داستان راهب وبیرون آوردن آب از چاه
در وصف امام علی (علیه السلام) خیلی خوانده وشنیده ایداین داستان هم درباره کرامات این امام بزرگوار هست که بیانگر علم آن حضرت به غیب ونیروی فوق العاده ایشان است
چون امير المؤمنين عليه السّلام بجانب صفين حركت كرد ياران و همراهان آن حضرت گرفتار تشنگى سختى شدند و هر چه آب همراه داشتند تمام شد پس بدنبال آب بسمت چپ و راست بيابان رفتند و اثرى از آن نديدند، پس امير المؤمنين عليه السّلام آنان را از راه و جاده بيكسو برد و كمى راه رفتند پس ديرى در ميان بيابان پديدار شد، على عليه السّلام آنان را بجانب آن دير برد تا بپاى آن رسيد، پس دستور داد كسى آن ديرنشين را آواز دهد كه سر از دير بيرون آورد پس او را آواز دادند و سر بيرون كرد، امير المؤمنين عليه السّلام باو فرمود: آيا نزديك جايگاه تو آبى هست كه اين گروه سيراب شوند؟ گفت: چه دور است، ميان من و ميان آب بيش از دو فرسنگ فاصله است، در اين نزديكى هيچ آب پيدا نمىشود، و من خودم در اينجا ماهى يك بار برايم آب مىآورند، و اگر در آن صرفه جوئى نكنم از تشنگى هلاك خواهم شد، پس امير المؤمنين عليه السّلام بلشگريان فرمود:
صفحات: 1· 2