تصرف در زمین و زمان
استاد معظم حجه السلام والمسلمین ((عبدالقاسم شوشتری)) امام جمعه محترم شاهین شهر زمانی که در شهر درود تشریف داشتند می فرمودندکه:
حاج آقای بهلول چند سال قبل همراه یکی از دوستانش قرار بودبه یکی از روستاهای دوردست برود.این روستا فقط یک ماشین شخصی داشته که هر روز سر ساعت مقرر کسانی را که قصد مسافرت به آن روستا را داشته اند می برد.فاصله این روستا تا شهر حدودا ده ساعت بود اما موقع حرکت ماشین برای بهلول مشکلی پیش می آید و نمی تواند در آن ساعت همراه دوستش به آن روستا برود لذا به رفیقش می فرماید شما بروید من فردا که روز عاشورا است خواهم آمد دوست ایشان به سمت روستا حرکت می کند بعد از ساعتها به روستا می رسد مبیند تمام مردم به مسجد رفته اند پس از حضور در مسجد در می یابد که شیخ بهلول بالای منبر است ومشغول مصیبت است.با کمال تعجب از مردم می پرسد که شیخ رسیده است ؟ مردم می گویند که الان چندین ساعت است که شیخ در روستا است و منبر ایشان یک ساعت است که شروع شده است .بعدا که می خواهد از خود ایشان سوال کندشیخ امتناع می ورزد و او را امر به سکوت می کند.