكارم
من با قنوت اشك هايت زنده هستم
وقتي كه دائم دردي از جنس تو دارم
بخت بلند چشم هايم هست اينكه
هر روز بر تنهايي چشمت ببارم
اي دلخوشيِ روزهاي هفته آقا
تا جمعه،من زخمي ترين ساعت شمارم
در انزواي تلخ شنبه مينويسم
اين جمعه هم جمعه نشد، در انتظارم…