صبیحه موسسه آموزش عالی -حوزوی امام حسین علیه السلام یزد

وبلاگ علمی -پژوهشی صبیحه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

دلتنگم و به یاد حرم گریه می‌کنم

18 اردیبهشت 1393 توسط جعفری ندوشن

لبریز آه و ندبه و غم گریه می‌کنم
دلتنگم و به یاد حرم گریه می‌کنم
شایستۀ زیارت شش گوشه نیستم
این روزها به حال خودم گریه می‌کنم
تا تلّ زینبیّه و گودال قتلگاه
تا خیمه ها قدم به قدم گریه می‌کنم
با علقمه، به یادت لبت آب می‌شوم
با روضه های مشک و علم گریه می‌کنم
حتی اگر که خون بچکد از نگاه من
هر صبح و شام نه، همه دم گریه می‌کنم
گفتند چشم خواهرت از دست رفته بود
معلوم شد برای تو کم گریه می‌کنم
یوسف رحیمی

 نظر دهید »

تقويت حافظه

28 خرداد 1392 توسط جعفری ندوشن

 

شيخ بهائي (ره) براي تقويت حافظه، مداومت دعاي زير را در قنوت نمازها توصيه كرده است:
«اللهم ارزقني فهمَ النبيينَ و حفظَ المرسلينَ و إلهامَ الملائكه المقربينَ آمينَ يا ربّ العالمين»

 نظر دهید »

هذا من فضل ربی

11 اردیبهشت 1392 توسط جعفری ندوشن

 

 

يا ذَا الْفَضلِ و الامْتِنان


فکر کرده بودم، اگر روزی خانه ای داشتم؛ سر درِ خانه ام باید کاشیِ آبی رنگی نصب باشد که رویش نوشته باشد:

هذا من فضل ربی…

اولین باری که رسیدم به این واژه ها که:

“حتی گنجشکانش سر در لانه هاشان مینویسند: هذا من فضل ربی… و هرگز به این فکر نمیکنند که آیا چاره ای به جز گنجشک شدن داشته اند یا نه؟!”

نمیدانم کی بود یا کجا اما میدانم که حسابی حسودی ام شده بود به آن گنجشککان.

یادِ آن حکایتِ سعدی افتاده بودم که توی مدرسه داشتیم؛ که گفته بود:

اين شرط آدميت نيست…مرغ تسبيح گوی و من خاموش

یادِ گنجشکانی که سحر در جیک جیک اند و به تسبیح خدای لاشریک؛ آن وقت من به زور و زحمت از خواب بلند میشم که مثلا نمازی بخوانم.

بگذرم؛ به هرحال همان روز بود که دلم خواست خانه ای داشته باشم و سر درش بنویسم:

هذا من فضل ربی…

که هرچه دارم از فضل پروردگارم است…

 

 5 نظر

بيانات آیت الله خامنه ای در دیدار جمعی از روحانيون كهگيلويه و بويراحمد؛ ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

22 دی 1391 توسط جعفری ندوشن


اخيراً يك بدعت عجيب و غريب و نامأنوس ديگر هم در باب زيارت درست كرده‌اند! بدين ترتيب كه وقتى مى‌خواهند قبور مطهّر ائمّه عليهم‌السلام را زيارت كنند، از درِ صحن كه وارد مى‌شوند، روى زمين مى‌خوابند و سينه‌خيز خود را به حرم مى‌رسانند! شما مى‌دانيد كه قبر مطهّر پيغمبر صلواةاللَّه‌عليه و قبور مطهّر امام حسين، امام صادق، موسى‌بن‌جعفر، امام رضا و بقيه ائمّه عليهم‌السّلام را همه مردم، ايضاً علما و فقهاى بزرگ، در مدينه و عراق و ايران، زيارت مى‌كردند. آيا هرگز شنيده‌ايد كه يك نفر از ائمّه عليهم‌السّلام و يا علما، وقتى مى‌خواستند زيارت كنند، خود را از درِ صحن، به‌طور سينه‌خيز به حرم برسانند؟!

صفحات: 1· 2

 3 نظر

روزه حسین علیه السلام

14 آبان 1391 توسط جعفری ندوشن

به هر سو بنگرم روی تو بینم !

چگونه می توان روزه گرفت و افطار کرد و به یاد امام حسین و اهل بیت علیهم السلام نبود .

چگونه می توان روزه گرفت و افطار کرد و آرزوی شباهتی اندک به روزه امام حسین و اهل بیت علیهم السلام را در دل نداشت .

چراکه روزه و افطار اهل بیت را خداوند متعال در سوره انسان چنین ستوده و به پیامبر بواسطه داشتن چنین خاندانی تهنیت گفته است .

اَعُوذُ باللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم

يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْماً كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً
وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً
إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَآءً وَلَا شُكُوراً
إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً

صدق الله العلی العظیم

آنان به نذر وفا می ‏كنند و از روزى كه شرش فراگير است می ‏ترسند.
و غذاى خود را با آن كه دوستش دارند، به بينوا و يتيم و اسير می ‏دهند.
(و می ‏گويند:) ما براى رضاى خدا به شما طعام می ‏دهيم و از شما پاداش و تشكّرى نمی ‏خواهيم.
همانا ما از پروردگارمان، به خاطر روزى عبوس و سخت، می ‏ترسيم.

حسین جان ما هم بینواییم ، بینوای معرفت

ما هم یتیمیم و یتیم غیبت مولایمان

ما هم اسیریم ، اسیر دنیا

به ما هم از سفره کرمت در ماه ضیافت اطعام کن .

بار الها به آبروی حسین و به احترام مادر حسین ، فاطمه ای که به احترامش در سوره ای که از صفات او تمجید کردی بسیاری از نعمت های بهشت را بر شمردی ولی به حورالعین اشاره ای نکرده ای، تمامی برکات خاصه ماه مبارک رمضان را نصیب ما بگردان و توفیق انس با قرآن و روزه را در طول عمر به ما عنایت فرما .

منبع : امام حسین دات کام

 نظر دهید »

پیامک غدیر

11 آبان 1391 توسط جعفری ندوشن

عید اکمال دین، سالروز اتمام نعمت و اعلان وصایت و ولایت امیرالمومنین علیه‌السلام بر شیعیان و محبین خجسته باد
………..
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابی طالب والائمة المعصومین علیهم السلام
…………
روز عید غدیرخم از شریف ترین اعیاد امت من است. پیامبر اکرم (ص)
………….
ملتهب در کنار یک برکه
روح تاریخ پیر منتظرست
دست خورشید تا نهد در دست
آسمان در غدیر منتظر

……..
آحاد ملک چو سجده بر آدم کرد
بر نام علی و شوکت خاتم کرد
در روز غدیر خم نه تنها آدم
بر قامت مرتضی فلک سر خم کرد
QR
بر سر آسمان آن ظهر
آیه‌های شکوه نازل شد
مژده‌های آیه‌های شکوه
دین احمد تمام و کامل شد
………..
صاحب این دل شیدا مهدی‌ست
مقصد قافله‌ها تا مهدی‌ست
بخدا عید غدیر هر سال
موقع بیعت ما با مهدی‌ست
………..
وادی خم غدیر منطقه نور شد
یا ز کف عقل پیر تجلی طور شد
یا که پیامی خطیر ز سر مستور شد
یا شده در یک سریر، قِران شاه و وزیر
QR
اوصاف علی به هر زبان باید گفت
این ذکر به پیدا و نهان باید گفت
در جشن ولی عهدی مسعود علی
تبریک به صاحب الزمان باید گفت
QR
از ولایت عهدی حیدر، خدا تاج شرف
بار دیگر بر سر زهرای اطهر می‌زند
در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخار
فاطمه لبخند بر سیمای شوهر می‌زند
…………
آحاد ملک چو سجده بر آدم کرد
بر نام علی و شوکت خاتم کرد
در روز غدیر خم نه تنها آدم
بر قامت مرتضی فلک سر خم کرد
………….
گرفت پرچم اسلام را على در دست
از این گزیده، زمین و زمان به خود بالید
به یمن فیض ولایت، شراب خمّ الست
به عشق آل على از غدیر خم جوشید
………….
در فصل خطر امیر را گم نکنید
آن وسعت بی نظیر را گم نکنید
تنها ره جنت از علی می‌گذرد
ای همسفران غدیر را گم نکنید
……………
در خانه دل نوشته با خط جلی
کین خانه بنا شد به تولای علی
در داخل این خانه چو نیکو نگری
هم مهر محمد است و هم مهر علی
…………………
از جام و سبو گذشت کارم
وقت خم و نوبت غدیر است
امروز به امر حضرت حق
بر خلق جهان علی امیر است
………………..
قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد
ایمان به جز از حب علی پایه ندارد
گفتم بروم سایه لطفش بنشینم
گفتا که علی نور بود سایه ندارد
…………….
علی در عرش بالا بی‌نظیر است
علی بر عالم و آدم امیر است
به عشق نام مولایم نوشتم
چه عیدی بهتر از عید غدیر است؟

 نظر دهید »

حضرت آیت‌الله العظمی جوادی‌آملی بر قرائت دعای عرفه و توجه بر فرازهای گهربار آن تاکید کرد

03 آبان 1391 توسط جعفری ندوشن

.

 مرجع تقلیدحضرت آیت‌الله العظمی جوادی‌آملی، امروز در پایان درس خارج تفسیر خود در مسجد اعظم قم با اشاره به قرار گرفتن در آستانه روز عرفه و زیارت امام حسین‌(ع) در این روز، گفت: کسی که قدرت بدنی دارد، روزه عرفه را فراموش نکند؛ چرا که در روایات د اریم این روزها «ربیع مومن» است، چون روزهای آن برای روزه گرفتن کوتاه و شب‌های آن برای شب زنده‌داری طولانی است.

وی با تاکید بر تلاوت دعای روز عرفه، افزود: این دعای پرخیر و برکت را کاملا مطالعه و مباحثه کنید و فردا بعد از ظهر آن را تلاوت نماید.

حضرت آیت‌الله العظمی جوادی‌آملی با بیان این که ما بیش از هر چیزی به دعا نیاز داریم، اظهار داشت: اگر در کشور از نظر اقتصادی مشکل داریم، اما از نظر امنیت به فضل الهی کامل هستیم و هیچ‌گونه مشکلی نداریم.

این مرجع تقلید با اشاره به این که ما بیش از هر چیزی به دعا نیاز دارم، یادآور شد: در دعای خود از خدا بخواهید مشکلات اقتصادی حل گردد و نظامی که به وجود آمده و امنیتی که با خون‌های طاهر تامین شده است، آسیب نبیند.

 3 نظر

خواندنی هایی از چارلی چاپلین

28 مهر 1391 توسط جعفری ندوشن

> اگر روزی خیانت دیدی ، بدان که قیمتت بالاست .

> حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدر و مادرانند.

> از دشمن خود یکبار بترس و از دوست خود هزار بار .

> نقاش کامل آنست که از هیچ برای خود سوژه بسازد .

> خوشبختی فاصله این بدبختی تا بدبختی دیگر است .

> حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است .

> ازدواج مثل بازار رفتن است تا پول و احتیاج و اراده نداری بازار نرو .

> انسان اگر فقیر و گرسنه باشد بهتر از آن است که پست و بی عاطفه باشد .

> بزرگ ترین الماس جهان آفتاب است،که خوشبختانه بر گردن همه می درخشد .

> درخشان ترین تاجی که مردم بر سر می نهند در آتش کوره ها ساخته شده است .

> مردمان روی زمین استوار ، بیشتر از بندبازان روی ریسمان نااستوار سقوط می کنند .

> شکست خوردن ناراحتی ندارد . آدم باید شجاع باشد تا بتواند از خودش یک احمق بسازد .

 نظر دهید »

امام رضا علیه السلام

28 مهر 1391 توسط جعفری ندوشن

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است؛
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است!

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
اینجا برای عشق شروعی مجدد است…

 نظر دهید »

سلام مادر بزرگ

24 مهر 1391 توسط جعفری ندوشن

چارلز اینگونه می نویسد

سلام مادر بزرگ

کاش زنده بودی و میدیدی …

که بالاخره بزرگترین آرزوی دوران کودکی ام برآورده شده است …

بدترین آرزویی را میگویم که یک کودک میتواند آرزو کند :

” بزرگ شدن … “


 نظر دهید »

ابن سيرين

06 شهریور 1391 توسط جعفری ندوشن

محمد بن سيرين ابوبکر ابي عمر الانصاري معروف به ابن سیرین با کنيه ابوبکر، برده و آزاد کرده، انس بن مالک است. او محدثي امين و مورد اعتماد و بلند مرتبه و فقيهي پارسا و پيشوايي دانشمند بود. در احوالات او نقل شده که گرفتار سنگيني و کري گوش بوده است.[1]
ابن سيرين در نهايت علم و عبادت بود، از صحابه‌ي بسيار روايت کرده است و انبوه زيادي از تابعين از وي روايت کرده‌اند.[2]
در برخي کتب تاريخي نام محمد بن سيرين در شمار فقهاء زمان وليد بن عبدالملک[3] و عمر بن عبدالعزيز[4] آمده است، هم چنين وي از طبقه‌ي دوم فقها و محدثين و تابعين بصره بوده است.[5]
محمد دو سال مانده از خلافت عثمان متولد شد.[6]
محمد بن سيرين از يک همسر داراي سي فرزند شد که غير از عبدالله بن محمد هيچ يک باقي نماندند.[7]
محمد پارچه فروش بود و به سبب بدهي که داشت زنداني شد.[8]
در نهم شوال سال صد و ده قمري ـ­در حالي که هشتاد و چند سال از عمرش گذشته بود­ـ درگذشت.[9]

والدين
پدر محمد، سيرين کنيه­اش ابو عمره[10] بود، خالد بن وليد او را اسير نموده و انس او را خريد[11] سيرين از انس بن مالک تقاضاي نوشتن پيمان آزادي کرد، انس نپذيرفت. عمر بن خطاب انس را مجبور کرد و گفت بايد با آنان پيمان بنويسي و انس پيمان نوشت[12] که کار کند و به تدريج خود را آزاد کند.
سپس صاحب فرزنداني نيکو شد که محمد و انس بن سيرين و معبد و يحيي و حفصه و کريمه از آن‌ها هستند.[13]
مادر محمد بن سيرين بانويي به نام صفيه و کنيز آزاد شده، ابوبکر بن ابي قحافه بوده است که سه تن از همسران حضرت ختمي مرتبت او را پاک و پاکيزه شمرده‌اند[14] و به هنگام عقد او هيجده تن از شرکت کنندگان در جنگ بدر و از جمله ابي بن کعب حضور داشتند، ابي بن کعب دعا مي‌کرده است و آنان آمين مي‌گفته‌اند.[15]

واقعه عين التمر
هنگامي که پوران دختر خسرو پرويز پسر هرمزد پادشاه ايران شد در سرزمين‌هاي اطراف شايع شد که ايران را پادشاهي نيست و آن‌ها از ناچاري به درگاه زني پناه آورده‌اند، دو مرد به نام مثني بن حارثه شيباني و سويد بن قطبه عجلي که از قبيله بکر بن وائل بودند، خروج کردند و با لشکري به مرزهاي ايران هجوم آوردند و اين در زمان خلافت ابوبکر بود، مثني براي ابوبکر نامه نوشت و از هجوم خود به ايران و پريشاني کار ايرانيان او را آگاه کرد و تقاضا کرد لشکري به ياري او بفرستد، ابوبکر به خالد بن وليد که از جنگ با اهل رده و مرتدان آسوده شده بود، نوشت که به حيره رود و با ايرانيان جنگ کند و مثني و همراهان او را ضميمه سپاه خود کند، خالد و مثني همراه لشکريان خود حرکت کردند و در کنار حيره اردو زدند و مردم حيره در کاخ‌هاي سه گانه‌ي خود محاصره شدند و سرانجام با خالد صلح کردند که ساليانه صد هزار درهم به مسلمانان بپردازند.
در اين هنگام نامه ابوبکر به دست خالد رسيد که به او فرمان داده بود با مسلمانان همراه خود به ياري ابوعبيده جراح به شام برود، خالد جانشيني براي خود در حيره گماشت و خود به سوي انبار حرکت کرد هنگامي که خالد به عين التمر که پادگاني از ايرانيان در آن‌جا مستقر بود رسيد مردي از آنان تيري به عمرو بن زياد[16] زد و او را کشت،[17] خالد مردم عين التمر را محاصره کرد و آنان را بدون اين که امان دهد مجبور به تسليم شدن کرد مردان را گردن زد و زنان و کودکان را اسير گرفت، در معبد آنان چهل پسر ديد که سرگرم آموختن انجيل بودند آنان را اسير و بنده کرد و به عنوان غنيمت بر سپاهيان تقسيم نمود يکي از آنان سيرين (شيرين) پدر محمد بن سيرين (دانشمند بزرگ اسلام) و ديگري نصير پدر محمد بن نصير (سردار بزرگ اسلام) بود.[18]

تقوي
خلف بن هاشم[19] مي‌گويد: به محمد بن سيرين حرمت و احترام و هيأت و سيماي اهل خير و فروتني عطا شده بود و هنگامي که مردم وي را مي‌ديدند به ياد خدا مي‌افتادند.[20]
مورق عجلي[21] مي‌گفت: فقيهي را به پارسايي محمد بن سيرين و پارسايي را به فقاهت او نديدم.
ابوقلابه[22] گفت: هر جا که مي‌خواهيد محمد بن سيرين را با خود ببريد که او را از همه‌ي خودتان پارسا‌تر و خوددار‌تر خواهيد يافت. [23]
ابن عون[24] مي‌گويد: محمد بن سيرين پاکدامن‌ترين و پارساترين مردم بود و از همه بيشتر بر نفس خود ترس داشت.[25]

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

قرآن "باربی" وارد بازار شد!

14 مرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

منبع:پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی

انتشار این قرآن در بازارها با واکنش شدید بسیاری از علما و چهره های سرشناس جهان اسلام و جهان عرب مواجه شده و آن را اقدامی توهین آمیز به قرآن کریم دانسته و خرید و فروش آن را نیز حرام اعلام کرده اند.

به گزارش فرهنگ به نقل از شیعه آنلاین، طی چند روز اخیر جدیدترین نوع قرآن که «قرآن باربی» نامیده می شود وارد بازار بسیاری از کشورهای جهان اسلام و جهان عرب شده است.

این قرآن که منبع چاپ و تولید آن تا بدین لحظه مشخص نیست، در رنگ های مختلف به ویژه رنگ های شاد چاپ شده و به اصطلاح ظاهری فانتزی دارد و بیشتر به عنوان هدیه برای زنان مورد استفاده قرار می گیرد. صفحات داخلی این قرآن نیز رنگی است.

انتشار این قرآن در بازارها با واکنش شدید بسیاری از علما و چهره های سرشناس جهان اسلام و جهان عرب مواجه شده و آن را اقدامی توهین آمیز به قرآن کریم دانسته و خرید و فروش آن را نیز حرام اعلام کرده اند.

 نظر دهید »

خدا چه رنگی است؟

13 مرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

گل محمدی، قرمز است؛
برگ درخت، سبز است؛
گنبد حرم امام رضا(ع)، زرد است؛
توپی که دیروز خریدی، سفید است؛
دمپایی مادرت، صورتی است؛
موی سرت، سیاه است؛
در خانه، قهوه‌ای است؛
و دوچرخه تو، آبی است.

این چیزها را که می‌بینیم، می‌فهمیم هر کدام رنگ مخصوصی دارند؛اما اگر چیزی را نبینیم، آیا می‌توانیم بگوییم چه رنگی است؟اگر چیزی جسم نبود و دیده نشد، آیا می‌توان گفت چه رنگی است؟ مثلا عقل چه رنگی است؟ مهربانی چه رنگی است؟ شادی چه رنگی است؟ هیچ کدام از این‌ها دیدنی نیستند تا بگوییم چه رنگی‌اند؟
خدا هم همین طور است. او را نمی‌توان دید تا بگوییم چه رنگی دارد. اطلا خدا دیدنی نیست تا رنگی داشته باشد. خدا آفریننده رنگ‌هاست و رنگ داشتن برای او بی‌معنی است.
البته در قرآن از ما خواسته شده است تا به رنگ خدا دربیاییم. باید بدانی که منظور قرآن از رنگ خدا، رنگ‌هایی مثل سبز و زرد و آبی و قرمز نیست، منظور قرآن از رنگ خدا، ایمان داشتن به خدا و انجام کارهایی است که او دوست دارد.
رنگ خدا یعنی؛ ایمان، مهربانی، خوبی و پاکی.

اگر تو نماز بخوانی، به رنگ خدا درآمده‌ای؛
اگر به نابینایی برای عبور از خیابان کمک کنی، هم‌رنگ خدا شده‌ای؛
اگر پاک‌کن یا مدادت را به دوستت قرض بدهی،به رنگ خدا درآمده‌ای؛
اگر به مادرت کمک کنی، رنگ خدا را گرفته‌ای؛
اگر قرآن بخوانی، همرنگ خدا شده‌ای؛
اگر حسود نباشی، رنگ خدا بر دلت نشسته است؛
و خلاصه آنکه هر چه باایمان‌تر، راستگوتر،پاک‌تر و مهربان‌تر شوی، رنگ تو خدایی‌تر شده است؛
رنگ خدا یعنی دوستی با خدا و مهربانی با بندگان او که این زیباترین رنگ دنیاست.

منبع

 2 نظر

تربیت مهدوی

12 مرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

بدون ترديد همه انسانها در جستجوى رسيدن به كمال و سعادت هستند اما در اينكه كمال و سعادت انسان در چيست گروهى زيادى از انسانها به خاطر عدم اعتقاد به مبانى دينى سعادت خويش را در محدوده نظام مادى و دنيوى از قبيل كسب ثروت يا شهرت يا قدرت مى دانند كه بدان اشاره مى شود.
برخى كمال خود را در امكانات مادى مى دانند مانند گروهى از قوم موسى عليه السلام كه گفتند: يا ليت لنا مثل ما اوتى قارون انه لذو حظّ عظيم (1)
بعضى مانند منافقان سعادت خود را در دوستى با بيگانگان مى دانند. الذين يتخذون الكافرين اولياءمن دون المؤمنين ايبتغون عندهم العزّه (2)
گروهى عزّت و كمال خويش را در محور دانشهاى مادى مى دانند و به آن شادمانند فرحوا بما عندهم من العلم (3)
عدّه اى شرافت خود را در ثروت فراوان و جمعيت زياد مى دانند انا اكثر منك مالاً و اعزّ نفرا(4)
بعضى فلاح و رستگارى خود را در محور زورگويى و برترى جويى مى دانند چنانكه فرعون مى گويد: قد افلح اليوم من استعلى (5)
امّا از نظر اسلام بهترين و بالاترين راه سعادت تربيت و تزكيه نفس است قد افلح من زكيّها(6)
و بعثت پيامبران الهى و پيشوايان دينى به همين منظور است لقد منّ اللّه على المؤمنين اذ بعث فيهم رسولاً من انفسهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة (7)
جالب اينكه خود پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به اين حقيقت تصريح مى كند و مى فرمايد: انّى بعثت لاتمّم مكارم الاخلاق و محاسنها (8)
در راستای ایجاد تربیت وتزکیه نفس راه های فراوانی در قرآن وسنت بیان شده است که یکی از آنها شناخت ائمه اطهار (ع) و اطاعت ایشان می باشد با توجه به اینکه ما در دوران غیبت امام عصر(ع)مهدی صاحب الزمان هستیم در راستای تربیت به شناخت وظایف در دوران غیبت می رسیم تا در مسیر تزکیه به خودسازی وبه دنبال آن جامعه سازی بپردازیم .
1-قصص. 9 7
2- نساء، 139.
3- غافر، 83.
4- كهف ، 34.
5- طه ، 64.
6- شمس ، 9.
7- آل عمران ، 164.
8- بحارالانوار، ج 16، ص 287.

 

 نظر دهید »

تفاوت جرات ورزي و اعتماد به نفس

10 مرداد 1391 توسط جعفری ندوشن


اعتماد به نفس پيش نياز براي افزايش جرأت ورزي به شمار مي آيد به نظر من افراد در سطوح مختلفي از جرأت ورزي هستند بعضي از افراد در موقعيت هاي خاص جرأت ورزي بالايي دارند و در بعضي از موقعيت ها جرأت ورزي ندارند پس براي افزايش مهارت جرأت ورزي در همه موقعيت هاي زندگي بايد از اعتماد به نفس بالايي برخوردار بود

 1 نظر

تست كنكور هنر

10 مرداد 1391 توسط جعفری ندوشن


اولين هنريكه پس از ديدن چهره آرايشکرده دختران امروزي به ذهن شما متبادر مي شود چيست؟
الف: مينياتور. ب: صافكاري،بتونه كاري ونقاشي اتومبيل!!ج: دوپينگ!!!!د: من به ناموس مردم نگاه نميكنم!

 نظر دهید »

عین صاد

10 مرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

چند خط از نوشته های استاد صفایی حائری:

  • پسرم محمد! تو در این ساعت كه ده و بیست دقیقه است ، داری به فیلم كمدی نگاه می كنی و از كلمه رمز «بوی باران می آید ، بد جوری بوی باران می آید » به خنده افتاده ای . و من گریانم كه خنده های من و تو و سرور و ابتهاج ما از چیست ، و سرگرمی های من و ما با چیست ؟

     این نكته را می نویسم تا بعد ها برای تو توجهی باشد ، كه مومن عاشق، این قدر فرصت سرگرمی ندارد…

  • نمی گویم از زندگی دنیا بهره نگیر و لذت نبر، می گویم در این باتلاق فرو نرو و غرق نشو
  • تمام هستی به تو منتهی می شود و تو باید به خدای هستی منتهی شوی.
  • من مكرر گفته ام و نوشته ام كه ظرفیت و گنجایش تو ، ملاك ارزش توست. كه « ان القلوب اوعیه و خیرها اودعاها» دل ها ظرف هایی هستند كه بهترینش با ظرفیت ترین آنهاست .

علی صفایی حائری

  • دل ها باید بزرگ تر از حوادث ، بزرگ تر از توقع ها و بزرگتر از بازیها و شیطنت ها باشد
  • تو یك بار از مادر متولد شدی و این بار باید از خودت بیرون بیایی ؛ كه عیسی می گفت«لایلج فی الملوك من لایولد مرتین»؛ كسی كه دوبار متولد نشود ، به ملوك خداراهی ندارد.
  • بابا ! در این نكته تامل كن ، ببین در برابر آنچه به دست می آوری ، چه از دست می دهی. در این محاسبه ، خودت را در نظر بگیر .تمام باخت ما از اینجاست كه خودمان را به حساب نمی آوریم ، فقط حساب می كنیم چه به دست آورده ایم و نمی بینیم چه از دست داده ایم.
  • ما خیال می كنیم كه خداوند مغرور مقتدر، به خاطر این كه حرفش را نشنیده ایم و او را بر زبانمان نیاورده ایم و در كارهامان شریكش نكرده ایم، ترازویی می گذارد و میزانی به پا می كند و كارهامان را می كشد و اگر كم داشتیم با سر در آتش رهایمان می كند و از ما انتقام می كشد. این نگاه، «ترس و طاعت» و یا «نفرت و طغیان» را به دنبال می آورد.امااگر سوختن انسان را از كبریت كشیدن هایش بدانیم، می بینیم كه او بارها دامان ما را خاموش كرده است.این دو كلام خیلی تفاوت دارد: «اگر گناه كنی می سوزانمت» با این: «اگر گناه كنی می سوزی».

از کتاب خواندنی نامه های بلوغ

 

 نظر دهید »

زنده باد تساوی...!!!

24 تیر 1391 توسط جعفری ندوشن


ما به مردها گفتیم می خواهیم مثل شما باشیم. مردها گفتند: حالا که این قدر اصرار می کنید ، قبول(و ما نفهمیدیم چه شد که مردها ناگهان این قدر مهربان شدند.)وقتی به خود آمدیم، عین آنها شده بودیم. کیف چرمی یا سامسونت داشتیم و اوراقی که باید بهش رسیدگی می کردیم و دسته چک و حساب کتابهایی که مهم بودند… با رئیس که دعوامون می شد ، اخم و تخم اش را می آوردیم خونه سر بقیه خالی می کردیم. ماشین ما هم خراب می شد، قسط وام ما هم دیر می شد… دیگه با هم مو نمی زدیم.تازه نظام آموزشیمون رو هم که تو کتاباش پر بود از داستان مردانی که فداکاریاشون شهرت عام و خاص داشت، تغییر دادیم و به جاش داستان کوکب خانم را گذاشتیم که تنها زن فداکار روستا بود! و روزها از خونه میرفت کنار ریلهای قطار میشست تا اگه لازم بود مشعلی روشن کنه و قطار رو نجات بده اما



یه روز که مهمون داشت و کوکب خانم غذا درست نکرده بود و می خواست از سوپر مارکت دم خونشون غذای آماده بگیره متوجه شد سد ریزش کرده و باید خودشو سریع به اونجا برسونه تا با انگشتش مانع آسیب به اهالی روستا بشه و …. مردها به وعدشون عمل کرده بودند و به ما خوشبختیهای بی پایان یک مرد رو بخشیده بودند تازه دیگه تو نوشته هاشون از مرد بودن خودشون شرم نمی کردند؛ اما در عوض یه چیز دیگه رو ازمون گرفته بودند. سالها بود حسودیشون می شد که فقط ما می توانیم با ذوقی کودکانه به چیزهای کوچک عشق بورزیم. فقط و فقط ما بودیم که بلد بودیم در معامله ای که پایاپای نبود ، شرکت کنیم . دست بده داشته باشیم ولی پس نگیریم. ببخشیم و از خود بخشیدن کیف کنیم. بی حساب و کتاب دوست بداریم . در هستی عناصر ریزی بودند که مردها با چشم مسلح هم نمی دیدند و ما میدیدیم. زنانگی فقط مهارت آراستن و فریفتن نبود و آن قدیم ها بعضی از ما این را می دانستیم. مادربزرگ من ، زیبایی زن بودن را می دانست .وقتی زنی از مردی ، از بی ملاحظگی ها و درشتیهاش شکایت داشت و هق هق گریه می کرد، مادربزرگ خیلی آرام میگفت: مرده دیگه؛ از مرد بودن مثل عیبی حرف می زد که قابل برطرف شدن نیست. مادربزرگ میدونست مردها از بخشی از حقایق هستی محروم اند. لمس لطافت در جهان ، در انحصار جنس زنانه و ذات جهان لطیفه. مادربزرگ می گفت : کار زنها با خدا آسونه . مردها از راه سخت باید بروند. راه میانبری بود که زنها آدرسشو داشتند و یک راست می رفتند نزدیک خدا. شاید این آدرس رو امروز گم کرده باشیم. به هر حال ما الان اینجاییم و داریم از خوشبختی خفه میشیم.تو دانشگاها به خاطر پوششی که مرتب به ما تذکر میدادن و ما هم ملزم به اجرای اون بودیم -مثل مانتوی بلند و گشاد تا مقنعه بلند و پوشش اجباری موها!!!- و باعث تحت فشار قرار دادن ما میشد و فعالیتهای ما رو مخدوش می کرد!!! ، تصمیم گرفتیم سهمیه پسرها رو به صفر برسونیم. و حالا هم تو محیط کاری فقط ما دختراییم. حتی شبها بچه ها با شعر « شبها که ما می خوابیم خانوم پلیسه بیداره» خوابشون میبره ولی صبحا ساعت 11 به مدرسه میرن چون مادرشون تا صبح بیدار بوده و صبح دیر بیدار شده و باباشون هم یادش رفته که اصلا بچه ای داره. چقدر مادربزرگ بدبخت بود که تو اون خونه می شست و می پخت. حیف که زنده نموند و ببینه ما به چه آزادیه شیرینی دست پیدا کردیم. ما چقدر رشد کردیم. دستاورد بزرگیه که ما اینقدر مثل هم شدیم. فقط نمیدونم به چه دلیل گنگی شبها وقتی که میخوایم بخوابیم از شدت درد دست و پاهامون باید تا مدتها تو رختخواب غلت بزنیم و فکر کارهای عقب مونده فردا رو بکنیم. مادربزرگ سنت زده و عقب افتاده ی من کجا میتونست شکوه این پیروزی مدرن رو درک کنه؟ ما به همه ی حق و حقوقمون رسیدیم. زنده باد تساوی!

نوشته ای ازخانم مرتضوی

 

 5 نظر

نامه ای به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

14 تیر 1391 توسط جعفری ندوشن

آقاجان باورم نمی شود شمابرروی همین وزیر همین آسمان باشیدومن اینقدرازشماغافل باشم شایدنگاه کریمانه شما به دل آلوده من در این لحظات طلایی دلیلی باشد برای بهتر شدن من .

مولای من! خوب می دانم سرباز خوبی برای شما نبوده ام اما همواره از خدا خواسته ام که مرا در مسیر سربازی حفظ نماید چرا که باور دارم در کنار بزرگان دین بودن وزیر چتر رحمت شما بودن برای هر کسی میسر نمی شود

مولای من ندای درون من شما را می خواند وصدای درون من چیز دیگری را .

پس در این لحظه دعا می کنم خدایا مارا از غافلان قرار مده ومدد کن تا در مسیر دین شناخت لازم را پیدا کنیم وبه یقین وباور قلبی برسیم  باشد که منقلب شویم وبه خوبان عالم بپیوندیم.

 

 نظر دهید »

واقعیت تلخ

14 تیر 1391 توسط جعفری ندوشن

در زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه هاشو سیر کنه گوشت بدن خودشو میکند و میداد به جوجه هاش میخوردند زمستان تمام شد و کلاغ مرد اما بچه هاش نجات پیدا کردند و گفتند آخی خوب شد مرد راحت شدیم از این غذای تکراری این است واقعیت تلخ روزگار ما.

 

 نظر دهید »

تا دیر نشده خود را بسازیم!!

08 تیر 1391 توسط جعفری ندوشن

گاهی اوقات اگر ما طلبه ها در جامعه چرخی بزنیم وعوام را ببینیم شاید زمینه ای برای ساختن وسازندگی ایجاد شودچند روز پیش به امامزاده جعفر علیه السلام رفتم  البته باید بگویم که زیاد به امامزاده نمی روم چون .. اما از چند هفته اخیر توفیقی حاصل شده و به جای یکی از اساتید برای پاسخکویی به سوالات شرعی رفتم .

این چند هفته کاملا فهمیدم که عامه مردم نیازمند مشاوره هستند و مثل من طلبه خیلی نمی توانیم پاسخگو باشیم چون  علم و قدرت درک مسائل روبه درستی نیاموخته ام .

خیلی فکر کردم که چرا نمی توانم به درستی جوابگو باشم به چند نکته رسیدم بد نیست بقیه بدانند شاید از ما طلاب دانش آموخته درس بگیرند وقدر لحظات طلبگی را بداند

اول اینکه پنج سال فقط خوانیدم وخوانیدم ولی عمل نکردیم دقت نکردیم که ائمه معصوم (علیهم السلام) چه گفتند وچرا گفتند فقط خوانیدیم تا نمره بگیریم وبس.

دوم در طول پنج سال آنقدر مشغول مسائل درسی بودیم که لحظه ای وقت برای دیگران نداشتیم ونفهمیدم که مردم چه می خواهند وما چه می کنیم

سوم مسئولان محترم حوزه دقت نکردند که طلاب از شاکله کلی حوزه خبر ندارند وبیان نکردند که ما اگر طلبه شدیم  در مسیر طلبگی  چه چیزهایی را باید یاد بگیریم

چهارم در طول دوران طلبگی می خواستیم خود را بسازیم اما باز هم درس و درس و درس… ساخته نشدیم پس نمی توانیم دیگران را بسازیم.

از ما گذشت البته من سعی می کنم از بقیه عمر درست استفاده کنم ودرست عمل کنم شاید در قدم اول خودسازی به فردسازی نیز برسم به امید اینکه تمامی طلاب به فکر باشند که اول خود سازی دوم فرد سازی وسوم جامعه سازی وبه امید طی این مسیر وزمینه سازی برای ظهور آقا ومولای خوبمان بقیه الله

 

 1 نظر

زنان ومردان اگر خودخواه باشند

18 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

1- زني از زن ديگر پرسيد: به نظر تو خوشبخت ترين زن دنيا چه کسي بوده است؟ گفت :حوا. پرسيد چرا؟
گفت : براي اين‌که نه مادر شوهر داشته ونه خواهر شوهر و از همه مهم‌تر شوهرش آدم بوده.
2- مردان مي‌گويند: امان از دست اين خانمها!
اگه شام نخواهيم، ميگن: ذليل مرده شام با كي كوفت كردي؟!
اگه زياد بگيم دوستت دارم، ميگن: باز چه نقشه اي تو سرته
اگه لباس‌هاي معمولي بپوشيم، ميگن: تو اصلا سليقه نداري.
اگه تيپ بزنيم بريم سر كار، ميگن: ببينم با كي قرار داري؟
اگه زياد بهشون زنگ بزنيم، ميگن: به من اعتماد نداري.
اگه نگيم دوستت دارم، ميگن: پاي كس ديگه‌اي وسطه.
اگه زنگ نزنيم، ميگن: انگار سرت خيلي شلوغه.
اگه تو خونه زياد بخنديم، ميگن: ديونه شدي.
اگه شام بخواهيم، ميگن: فقط فكر شكمشه.
اگه كم بخنديم، ميگن: بخت النحس.
شما بگين ما چيکار کنيم؟…

 1 نظر

کربلا ما را نیز در خیل کربلائیان بپذیر

15 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

بسيجي عاشق کربلاست وکربلا را تومپندار که شهري است در ميان شهرها و نامي است در ميان نامها،نه؛ کربلا حرم حق است وهيچ­ کس را جز ياران امام حسين عليه السلام راهي به سوي حقيقت نيست. کربلا ما را نيز در خيل کربلاييان بپذير….

شهيد آويني

 1 نظر

به خاطرروئیدن لاله های جدید

14 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

اي شقايق هاي آتش گرفته ، دل خونين ما شقايقي است که داغ شهادت شما را بر خود دارد ،آيا آن روز نيز خواهد رسيد که بلبلي ديگر در وصف ما سرود شهادت بسرايد ؟ شهيد آويني

 نظر دهید »

یاد خدا

14 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

نام آفتابگردان همه را به ياد آفتاب مي اندازد.
نام انسان آيا کسي را به ياد خدا خواهد انداخت؟
آن وقت بود که شرمنده از خدا رو به آفتاب گريستم …

 نظر دهید »

همه می ایند

14 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

23سال…کم نیست، عمریست برای خودش.

یک عمر است که نیستی، اما انگار هرساله در ذهن های بیشتری متولد می شوی…

هر روز، انگار روز آشنایی جهانیان است با انقلاب ما، انقلابی که بی نام تو در هیچ جای جهان شناخته شده نیست…

بیداری اسلامی را تو پایه گذاری کردی و حزب الله و حماس، شاگردان مکتب تو هستند. مصر و لیبی و تونس از روی سرمشق انقلابی تو می نویسند….

نیستی، اما روح بلندت هست… یادت هست…. تفکرت هست و پابرهنگانی که همواره در رکاب تو باقی خواهند ماند…

آنان که شیفتگان خدمتند و نه تشنگان قدرت…

پیروان اسلام ناب محمدی، هم آنانی که نه شرقی اند و نه غربی، و تنها به صرا ط جمهوری اسلامی مستقیم اند..

تو جاودانه ای …. حتی اگر بخواهند موسسه محو آثار تو را تاسیس کنند…

خرداد 68 پایان تو نبود، روح تو انگار در کالبد “سد علی ” دمیده شده و صدای توست انگار، که از ایشان به گوش می رسد…

آقا امروز علمداری میکند انقلابی را که تو بنیان نهادی، تا روز موعود… روزی که امانت را باید به صاحبش باز گرداند و الحق و الانصاف که چه خوب امانتداری بودی و چه خوب امانتداری را جانشین خود کردی…

23 سال گذشت، اما عشق و ارادت عاشقان و دلباختگان کم نمی شود.

همه می آیند برای پابوس مرقدت، برای اینکه یک صدا فریاد برآورند ” بر لوح دلم عکس امام است هنوز...”


“می” فروشی گفت کالایم “می” است/ گرمی بازارم از ساز و “نی” است

من “خمینی” دوست می دارم که او/ هم “خم” است و هم “می” است و هم “نی” است…

 

 

 نظر دهید »

از دست کسی دلخور نشوید

06 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن
12 05 25 ID628372 از دست کسی دلخور نباشید

-روزی سقراط ، حکیم معروف یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثراست. علت ناراحتیش را پرسید ،پاسخ داد:”در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم.سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.”
سقراط گفت:”چرا رنجیدی؟” مرد با تعجب گفت :”خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.”
سقراط پرسید:”اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟”
مرد گفت:”مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم.آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.”
سقراط پرسید:”به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟”
مرد جواب داد:”احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.”
سقراط گفت:”همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی،آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است،روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد،هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟ بیماری فکر و روان نامش “غفلت” است و باید به جای دلخوری و رنجش ،نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است،دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.
پس از دست هیچکس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است.

 نظر دهید »

از من گفتن بود

05 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

نویسنده کتاب مطلع مهر میگه:

جنس زن و مرد اگر با هم به هر عنوان ارتباط پیدا کنند ، چه ارتباط کاری و چه ارتباط

فرهنگی ، به طور ناخود آگاه به هم وابسته میشوند.

ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه یه مبحث طولانیه. برو بخون میفهمی ناخودآگاه وابسته

شدن یعنی چی!

وابستگی یعنی:

حتی عیب های طرف مقابل را می بینید اما نمی توانید از او دل بکنید.

یادت باشد:

خنده هایت در محیط کار ، فقط خنده نیست.

یادت باشد:

به هر کس و هر کجا نباید لبخند زد.

یادت باشد:

رفتار تو برخورد دیگران را مشخص میکند.

یادت باشد:

حرمت تو ، در رفتار و گفتارت است.

منبع

 2 نظر

کسی که مثل هیچ کس نیست...

04 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

کسی که مثل هیچ کس نیست…

شب آرزو ها نزدیکه یادتون نره خدا خیلی این روزا نزدیکه.

برا هم دیگه دعا کنیم آرزوهای قشنگ قشنگ…

امیدوارم حال خودمون/دلمون/روحمون و…همگی خوب خوب باشه…

 1 نظر

درد ودل با خدا

03 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

خداوندا؛

پناهم می دهی امشب؟

میان آب و گِل رقصان، میان خار و گُل خندان؛

در آن آغوش نورانی، پناهم می دهی امشب؟

دل و دین در کف یغما و من تنها؛

در این هنگام روحانی، پناهم می دهی امشب …؟!

 1 نظر

آدم ها زندگی می کنند

03 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

آدم‌ها زندگی می‌کنند … انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند؛

آدم‌ها می‌شنوند … انسان‌ها گوش می‌دهند؛

آدم‌ها می‌بینند … انسان‌ها عاشقانه نگاه می‌کنند؛

آدم‌ها در فکر خودشان هستند … انسان‌ها به دیگران هم فکر می‌کنند؛

آدم‌ها می‌خواهند شاد باشند … انسان‌ها می‌خواهند شاد کنند؛

آدم‌ها می‌توانند انسان شوند … انسان‌ها در ابتدا آدم بودند؛

آدم‌ها آدم‌اند … انسان‌ها انسان؛

اما …

آدم‌ها و انسان‌ها هر دو انتخاب دارند؛

اینکه آدم باشند یا انسان، انتخاب با خودشان است …

 

.

 نظر دهید »

اگر کسي خوبي هاي تو را فراموش کرد تو خوب بودن را فراموش نکن …

03 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

 نظر دهید »

همه ی ما خاطره ایم !

03 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

ایستادن اجبار کوه بود ، رفتن سرنوشت آب
افتادن تقدیر برگ و صبر پاداش آدمی
پس بی هیچ پاداشی حراج محبت می کنیم که همه ی ما خاطره ایم !

 نظر دهید »

یا امام غریب

02 خرداد 1391 توسط جعفری ندوشن

 1 نظر

نشانه بهشت و جهنم

25 اردیبهشت 1391 توسط جعفری ندوشن


راهبي کنار جاده نشسته بود و با چشمان بسته در حال تفکر بود. ناگهان تمرکزش با صداي گوش خراش يک جنگجوي سامورايي به هم خورد:« پيرمرد، بهشت و جهنم را به من نشان بده!» راهب به سامورايي نگاهي کرد و لبخندي زد. سامورايي از اين که مي ديد راهب بي توجه به شمشيرش فقط به او لبخند مي زند، برآشفته شد، شمشيرش را بالا برد تا گردن راهب را بزند!راهب به آرامي گفت:« خشم تو نشانه اي از جهنم است.» سامورايي با اين حرف آرام شد، نگاهي به چهره راهب انداخت و به او لبخند زد. آنگاه راهب گفت:« اين هم نشانه بهشت! »

 3 نظر

جانم فدای رهبر(اعلام حمایت از ولایت فقیه با ذکر یک صلوات)

19 اردیبهشت 1391 توسط جعفری ندوشن

الا ای رهبرم لب تر کن ای دوست

که جان من گره در پیچش موست

فدایی ات من عمار آقا

هزاران در هزاران بار آقا

 

 2 نظر

مردن

17 اردیبهشت 1391 توسط جعفری ندوشن

به نظرش لبه پرتگاه بود، دستانش را به جایی گرفته ، آویزان بین هوا وزمین تکان می خورد

سرش را به سمت پایین  گرفت اما چیزی نمی دید اصلا چشمی نداشت که جایی را ببیند

هر چه صدا می زد کسی صدایش را نمی شنید،

دستانش خسته وخسته تر می شد  آخرین آرزویش را در ذهنش تصور کرد، دستان

بی رمقش انگار با پایی لگد شد،

لبه پرتگاه را رها کرد و بعد از چند ثانیه محکم روی زمین افتاد …

فکر میکرد مرده اما نمرده بود با حیرت از جا بلند شد ، گرد وخاکش را تکاند،

ما بقی مورچه ها آرام ودانه به دهان، از کنارش می گذشتند…

 نظر دهید »

آیا می دانید که مطالعه هنگام غروب برای چشم مضر می باشد

16 اردیبهشت 1391 توسط جعفری ندوشن
نزديك غروب آفتاب از انجام كارهاي دقيق كه تمركز چشم را مي طلبد پرهيز كنيد، چرا كه در آن لحظه سلول هاي چشمي در حال تغييراتي هستند تا خود را آماده ديد مناسب در شب نمايند و بكارگيري آن ها براي كارهاي دقيق به آنها صدمه مي زند.
در این زمینه از ائمه معصومین نقل است که می فرمایند:
« مَن‏ْ اَحَبَّ كریمتَیْهِ فَلْیَحْذَرِ المطالعهَ عِنْدَ الغروب » یعنی: « هركس دو گران‌بهای خود (چشم‌هایش) را دوست دارد، از مطالعه هنگام غروب بپرهیزد».

 

 نظر دهید »

ادب: برجسته‌ترين‌ ويژگى‌ انبياى‌ الهى‌‌

13 اردیبهشت 1391 توسط جعفری ندوشن

اگر آنان‌ را عذاب‌ كني، بندگان‌ تواند [و عذابت‌ عين‌ عدل‌ است]؛ و اگر آنان‌ را ببخشايي، تو پيروزمند و حكيمي ادب‌ شكل‌ زيبا و پسنديده‌اى‌ است‌ كه‌ هر عمل‌ انسانى‌ ممكن‌ است‌ بدان‌ شكل‌ درآيد؛ و بسا كه‌ انسان‌ با به‌ كار بستن‌ آن‌ از خطا محفوظ‌ بماند ‌‌بعضى‌ از مصاديق‌ ادب‌ در زندگى‌ انبياى‌ الهى‌ بدين‌ شرح‌ است ‌‌بندگى‌ خدا؛ مؤ‌دبانه‌ و صميمانه‌ صحبت‌ كردن‌ با خداوند؛ حسن‌ خلق‌ با مردم؛ ميهمان‌نوازي؛ وفاى‌ به‌ عهد؛ مبارزه‌ با خرافات؛ احترام‌ به‌ استاد؛ تواضع‌ در برابر والدين؛ انتخاب‌ نام‌ زيبا براى‌ فرزندان؛ تواضع‌ در برابر مردم‌ با ايمان؛ ‌‌امام‌ علي دربارهِ‌ ادب‌ بيانات‌ بسيار زيبا و شيوايى‌ دارند: اى‌ مؤ‌من، اين‌ دانش‌ و ادب‌ قيمت‌ تو است، پس‌ در فراگرفتن‌ آن‌ دو كوشا باش‌ كه‌ هر چه‌ بر دانش‌ و ادبت‌ افزوده‌ شود قدر و ارزشت‌ فزونى‌ گيرد؛ بهترين‌ چيزى‌ كه‌ پدران‌ براى‌ فرزندان‌ به‌ ميراث‌ گذارند ادب‌ است؛ هيچ‌ زيورى‌ مانند ادب‌ نيست؛ هر چيزى‌ نيازمند عقل‌ است‌ و عقل‌ نيازمند ادب؛ با دانشمندان‌ هم‌نشينى‌ كن‌ تا بر دانشت‌ افزوده‌ و ادبت‌ نيكو و جانت‌ پاكيزه‌ شود

مائده: 118

 نظر دهید »

مطلب گوهر بار

12 اردیبهشت 1391 توسط جعفری ندوشن
استاد علي صفايي حائري در كتاب ارزشمند خود به نام صراط در را ه عبوديت فرموده اند: ” كسي كه عشق رفتن داردزمين خوردن مانعش نمي شود كه تجربه مي آموزد. تجربه اي براي درست رفتن.
خدايا كمكمان كن عاشق رفتن باشيم …
نجمه مصلائی پور از كلاس شهيد رجائي
 1 نظر

آشکار وپنهان

12 اردیبهشت 1391 توسط جعفری ندوشن

رمز کار خوب کردن این است که خوبی را آشكار کنیم و خود را پنهان!

 نظر دهید »

همیشه زندگی کن!

10 اردیبهشت 1391 توسط جعفری ندوشن

 نظر دهید »

بهای علم

06 اردیبهشت 1391 توسط جعفری ندوشن

امام علی علیه السلام:

عزیزترین عزت ها علم وکمال است،زیرا شناخت معاد وتامین معاش انسان،به وسیله آن انجام گیرد وپست ترین ذلت ها جهل است،زیرا صاحبش همیشه در کر ولالی وکوری ودر همه امور سرگردان خواهد بود.(شرح نهج البلاغه)

 1 نظر
06 اردیبهشت 1391 توسط جعفری ندوشن

نقل از مرحوم آیت ا.. العظمی بهجت:

یکی از مهم ترین چیزها نزد حضرت ولی عصر عجل ا.. تعالی فرجه دعا کردن برای فربج آن بزرگوار است.هر کس به خدممتشان می رسد،حضرت می فرمایند:"برای فرج من دعا کنید.” با این که برای رفع همه ی گرفتاری ها باید به او متوسل شد،از ما می خواهد که برای فرج او دعا کنیم.بنابراین برای تعجیل در فرج این گونه دعا کنیم وبگوییم:"اللهم صل علیه وبحقه عجل فرجه

 نظر دهید »

یا علی(علیه السلام)

06 اردیبهشت 1391 توسط جعفری ندوشن

امام علی علیه السلام می فرمایند:

علم،ارثیه با ارزش،ادب؛زیوری نیکو،اندیشه؛آئینه صاف،پوزش خواستن؛هشدار دهنده دلسوز خواهد بود.برای مودب بودنت همین بس که آنچه برای خود دوست نداری ،در حق دیگران روا نداشته باشی.(امالی طوسی)

 نظر دهید »

خدا خدا خدا

06 اردیبهشت 1391 توسط جعفری ندوشن

نقل از مرحوم آیت ا.. مجتهدی تهرانی:

هر وقت از همه جا نا امید شدی  بدان که کارت درست می شود

خداوند فرمود: به عزت وجلال خودم قسم که قطع می کنم امید بنده ای که به غیر من امید داشته باشد…

 1 نظر

وبلاگ علمی -پژوهشی صبیحه

این وبلاگ با هدف ارتقآء روش تحقیق طلاب با اهداف زیر فعال می باشد

الهی ما همه بیچاره ایم وتنها تو چاره ای وما همه هیچکاره ایم وتنها تو کاره ای. الهی به فضلت سینه بی کینه ام دادی بجودت شرح صدرم عطا بفرما.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات


ساعت فلش
وبلاگ-كد تاريخ هجري

دریافت کد اوقات شرعی

لینک دوستان

سیمای آفتاب
یاور زینب
صبیحه
عمارها
مدرسه علمیه حضرت زینب (سلام ا. علیها) یزد
پارس اسکین
مدرسه علمیه الزهرا نصر تهران
نماز
آینه بهشت
مدرسه علمیه فاطمیه دامغان
فخر بطحاء
پشتیبانی وبلاگ مدارس
مدرسه علمیه فاطمیه قروه
شکوفه های بهشتی
طلبه جوان
بی بهانه ها
منتظر عدالت گستر
پلاک 110
مدیریت استانی یزد
مدرسه علمیه حضرت زهرا(سلام ا.. علیها)احمد آباد
مدیریت منطقه پنج (مازندران )
حوزه ونت در فضای مجازی
سفیر صبا
مدرسه علمیه الزهرا(علیهاسلام)یزد
مدرسه علمیه فاطمیه قروه در جزین

پیوندهای مفید

ایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری
پاسخگویی به سوالات دینی
موسسه فرهنگی واطلاع رسانی تبیان
پایگاه اطلاع رسانی حکومت جهانی
پایگاه خبری تحلیلی مهدی منتظر
منجی موعود
پشتیبانی وبلاگ مدارس
راسخون
پايگاه اطلاع رساني بلاغ
سايت اينترنتي ويژه طراحان مذهبي
تصاوير مذهبي و اسلامي
درگاه پاسخگویی به مسایل دینی
شيعه نيوز
پایگاه جامع عاشورا
پخش زنده اماکن متبرکه
پایگاه اشعار مذهبی
دوئل
مرکز نشروتنظیم آثار حضرت آیت ا.. بهجت

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس