جاده وجودت را برای خدایت صاف کن
حضرت فاطمه عليهاالسلام رابطه انس خود را با خداوند و عبادت و نيايش با تمام وجود را مرهون تربيت پيامبر صلى الله عليه و آله است . او در خانه اى به دنيا آمد كه در آن شيوه پرستش پروردگار دائما در صحنه نمايش بود. از خردسالى بانگ و نواى آسمانى تكبير را مى شنيد، زمزمه هاى مناجات مادر و پدر را استماع مى كرد.
آن گاه كه مادر را از دست داد، پدرى بسان مادر او را در برگرفت و به رشد و تربيت او همت گماشت ، همان پدرى كه ثلث آخر شب در حال احيا و عبادت بود و فاطمه عليهاالسلام خردسال گاهى تماشاگر پدر در عبادت و زمانى همپاى پدر در عبادت مى شد و طبيعى است در اين بيدارى و همگامى با خلوت شب و روح سحر انس و آشنائى يافت .
از سوى ديگر او توصيه هاى پدر را به ياد داشت كه مى فرمود:
حلوا انفسكم الطاعة و البسوها قناع المخافة ، واجعلوا آخرتكم لانفسكم و سعيكم لمستقركم ؛
طاعت خداى را بر خود حلول دهيد، جامه خوف از خدا را بر خود بپوشانيد، و آخرت خود را براى وجودتان آماده سازيد و كوشش تان براى محل جاويد و مستقرتان باشد.
او در عبادت تا جايى به پيش مى رود كه نوعى انقطاع از سوى الله براى او پديد مى آيد و بينش او در واگذارى نفس به دست خداوند بينش كسى مى شود كه خداى را طبيب و خود را بيمار مى داند و صلاح خويش را در اين اقدام كه خود را كاملا در اختيار طبيب قرار دهد نه جز آن چه كه خود ميل و هوس دارد يا عباد الله ! انتم كالمرضى و رب العالمين كالطبيب فصلاح المرضى فيما يعلم الطبيب و تدبيره به ، لا فيما يشتهيه المريض و يفرحه الا فسلموا لله امره ، تكونوا من الفائزين.