مدیریت فرهنگی ایران
از یکی از استراتژیست های کهنه کار ایرانی شنیدم که می گفت: ایران در تولید مدیران در زمره بهترین کشورهای جهان است در ادامه می گفت ایالات متحده آمریکا که سیستم فدرال دارد در هر گردش نخبگانش تنها 300 مدیر می تواند تولید کند اما ایران تنها در یک دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی می تواند نزدیک به 300 مدیر تولید کند البته ایشان این را نکته مثبتی تلقی می کرد اما در اینجا یک سوال اساسی به ذهن متبادر می شود و آن اینکه تولید مدیری که نه نگاه سیستماتیک و نه برنامه ای جامع و تحول زا برای سازمان تابعه اش را دارد، چه فایده ای می تواند برای کشور داشته باشد؟
در ایران در هر دوره ریاست جمهوری شاهد تغییر بیش از نیمی از مدیران هستیم و این یعنی تغییر بیش از نیمی از برنامه های مدیران قبلی ( در بهترین شکل) و به قول خودمان شخم زدن سازمان مربوطه! که این به نوبه خود ریسک زیادی هم به دنبال دارد زیرا در این میان ممکن است مدیرانی مثل آقای مهاحرانی هم در پی داشته باشد!
در عرصه فرهنگی هم دچار این معضل هستیم ، تولید بیش از اندازه ! مدیران باعث شده است که هیچ برنامه فرهنگی در کشور دوام نداشته باشد زیرا هر مدیری بر آن است که در دوره مدیریت خود بتواند سیاهه هایی از عملکردش را تهیه کند که بعد از دوره مدیریت اش نگویند که هیچ کار نکردی؟! البته این که تقریبا هیچ کدام از مدیران فرهنگی ! ما کار فرهنگی نمی داند هم بماند. یکی از چهره های فرهنگی خاطره ای را تعریف می کرد که شاه بیت مشکلات است، می گفت:« به یکی از دوستانم پیشنهاد مدیریت شد، بعد از انتساب این بنده خدا، عده ای به سراغش آمدند که راهنمایی اش کنند که اگر ایشان کمی پول خرج کند، آنها می توانند ایشان را با چاپ کردن چند جلد کتاب و کارهای دیگر برای پست وزارت آماده کنند!»
یعنی اینکه مدیران ما نمی آیند که کار کنند بلکه اگر هم کاری می کنند برای این است که بمانند! و البته نکته خیلی مهمی که شاید همیشه مغفول می ماند این است که ما تعریف درستی از کار فرهنگی نداریم این موضوع باعث می شود که فرهنگ را فقط منحضر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بدانیم و هر چه بی فرهنگی در کشور است را بر سر آن ها خراب کنیم در این زمینه نیاز به اصلاح و باز نگری در تعریف فرهنگ هم داریم تا که متوجه شویم فرهنگ مقوله ای است که اول از همه با آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد پرورشی و نه فقط آموزشی در ارتباط است که فقر جدی در این زمینه احساس می شود به همین نسبت در دانشگاهها و …
به نظر می رسد تنها راه برون رفت از این مشکلات فرهنگی استفاده از چهره های فرهنگی است که هم دراین زمینه تخصص دارند و هم دغدغه. در این جا بیان نظر آقا درباره وظایف مدیران هم خالی از لطف نیست.
پی نوشت
این تنها یک شمای بسیا بسیار کوچک است که بیان شد تو خود حدیث مفصل بخوان
برگرفته از یادداشت های یک امام صادقی