بیانی درباره سوره روم
سوره ی روم سراسر بیان این موضوع که انسان از کجا اومده و به کجا اومده و به کجا میره. خدا از دنیای درون و بیرون انسان سخن گفته تا بهمون بفهمونه که جایگاهمون کجاست. از خلقت و آفرینش انسان گفته. از نعمت همسر گفته که باعث آرامش و کامل شدن انسانه. از نعمت شب و روز، و خواب که باعث میشه خستگی از تن آدم بیرون بشه. از نعمت باد و باران و رعد و برق که هم میتونن باعث بهره مندی انسان بشن و هم باعث ضرر.
از همه این نعمت ها گفته تا به ما بگه که چقدر براش عزیز هستیم. و چقدر دوست داره که ما بریم سمتش.
اما از انسانهای دلچرکین هم گفته. از کسایی که هیچ دانشی ندارن و بر اساس تفکرات باطل خودشون حرف میزنن. از کسایی که باعث تفرقه و کینه میشن.
و توی دو آیه ی آخر ابتدا از دلیل این همه سیاهی دل گفته، و بعدش راهکاری گفته به ما تا بتونیم بر این انسان های نادان و سیاه دل، پیروز بشیم. منم برای مقدمه ی این سوره، همین دو آیه ی آخر رو انتخاب کردم.
فکر کنید که اصلا مخاطب ما باشیم. یعنی فرض کنید اون انسان سیاه دل ما باشیم. یه لحظه خودتون رو جای اون فرد بذارید. ببینید چقدر کینه و نفرت و سیاهی دل رو میگیره. خیلی ترس و دلهره آوره که خودمون رو جای همچین افرادی فرض کنیم. پس اگر حس میکنیم که داریم به چنین وضعیتی نزدیک میشیم، باید به خود بیایم و از همین الان شروع کنیم دوباره خوب شدن رو. همین الان توبه کنیم و بریم پیش خدا. تا بتونیم دوباره حس زندگی و شاد زندگی کردن رو پیدا کنیم. تا بتونیم دل آروم و خیالی راحت رو به دست بیاریم. ان شاءالله که حتما میتونیم دوباره برگردیم سمت خدا. سمت اونی که مشتاق ماست. ای کاش بشه درک کرد این اشتیاق رو …
اما دو آیه ی آخر. که اول دلیل بدی گفته میشه و بعد راهکاری برای مقابله با این بدی ها:
(آيه 59)- اين آيه دليل مخالفت اين گروه را به روشنى بيان مىكند، مىگويد: اين نفوذناپذيرى و لجاجت بىحد و حساب و دشمنى با هر حقيقت، به خاطر آن است كه آنها حس تشخيص و درك خود را بر اثر كثرت گناه و لجاجت از دست دادهاند، و ابدا چيزى درك نمىكنند، آرى «اين چنين خداوند بر دلهاى كسانى كه علم و آگاهى ندارند مهر مىنهد» (كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى قُلُوبِ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ).
قابل توجه اين كه در آيات گذشته، علم پايه ايمان شناخته شده، و در اين آيه جهل پايه كفر و عدم تسليم در برابر حق.
(آيه 60)- اين آيه كه آخرين آيه سوره روم است، دو دستور مهم و يك بشارت بزرگ به پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله مىدهد، تا او را در اين مبارزه پىگير و مستمر در برابر اين لجوجان جاهل، و بىخردان سر سخت، به استقامت دعوت كند.
نخست مىگويد: «اكنون كه چنين است (در برابر همه حوادث، همه آزارها و كارشكنيها و نسبتهاى ناروا) شكيبايى و صبر پيشه كن» (فَاصْبِرْ). كه شكيبايى و صبر و استقامت كليد اصلى پيروزى است.
و براى اين كه پيامبر را در اين راه دلگرمتر كند مىافزايد: «وعده خدا بطور مسلم حق است» (إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ).
دومين دستور، دستور به تسلط بر اعصاب و حفظ متانت و آرامش، و به اصطلاح از جا در نرفتن در اين مبارزه سخت و پىگير است، مىفرمايد: «و هرگز نبايد كسانى كه ايمان و يقين ندارند تو را خشمگين و عصبانى كنند» (وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ).
وظيفه تو بردبارى و تحمل و حوصله هر چه بيشتر و حفظ متانتى كه شايسته يك رهبر در برابر اين گونه افراد است، مىباشد.
اين سوره با وعده پيروزى مؤمنان بر دشمنان آغاز شد، و با وعده پيروزى نيز پايان مىگيرد، ولى شرط اصلى آن را صبر و استقامت شمرده است.
سوره روم - آیات 1 تا 50
سوره روم - آیات 51 تا 60