بررسی طرح تحقیق با عنوان مراتب انس با قرآن
مراتب انس با قرآن
1-انس با نگاه به قرآن
2-انس با الفاظ قرآن
3-انس با معانی قرآن
4-انس عملی با قرآن
منبع : کتاب مراحل انس با قرآن نوشته فاکر میبدی
بررسی طرح تحقیق با عنوان نقش بازی در جسم و روان کودک از نگاه اسلام
نقش بازی در جسم و روان کودک از نگاه اسلام
1- نقش بازی در تربیت کودک
1-1 بازی نیاز طبیعی کودک
1-2 بازی وسیله رشد کودک
1-3 بازی وسیله شناخت کودک
2 نقش بازی در شخصیت دهی به کودک
3 نقش بازی در رشد جسمانی کودک
4 نقش بازی در رشد ذهنی و عقلی کودک
5 نقش بازی در رشد عاطفی و اخلاقی کودک
6 نقش بازی در رشد اجتماعی کودک
بررسی طرح تحقیق با عنوان عوامل محیطی مؤثر بر تربیت فرزند از منظر اسلام
عوامل محیطی مؤثر بر تربیت فرزند از منظر اسلام
1-محیط خانواده
2-محیط آموزشی
3-محیط تفریحی
4-محیط مذهبی
بررسی طرح تحقیق با عنوان اصول تربیت دینی کودک از منظر آیات و روایات
اصول تربیت دینی کودک از منظر آیات و روایات
1-اصل اعتدال
2-اصل تدرّج و تمکّن
3-اصل تسهیل و تیسیر
4-اصل زهد
5-اصل کرامت
6-اصل تفکر
بررسی طرح تحقیق با عنوان سیاست های قضاءی امیر المومنین علیه السلام
سیاست های قضایی امیر المؤمنین علیه السلام
1-سیاسیت های گزینشی ( توان قضایی،تعهد قضایی)
2-سیاست های برنامه ریزی (دستورات وآداب قضایی( بایدها ،نبایدها))
3-نظارت (وحدت رویه قضایی، تساوی همگان در عدالت، مصالح نظام در صدور حکم)
4-سیاست های انگیزشی(تامین نظام اقتصادی -امنیت شغلی)
بررسی طرح تحقیق با عنوان اثار دعا بر انسان از منظر اسلام
موضوع:اثار دعا بر انسان از منظر اسلام
همه موارد نوشته شده خارج از موضوع می باشد لطفا در اسرع وقت طرح را بازنویسی و ابعاد زیر را ضمن کار بنویسید
آثار دعا
اثر ظاهری دعا : آرامش -دوری از اضطراب اعتماد به نفس درمان درد و رفع بلا وسیله برآورده شدن حاجات
بخشودگی گناه تعلیم معارف دینی(خداشناسی معصوم شناسی آموزه های اخلاقی آموزه های سیاسی آموزه های دیگر اعتقادی و رفتاری)
اثر باطنی دعا:عبور از تاریکی ها و رسیدن به رحمت رستگار ی وسعادت مبارزه با شیطان برگرداننده قضای حتمی تقرب به خدا
بررسی طرح تحقیق با عنوان حقوق زوجه بر زوج از منظر اسلام
عنوان:حقوق زوجه بر زوج از منظر اسلام
.تعریف وتبیین:
این تحقیق درباره حقوق می باشد. یعنی حقوقی که زن درزندگی خانوادگی برعهده دارد.
این قسمت نیاز به توضیح بیشتری دارد حقوق زوجه از چه زمانی بر ذمه زوج است و منظور از این حقوق چی چیزی است که همان ابعاد کار هست
حقوق مالی زوجه:حق مهریه،حق نفقه
حقوق غیرمالی زوجه:اصل کرامت،اصل حرمت،اصل مودت،اصل امنیت،اصل سکون وآرامش
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوان جنگ های سه گانه امام علی علیه السلام
موضوع:جنگ های سه گانه امام
به نظرم این موضوع به عنوان کار مقاله ای مناسب نیست و رد می شود بهتر است یکی از شاخصه های سیاسی امام را در نظر بگیرید
اگه همه موارد رو بخواهید بررسی کنید چندتا کتاب میشه پیشنهاد میدم برید درباره یکی از سیاست های جنگی امام علی علیه السلام کار کنید مثلا
موضوع:کارکردهای جاسوسی در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام
کارکرد جاسوسی در حوزه داخلی
(نظارت بر کارگزاران،نظارت بر افراد یا گروه های مخالف و معاند داخلی ،کسب اخبار بر مردم)
کارکرد جاسوسی در حوزه خارجی(کشف جاسوس،برخورد با جاسوس،بر هم زدن جایگاه جاسوسی)
اگه بتونید در این موضوع قلم بزنید خیلی مناسب تر و راحت تر پیش می روید
1/1/1.تعریف و تبیین
امام علی(ع)در دوران خلافتشان جنگ هایی را داشتند به نام های جمل¸صفین و نهروان نامداشتند امام در جنگهای سه گانه خو سیاست هایی داشتند که عبارت اند از
1.اهتمام به اموزش های نظامی
2.تشکیل نیرو های ویژه
3.اهتمام ویژه به نیرو های مسلح
4.اهتمام به روحیه سپاه
5.نیرنگ
6.اخلاق جنگ
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوان عوامل خشم ازمنظر آیات وروایات
عنوان: عوامل خشم ازمنظر آیات وروایات
با سپاس فراوان از شما فرهیخته پژوهشگر بسیار عالی موارد رو بیان نمودید در ظل توجهات ولی عصر پایدار باشید
تعریف و تبیین موضوع:
خشم حالتی از نفس است که قوه غضب برعقل چیره میشودوشخصازحیطهاطاعتعقل وشرع بیرون میرود و دیگر فکروبصیرتی برایش باقی نمیماند. خشم حرکت روح ازدرون به بیرون بدن است جهت غلبه بر شخص مقابل وپیروزی برفرد. عواملی که باعث بروز خشم درانسان میشود دوگونه عوامل می باشندو شاملعوامل بیرونی مانند مشکلات اقتصادی اجتماعی خانوادگی وعوامل درونی مانند تکبر، کینه، انتقام، حسد وغیره می باشد.
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوان روشهای آموزش مفاهیم دینی به خردسالان
موضوع تحقیق:روشهای آموزش مفاهیم دینی به خردسالان
ضمن تقدیر از جنابعالی به جهت وقتی که در نگارش طرح گذاشتید لطفا موارد گفته شده را رعایت کنید
1-1تعریف و تبیین موضوع
امروزه انسانها در دنیا همان طور که اعماق اقیانوس ها را شکافته و از قعر آن معادن را استخراج می کنند و از کره زمین اوج می گیرند،به موازات این پیشرفت ها سعی می کنند که برای ارزشمند ترین ذخایر و معادن که وجود کودکان و امانت های الهی است بهترین روش را برای آموزش مفاهیم دینی به کودکان انتخاب نمایند.
مطالب کاملا بی ربط به موضوعه است در تبیین موضوه باید درباره روشها -تربیت دینی حرف بزنید ابعاد موضوع شما
روش های تربیت دینی :روش الگویی،روش گفتاری،روش محبت،احتررام به شخصیت کودک،روش رفق ومدارا،تشویق وتنبیه
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوان آثار کذب از منظر آیات و روایات
عنوان: آثار کذب از منظر آیات و روایات
ضمن سپاس وتحسین فوق العاده از شما طلبه پژوهشگر مواردی که بیان شده را استفاده کنید امیدوارم از برگزیدگان جشنواره باشید
1-1-1 (تعریف و تبیین موضوع):
به فرموده ی پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) دروغ، فجور را در پی دارد و به دنبال آن کفر قرار گرفته است که خود دروازهی دخول در آتش جهنم است. دروغ باعث فراموشی میگردد و دری از درهای نفاق می باشد. فرد دروغگو قابل اعتماد نیست و دوستان خود را از دست میدهد. همچنین دروغ ممکن است مفسده ای در پی داشته باشد زیرا در بعضی مواقع جمعیتی را به جان هم می اندازد و باعث ایجاد درگیری می گردد. اگر انسان قسم دروغی بخورد این قسم صاحبش را فقیر می سازد و تا چهل روز آثار سوء آن برای فرد دروغگو باقیست. «ان الله لا یهدی من هو کاذب کفار؛ بدرستیکه خداوند هدایت نمیکند هر دروغگوی کفر پیشه را» سوره زمر آیه 3
بدیهی است که دروغ آثار شومی هم بر روی روح فرد و هم بر روی اجتماع میگذارد که در این گفتار به بررسی آثار کذب و فرد و اجنماع میپردازیم.
صفحات: 1· 2
بربال فرشتگان
???? مستند روی پر فرشتگان
????باحضور استاد رایفی پور
قسمت3
نویسنده و کارگردان :
محمد مؤمن زاده
تهیه شده در #شبکه_جهانی_ولایت
#موسسه_پژوهشی_یاسین_عصر
انتظارات امام رضا علیه السلام از شیعیان خویش
????????????نامه حضرت رضا(ع)َ به عبدالعظیم حسنی ????یا عَبْدَالْعَظِیمِ أَبْلِغْ عَنِّی أَوْلِیَائِیَ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُمْ أَنْ لَایَجْعَلُوا لِلشَّیْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِیلًا وَ مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِی الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَه..ِ وَ مُرْهُمْ بِالسُّکُوتِ وَ تَرْکِ الْجِدَالِ فِیمَا لَایَعْنِیهِمْ وَ إِقْبَالِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ وَ الْمُزَاوَره..ِ فَإِنَّ ذَلِکَ قُرْبَه..ٌ إِلَیَّ وَلَایَشْغَلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً فَإِنِّی آلَیْتُ عَلَى نَفْسِی أَنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ وَ أسْخَطَ وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی دَعَوْتُ اللهَ لِیُعَذِّبَهُ فِی الدُّنْیَا أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ کَانَ فِی الْآخِرَه..ِ مِنَ الْخَاسِرِینَ وَ عَرِّفْهُمْ أَنَّ اللهَ قَدْ غَفَرَ لِمُحْسِنِهِمْ وَ تَجَاوَزَ عَنْ مُسِیئِهِمْ إِلَّا مَنْ أَشْرَکَ بِی أَوْ آذَى وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی أَوْ أَضْمَرَ لَهُ سُوءاً فَإِنَّ اللهَ لَا یَغْفِرُ لَهُ حَتَّى یَرْجِعَ عَنْهُ فَإِنْ رَجَعَ عَنْهُ وَإِلَّا نُزِعَ رُوحُ الْإِیمَانِ عَنْ قَلْبِهِ وَ خَرَجَ عَنْ وَلَایَتِی وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ نُصِیبٌ فِی وَلَایَتِنَا وَ أَعُوذُ بِاللهِ مِنْ ذَلِکَ
انتظارات امام رضا علیه السلام از شیعیان خویش:
1. در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند
2. راستگویی در گفتار
3. ادای امانت
4. سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده
5. صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه
ثمره: این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست
6. دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند
افرادیکه مورد حمایت قرار نمی گیرند:
شرک به خدا
رنجاندن دوستان خدا واهل بیت
پروروندن کینه در دلها نسبت به دوستان اهل بیت
????ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند.و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان.و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست.دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند.???? من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سختترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز، آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد???? اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد. جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(ع) نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه می برم.
اختصاص، شیخ مفید، صفحه 241
????امام صادق علیه به مفضل بن عمر:
????منْ رَوَى عَلَى مُؤْمِنٍ رِوَایَةً یُرِیدُ بِهَا شَیْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِیَسْقُطَ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَایَتِهِ إِلَى وَلَایَةِ الشَّیْطَانِ فَلَا یَقْبَلُهُ الشَّیْطَانُ؛
بد خواستن برای مومن
????مفضل بن عمر گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: هر که بر ضرر مؤمن داستانى بگوید و قصدش عیب او و ریختن آبرویش باشد که از چشم مردم بیفتد خداوند او را از دوستى خود بدوستى شیطان براند و شیطان هم او را نپذیرد.
????(اصول کافى، جلد 4، صفحه:62 روایة:1)????
بررسی طرح تحقیق با عنوان آثار صبر
عنوان:اثار صبر
ضمن تشکر از شما به جهت وقتی که برای موضوع گذاشتید موضوع را آثار صبر در آیات قران قرا بدهید تا بتوانید جزیی ومناسب کار کنید
1-1تعریف وتبیین مساله
منظور از صبر همان استقامت در برابر مشکلات و حوادث گوناگون است که نقطه مقابل آن (جزع)بی تابی،از دست دادن مقاومت وتسلیم شدن دربرابر مشکلات است.
ضد بی تابی،صبر است وآن ثابت بودن نفس وعدم اضطراب در سختی ها ومصیبت ها به اینگونه که در برابر آنها مقاومت کند وازسعه صدروحالت آرامشی که قبل از آن داشت خارج نشود وزبانش را از شکایت واعضا و جوارحش را از حرکت های غیر متعارف خارج نکند ودارای دو بعد فردی واجتماعی که در مورد بعد فردی شرح داده می شود.
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوان شاخصه های معرفت امام حسین علیه السلام
موضوع:شاخصه های معرفت امام حسین علیه السلام
ضمن سپاس وتشکر ویژه از شما طلبه پژوهشگر امیدوارم با توجه به نکاتی که نوشته ام کارمناسبی را ارائه دهید
1-1تعریف و تبین موضوع :
معرفت شناختی است که بر پایه ایمان و تصدیق استوار باشد والا بعضا کفار زیادی هستند که به تحقیق در زندگانی امامان شیعی می پردازند اما، کسی به شناخت ایشان معرفت نمی گوید کما اینکه هر اندازه هم که به شناختشان اضافه شود بر دشمنی اشان می افزاید.
وقتی در مورد اهل بیت معرفت پیدا کنیم قطعا محبتمان افزایش می یابد و سر بزنگاه و دو راهی مسیری غیر مسیر اهل بیت را انتخاب نمی کنیم.
صفحات: 1· 2
تاکید بر فرزند اوری
بررسی طرح تحقیق با عنوان شیوه های امر به معروف ونهی از منکر
موضوع:شیوه های امر به معروف ونهی از منکر
با سپاس فراوان از مطالعه و وقتی که در نگارش کار گذاشته اید با توجه به توان بالا وقدرت بیان عالی که در شما دیده ام مواردی که اشاره شده را لحاظ کنید امیدوارم از برگزیدگان جشنواره باشید.ظل توجهات حضرت ولی عصر پایدار باشید
1-1- تعریف وتبیین موضوع:
برخلاف گمان انسان که خیال می کند هر روز به عمرش افزوده می شود،هرروز که می گذرد ازسرمایه او کاسته می شود . انسان همچون یخ هر لحظه در حال ذوب شدن است پس در برابر به هدر رفتن عمر باید چیزی بهتر از عمر به دست آوریم.مال ومقام ومدال بهتر از عمر نیست .آنچه بهتر از عمر ماست ایمان وعمل صالح است .ایمان وکار نیک اگر توسعه پیدا نکند ارزشی نخواهد داشت بنا بر این باید دیگران را نیز به ایمان وعمل صالح سفارش ودعوت نماییم؛البته پیمودن این راه ،مشکلاتی در بر خواهد داشت یعنی اگر بخواهیم مردم را به خیر ومعروف دعوت کنیم واز مفاسد وانحرافاتی که دارند باز داریم احتمال دارد که برخوردهای نا گوار پیش آید ولی باید با پشتکاراین راه را بپیماییم. از این رو آنان که می خواهند به وظیفه امر به معروف ونهی از منکر عمل نمایند وبه این وسیله از ارزشهای اسلامی پاسداری کرده وحاکمیت آن را تقویت وتوسعه بخشند ،باید ازشیوه های صحیح آن استفاده کنند تا به اهداف والای آن نایل آیند .زیرا در غیر این صورت نه تنها به هدف خود از امر به معروف ونهی از منکر نخواهند رسید بلکه امکان دارد نتیجه وواکنش معکوسی پدید آیدومعروفی دیگر نیز ترک یا منکری بر منکرات افزوده شود. در این تحقیق کوشیده ایم تا به تعریف صحیحی از معروف ها ومنکرهابپردازیم وشرایط وشیوههای صحیح امر به معروف ونهی از منکر از دیدگاه قرآن احادیث وروایات وهچنین شیوه های جدید را مورد بررسی قرار دهیم.
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوانآ ثار توكل از منظر اسلام
عنوان:
آ ثار توكل از منظر اسلام
ضمن تشکر از مطالبی که نوشتید در روند کار حتما به مواردی که گفتم مراجعه کنید موفق باشید
1-طرح تحقيق
1-1 تعريف و تبيس موضوع:
در اين تحقيق به موضوع توكل بر خدا مي پردازيم .يكي از ويژگي هاي اخلاقي دین اسلام ايمان و توكل بر خدا و اعتماد به او است و در قران كريم و احادیث ائمه اطهار مطالب زيادي و گران بهايي در ارتباط با توكل بر خدا آمده است نتیجه ان که قبل از هر کاری باید بر خدا توکل کرد تا تحقيق پيدا كند .
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوان آثارخداباوری در اندیشه نوجوان
عنوان:
آثارخداباوری در اندیشه نوجوان
با تشکر فراوان از وقتی که در نگارش طرح گذاشته اید بسیار مناسب نوشتید امیدوارم ادامه کار را با توجه به مواردی که بیان کردم عالی دنبال نمایید در ظل توجهات حضرت ولی عصر مستدام باشید
1-1 تعریف وتبیین موضوع
دراین تحقیق می خواهیم مفهوم خدا باوری وشناخت خدا را بر روح وروان کودکان ونوجوانان برسی کنیم واین که چه عواملی باعث میشودکه نوجوان به این باور برسد که دراین دوران پرشوروهیجانخداراازعمق جان باور داشته باشد.
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوان آثار صبر
موضوع: آثار صبر
ضمن تشکر از شما لطفا کار را با وقت بیشتری ارائه دهید بر اساس طرح عنوان شما زمینه های صبر در آیات و روایات شد
1- تعریف صبر:
صبر به معنای حفظ نفس از نگرانی ها و آرامش یافتن است که در ذهن همه ی مردم به معنای سکوت کردن تسلیم شدن و تلاش نکردن است اما از نظر اسلام صبر بر خلاف نظر عموم به معنای ایستادگی دربرابر حوادث و درگیری پی در پی با مشکلات می باشد گیامبر اکرم می فرماید که از جبرئیل پرسیدند معنی صبر چیست جبرئیل گفت صبر یعنی در سختی ها تحمل داشته باشی همچنان که در خوشی ها تحمل داری و هنگام فقر همچنان که بی نیازی صبور باشی و هنگام بالا ها همچنان که در سلامتی و از حال خودت به هیچ کس شکایت نکن.
صبر سه گونه است صبر از معصیت صبربر طاعت خدا صبر بر مصیبت:
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوان آثار موسیقی
موضوع :تاثیر موسیقی بر زندگی از منظر آیات و روایات
ضمن تقدیر و تشکر ویژه از شما طلبه گرامی از اینکه نهایت تلاش خود را در نگارش طرح داشته اید سپاسگذارم امیدوارم نکاتی رو که نوشتم ضمن کار انجام بدید ویکی از برگزیدگان جشنواره حلی باشید در ظل توجهات ولی عصر موفق باشید
1ـ 1ـ 1ـ تعریف و تبیین موضوع
موسیقی همان آواز لهو و لعبی است که انسان را ازحالت عادی خارج کرده و باعث میشود انسان به گناه بیافتد و از خدا دور شود.
در این تحقیق موسیقی از نظر فقهی مورد بررسی قرار نگرفتهبلکه آثار آن از نظر اخلاقی و درآیات و روایات مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوان علل بدحجابی
موضوع:علل بی حجابی
ضمن تقدیر وتشکر از تشکر فوق العاده شما طلبه عزیز -موضوع بسیار مناسب ومسئله محور انتخاب شده است امیدوارم با توجه به مواردی که ذکر شده است کار مناسبی را ارائه دهید
تعریف وتبیین موضوع
حجاب و پوشش در دین مبین اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است )اسلام به عنوان اخرین دین الهی برای حفظ فرد و جلوگیری جامعه از انحرافاتی کهسرچشمه انها بی حجابی وعدم رعایت پوشش صحیح می باشد برنامه ای را به مردم داده است که این دستور العمل شامل همه افراد جامعه اعم از زن و مرد می باشد ( انچه در این تحقیق بررسی می شود علت ها واسباب بی حجابی و عدم گرایش دختران و زنان به حجاب و پوشش مناسب جامعه است . البته دراین زمینه فعالیت های فرهنگی بسیاری صورت گرفته اما با توجه به هجوم
فرهنگ های بیگانه وپیشرفت علم وتکنولوژی نیازمند طرح وروش های جدیدهستیم تا زنان ودختران از فرهنگ بیگانه فاصله بگیرند.
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوان آثار نماز اول وقت در اسلام
عنوان: آثار نماز
ضمن قد دانی از تلاش جنابعالی جهت پیشبرد شما در مسیر تحقیق مواردی را بیان نمودم حتما ملاحظه نمایید
تعریف وتبین موضوع:
نمازدر لغت به معنای پرستش و بندگی و در اصطلاح فقه عملی عبادی با اجزا و شرایط خاص میباشد
اثر در لغت به معنی نشان، بر جای مانده و بازمانده از چیزی و در اصطلاح به معنای تقریبا به همین معنا میباشد و به معنای علامت گذاشتن و بر جای گذاشتن میباشد.
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوان آثار یاد مرگ در زندگی
عنوان:آثار یاد مرگ در زندگی
ضمن تقدیر و تشکر ویژه از شما طلبه گرامی از اینکه نهایت تلاش خود را در نگارش طرح داشته اید سپاسگذارم امیدوارم نکاتی رو که نوشتم ضمن کار انجام بدید ویکی از برگزیدگان جشنواره حلی باشید در ظل توجهات ولی عصر موفق باشید
-1-1 تعریف و تبیین موضوع
یکی از مهمترین مسائل در زندگی انسان که گاه و بیگاه ذهن اورا به خود مشغول می سازد . مسئله مرگ و پایان زندگانی است . شاید به ندرت بتوان کسی را یافت که دغدغه ای نسبت به آن نداشته باشد. مرگ فرآیندی عالم گیر است و نهایت آن به معاد ختم میشود.
یاد مرگ نقش بسیار سازنده ای در زندگی انسان دارد به گونه ای که در برخی از روایات یادگنند گان از مرگ را همدرجه شهدا معرفی می کند..فکر کردن در مورد مرگ به قدری دارای تاثیرات مفید است که از برترین اندیشه ها و برجسته ترین عبادات شمرده شده است و در این تحقیق آثار فردی و اجتماعی یاد مرگ در زندگی انسان از دیدگاه آیات الهی و روایات بررسی می شود.
صفحات: 1· 2
سر موفقیت آیتاللهالعظمی خویی از منظر آیتالله احمدی شاهرودی حفظه الله
این برنامه که سر موفقیت علما و بزرگان گذشته برای طلاب جواب و شاغل در درس و بحث بیان شود خیلی مفید است چون سیره سلف باید دستورالعمل خلف باشد تا حوزهها بتوانند مانند علماء گذشته بلکه بهتر از آنها در مراتب علمی و تقوایی و خدمت به مذهب، به جامعه تحویل دهند و یکی از علمای موفق در این جهات مرحوم آیة الله العظمی خویی است که واقعا جزو نوادر در طول تاریخ حوزههای علمیه به شمار میآید.
البته فقها هرکدام به سهم خود زحمت کشیده و خدمت کردهاند. بحث ما هم چنین نیست که بخواهیم ایشان را با دیگران قیاس کنیم پس اگر حرفی عرض میکینم اینگونه نیست که کلمات بنده مفهوم داشته باشد و ….ادامه مطلب
بررسی طرح تحقیق با عنوان ویژگی های منافق دینی
موضوع:نفاق در اصل ایمان
ضمن تشکر از تلاش شما طلبه گرامی ومحترم نوشته ها بیانگر مطالعات شما بود امیدوارم با دقت در مواردی که در ادامه آمده است تحقیق مناسبی را ارائه نمایید
در ظل توجهات ولی عصر موفق باشید
به نظر می رسد موضوع ابهام داره بهتره عنوان رو به ویژگی های نفاق دینی تبدیل کنید
تعریف و تبین موضوع :
نفاق دورویی ،مخالفت ظاهر و باطن،یعنی ظاهرش ایمان و باطنش کفر ظاهرش نیک و باطنش زشت واز بزرگترین گناهان قلبی و سخت ترین بیماری های روانی که صاحبش را از عالم انسانیت بلکی ساقط می سازد و جزء شیاطین پست ترین درجات است و در قرآن کریم جای ایشان را در قعر جهنم و پایین ترین درجات آتش معین فرموده است. و نفاق بدترین کفر است ودر این جا نفاق را به دودسته تقسیم می کنیم یکی از نفاق با خدا و دیگری نفاق با مردمان است که با آن ها می پردازیم.
صفحات: 1· 2
چه بخوانیم تا بتوانیم بنویسیم؟
به غیر از sid.ir به دو مورد دیگر نیز می توانید مراجعه کنید: پایگاه مجلات تخصصی نور noormags.com
پورتال جامع علوم انسانی ensani.ir
بررسی طرح تحقیق تأثیر توکل بر بهداشت روانی
عنوان: تأثیر توکل بر بهداشت روانی
با تشکر از وقتی که در نگارش طرح صرف نمودید حتما به تذکرات توجه داشته باشید
موضوع رو عالی انتخاب کردید امیدوارم با استفاده از مواردی که می گم بتونید تحقیق مناسبی رو بنویسید
تعريف و تبيين موضوع
بهداشت روانی از دیدگاه آيات و روايات به چهار شاخص اصی تقسيم شده است: 1ـ رابطه¬ی فرد با خدا 2-رابطه¬ی فرد با خودش 3- رابطه¬ی فرد با افراد 4-رابطه¬ی فرد با جهان
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق آثار ترک نماز در زندگی
موضوع:آثار ترک نماز در زندگی
ضمن تشکر از زحماتی که در نگارش طرح داشتید نکات زیر مورد بهتر شدن کار شما می شود
از خداوند منان توفیق بیشتر در راستای بهتر خواندن و نوشتن را برای شما آرزومندم.
موفق وپایدار باشید
عنوان موضوع خوبه
فقط واژه زندگی یه کم مبهمه
بهتره خوب تبیین بشه تا ابهامی باقی نمونه
صفحات: 1· 2
بررسی طرح تحقیق با عنوان نشانه های ظهور امام زمان علیه السلام بر اساس کتاب سلسله مباحث امامت ومهدویت
عنوان:……
ضمن تشکر از زحماتی که در نگارش طرح داشتید نکات زیر مورد بهتر شدن کار شما می شود
از خداوند منان توفیق بیشتر در راستای بهتر خواندن و نوشتن را برای شما آرزومندم.
موفق وپایدار باشید
در ادامه کار تلاش بیشتری داشته باشید
1تعریف و تبیین موضوع
مبحث امام زمان به شاخه های متعددی تقسیم می شود…از جمله ای مباحث علائم ظهور آن حضرت از منظر آیات و روایات است..ما در این تحقیق کوشیده ایم و برگزیده و گلچینی از این مبحث را از کتبی چون قرآن کریم ..کمال الدین نعمته از شیخ صدوق و سلسله مباحث امامت و مهدویت(جلد سوم)ازحضرت آیت الله العظمی آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی برداشته و برایتان جمع آورده ایم…
صفحات: 1· 2
بابای نسل انقلاب
امام خامنه ای (مدظله العالی)
انقلاب براى اين است كه جوانان و مردم ما در هر قشر و هر طبقه، اين فرصت را پيدا كنند كه خودشان را بسازند؛ خودشان را از بديها نجات بدهند و در مقابل آتش دوزخ اخروى و دوزخهاى دنيوى بيمه كنند. ۰۱/ ۰۸/1370
عوض شدن سرنوشت
رسول خدا(ص) فرمودند:
صدقه به موقع و نيكوكارى و نيكى با پدر و مادر و پيوستگى خويشاوند،
- بدبختى را به خوشبختى مبدل كند
- و عمر را افزايش دهد
- و از مرگهاى بد جلوگيرى كند.
نهج الفصاحه، ۱۸۶۹
دیدگاه رهبری : قرآن پژوهی ، ضرورت جهان امروز
قرآن ، معجزه بزرگ و جاوید حضرت محمد (ص) پیامبر اسلام و منشور هدایت بشر به سوی سعادت و بهروزی است .
به همین دلیل ، این کتاب آسمانی نزد مسلمانان از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است . پيروان آئين اسلام ، قرآن را می خوانند و می کوشند رهنمودهای متعالی آن را در زندگی خود بکار گيرند . رسول گرامی اسلام و دیگر بزرگان دین ، درمورد اهمیت قرآن و ضرورت بهره گیری از آموزه هاي آن ، نكات زيادي را مطرح كرده اند . حضرت محمد (ص ) می فرماید : ” کتاب خدا ( قرآن ) ، صادق ترین گفتار و رساترین موعظه و بهترین داستانها است . ” امروزه لزوم عمل به تعالیم راهگشای قرآن ، بیش از هر زمان ديگر احساس می شود . اما قبل از هرچيز ، باید قرآن را شناخت و در آن تدبر و تفکر کرد .
صفحات: 1· 2
بازم دير از خواب پا شدم
گاهی اوقات برای به موقع رسیدن سر کار و یا هر جای دیگری، زنگ ساعت خود را کوک می کنید تا از خواب بیدار شوید. اما قبل از آنکه از خواب سیر شوید، ساعتتان زنگ می زند و شما زنگ آن را خاموش می کنید و می خوابید و در نهایت دیرتر از خواب بیدار می شوید و دیر به سر کارتان می رسید. در حقیقت، یک عامل مهم برای راحت بیدار شدن از خواب در صبح زود، ریتم شبانه روزی و یا ساعت داخلی بدن است. اگر برای شما سخت است که صبح زود بیدار شوید، این مطلب را بخوانید!
۱ �علت بیدار شدن در صبح زود را بدانید
برای انجام هر کاری از جمله سر یک ساعت مشخصی بیدار شدن از خواب، باید دلیل مشخصی وجود داشته باشد؛ مثلا آیا می خواهید با خانواده خود صبحانه بخورید؟ یا می خواهید کمی ورزش کنید؟ یا اینکه می خواهید خود را برای یک روز خوب آماده کنید و یا از استرس ناشی از دیر رسیدن به محل کار خسته شده اید. بعد از اینکه دلیل بیدار شدنتان در صبح زود معلوم شد، راجع به آن با خانواده خود صحبت کنید، زیرا آنها نیز همانند ساعت زنگ دار می توانند به شما در بیدار شدن کمک کنند.
صفحات: 1· 2
پيامك نيمه شعبان
آدینه را گره زده با انتظارها…
آن یار،آن قرار دل بی قرارها…
——————
اللهم عجل لولیک الفرج(عج)
فاطمیه آمد و آن همدم و مونس کجاست
شمع می پرسد ز پروانه ، گل نرگس کجاست
در عزای مادرت ،یابن الحسن یکدم بیا
تا نگویند این جماعت ،بانی مجلس کجاست
تعجیل در ظهورش ۳ صلوات
——————
صفحات: 1· 2
معجزه حضرت زهرا -حرام بودن آتش بر فاطمه
روزي عايشه بر فاطمه وارد شد، در حالي كه آن حضرت براي حسن و حسين با آرد و شير و روغن در ديگي غذاي حريره درست مي كرد. ديگ بر روي اجاق و آتش مي جوشيد و بالا مي آمد و فاطمه آن را با دست خود هم مي زد.
عايشه با اضطراب و نگراني از نزد او بيرون آمده ، نزد پدرش ابوبكر رفت و گفت : اي پدر! من از فاطمه چيز شگفت آوري ديدم ، و آن اين كه دست به درون ديگي كه بر روي آتش مي جوشيد برده ، آن را به هم مي زد.
گفت : دختركم ! اين را پنهان كن كه كار مهمي است .
اين خبر به گوش پيامبر اكرم () رسيد، بر بالاي منبر رفت و حمد و سپاس الهي را به جاي آورد، سپس فرمود:
همانا مردم ديدن ديگ و آتش را بزرگ شمرده و تعجب مي كنند. سوگند به آن كسي كه مرا به پيامبري برگزيد، و به رسالت انتخاب فرمود، همانا خداي عزوجل آتش را بر گوشت و خون و موي رگ و پيوند فاطمه حرام كرده است ، فرزندان و شيعيان او را از آتش دور نمود، برخي از فرزندان فاطمه داراي رتبه مقامي هستند كه آتش و خورشيد و ماه از آنها فرمان برداري كرده در پيش رويش جنيان شمشير زده ، پيامبران به پيمان و عهد خود درباره او وفا مي كنند زمين گنجينه هاي خودش را تسليم او نموده ، آسمان بركاتش را بر او نازل مي كند.
واي ، واي ، به حال كسي كه در فضيلت و برتري فاطمه شك و ترديد به خود راه دهد، و لعنت و نفرين خدا بر كسي كه شوهر او، علي بن ابي طالب را دشمن داشته به امامت فرزندان او راضي نباشد. همانا فاطمه ، خود داراي جايگاهي است و شيعيانش نيز بهترين جايگاهها را خواهند داشت . همانا فاطمه پيش از من دعا مي كند و شفاعت مي نمايد و شفاعتش مي نمايد و شفاعتش علي رغم ميل كساني كه با او مخالفت مي كنند، پذيرفته مي شود
فاطمه زهرا شادماني دل پيامبر، ص 152.http://www.ghadeer.org
الفبای زندگی 1
Accept - A : پذیرا باشيد :
دیگران را همانگونه که هستند بپذیرید ، حتی اگر برایتان مشکل باشد که عقاید ، رفتارها و نظرات آنها را درک کنيد.
Break away -B : خودتان را جدا سازید:
خود را از تمام چيزهایی که مانع رسيدن شما به اهدافتان می شود جدا سازید.
Create-C : خلق کنيد :
خانواده ای از دوستان و آشنایانتان تشکيل دهيد و با آنها اميدها ، آرزوها ، ناراحتی ها و شادی هایتان را شریک شوید.
Decide-D : تصميم بگيرید:
تصميم بگيرید که در زندگی موفق باشيد . در آن صورت شادی راهش را به طرف شما پيدا می کند و اتفاقات خوشایند و دلپذیری برای شما رخ خواهد داد.
Explore -E :کاوشگر باشيد :
جستجو و آزمایش کنيد . دنيا چيزهای زیادی برای ارائه کردن دارد و شما هم قادرید چيزهای زیادی را ارائه دهيد. هر زمان که کار جدیدی را آزمایش می کنيد خودتان را بيشتر می شناسيد.
تقويت حافظه
شيخ بهائي (ره) براي تقويت حافظه، مداومت دعاي زير را در قنوت نمازها توصيه كرده است:
«اللهم ارزقني فهمَ النبيينَ و حفظَ المرسلينَ و إلهامَ الملائكه المقربينَ آمينَ يا ربّ العالمين»
حکایت شاه کلید
جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم.
قفل اول اینست که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.
قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.
قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ نخودکی فرمود برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان. و برای قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.
جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟؟!
شیخ نخودکی فرمود نماز اول وقت شاه کلید است!
7 درس زندگي از سيره فاطمي
برخي مي پرسند: مگر مي شود در زندگي مشترک مان به الگوي والايي مثل زندگي امام علي(ع) و حضرت زهرا(س) تأسي بجوييم؟!
شايد مقام و جايگاه بلند و دست نيافتني آن بزرگواران اين تصور را ايجاد مي کند که نمي توان به ايشان نزديک شد؟ اما اگر دوست داريد در زندگي به ويژه زندگي مشترکتان هر چه بيشتر به شيوه زندگي امام علي(ع) و حضرت فاطمه(س) نزديک شويد ولي نااميد از نزديک شدن به آن ها هستيد، حتما ادامه مطلب را بخوانيد.
هذا من فضل ربی
يا ذَا الْفَضلِ و الامْتِنان
فکر کرده بودم، اگر روزی خانه ای داشتم؛ سر درِ خانه ام باید کاشیِ آبی رنگی نصب باشد که رویش نوشته باشد:
هذا من فضل ربی…
اولین باری که رسیدم به این واژه ها که:
“حتی گنجشکانش سر در لانه هاشان مینویسند: هذا من فضل ربی… و هرگز به این فکر نمیکنند که آیا چاره ای به جز گنجشک شدن داشته اند یا نه؟!”
نمیدانم کی بود یا کجا اما میدانم که حسابی حسودی ام شده بود به آن گنجشککان.
یادِ آن حکایتِ سعدی افتاده بودم که توی مدرسه داشتیم؛ که گفته بود:
اين شرط آدميت نيست…مرغ تسبيح گوی و من خاموش
یادِ گنجشکانی که سحر در جیک جیک اند و به تسبیح خدای لاشریک؛ آن وقت من به زور و زحمت از خواب بلند میشم که مثلا نمازی بخوانم.
بگذرم؛ به هرحال همان روز بود که دلم خواست خانه ای داشته باشم و سر درش بنویسم:
هذا من فضل ربی…
که هرچه دارم از فضل پروردگارم است…
نيل به درجات عاليه ى ايمان و يقين، بدون سر و صدا!
فرمایشات آیت الله بهجت«قدّس سرّه»
چگونه انبيا ـ عليهم السّلام ـ كسانى نظير سلمان ـ رحمه اللّه ـ و… را تربيت كرده اند كه گويا آن چه انبيا ـ عليهم السّلام ـ مى ديدند، مى ديدند! گذشته از سلمان ـ رحمه اللّه ـ كه با نبى اكرم ـ عليه السّلام ـ و وصى او ـ عليه السّلام ـ مصاحبت نزديك داشت و با آن همه مقامات جاى خود را دارد، علمايى را كه ما در عصر غيبت ديده ايم كه به مقامات عاليه و كرامات نايل آمده و آينده را مى ديدند و از آن خبر مى دادند و با بصيرت بودند، درجات ايمان و يقين و كرامت را بدون سروصدا و طبل و شيپور و بدون تظاهر و خودنمايى بالا رفته بودند. اگر احيانا طبل و شيپور داشتند و در جايى تظاهر به كرامت مى كردند، براى ترويج شرع بود، نه ترويج شخص خودشان.
مشكلات دنيا
امام عليه السّلام (در پند و اندرز) فرموده است
1- مرد (آدمى) در دنيا نشانه اى است كه مرگها (سببهاى مرگ) در آن تير مى اندازند، و چپاول شده اى است كه بلاها و دردها بآن مى شتابند، و با هر آشاميدنش گلو گرفتنى و در هر لقمه اش اندوهها است (هر لذّت و خوشى با اندوهى است) 2- و بنده به نعمتى نمى رسد مگر به جدائى از نعمت ديگرى، و رو نمى آورد به روزى از زندگيش مگر به جدائى روز ديگر از مدّت (زندگانى) خود (كه برايش مقدّر گشته) 3- پس ما ياوران مرگيم (كه هر روزى بآن نزديك مى شويم و بهر نفس گامى به سويش پيش مى نهيم) و جانهاى ما نشانه تباهى ها است، پس از كجا ببقاء و هستى اميدوار باشيم در حاليكه اين شب و روز بچيزى شرافت و بزرگى ندادند مگر آنكه بشتاب باز گشتند در ويرانى آنچه ساخته و پراكندگى آنچه گرد آورده بودند (آرى دلبستگى باين زندگانى شايسته نيست چون هر شب و روزى مى بينيم جمعى مرده مقام و بزرگواريشان از بين رفته ثروت و دارائيشان پراكنده مى گردد).
( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1174)
تعليم مجهولات بشرط عمل بمعلومات
آقایانی که طالب مواعظ هستند از ایشان سئوال میشود: آیا به مواعظی که تا حال شنیدهاید عمل کردهاید یا نه، آیا میدانید که هر کس به معلومات خود عمل کرد، خداوند مجهولات او را معلوم میفرماید؟ آیا اگر عمل به معلومات - اختیارا - ننماید شایسته است توقع زیادتی معلومات؟
آیا باید دعوت به حق از طریق لسان باشد؟ آیا نفرموده با اعمال خودتان دعوت به حق بنمایید؟ آیا طریق تعلیم را باید یاد بدهیم یا آنکه یاد بگیریم؟
آیا جواب این سؤالها از قرآن کردیم
(وَالّذِّینَ جاهَدوا لَنَهدِیَنّهم سُبُلَنا)[1].
و از کلام معصوم(ع)
(مَن عَمِلَ بِما عَلِمَ، وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلمَ مالم یَعلَم)[2].
و
(مَن عَمِلَ بِما عَمِلَ، کُفِیَ ما لم یَعلَم).
خداوند توفیق مرحمت فرماید که آنچه را میدانیم زیر پا نگذاریم و در آنچه نمیدانیم توقّف و احتیاط نماییم تا معلوم شود.
نباشیم از آنها که گفتهاند:
پی مصلحت مجلس آراستند نشستند و گفتند و بر خاستند
منبع: نامههای عرفانی/ علی محمدی: دفتر نشر معارف 1386.ص ، 93، 94.
[1]. و کسانی که در راه ما کوشیدهاند، به یقین راههای خود را بر آنان مینماییم/ سوره عنکبوت: آیه 69.
[2]. هر کس به آنچه میداند عمل کند، خداوند او را از اموری که نمیدانند آگاه میگرداند. بحارالانوار: ج78، ص189.
جام معرفت ـ قبرستان مدرسه است ـ
سيدنا الاستاد مرحوم علامه طباطبايي(رضوان الله عليه) ميفرمود: خيليها اصلاً بعد از مرگ نميفهمند كه چطور شده است! مدّتها بايد بگذرد تا بفهمند مُرده اند ، لذا دفعتاً ميبيند صحنه عوض شد. آنهايي كه ميديدند الآن اينجا نيستند و اينهايي كه اينجا هستند اينها نميشناسد؛ نه اينجا را ميشناسند و نه افراد را ميشناسند. بعد از مدّتها تازه ميفهمند مُرده اند،لذا اينكه در قبر به اين مُرده ميگويند «أنّ الموت حقٌّ» يعني تو مُردي ، بدان اين مرگ حق است ما هم ميميريم ، اين را براي ديگران نميگويند كه موعظه باشد ، چون اين تلقين ميّت مستحب است ولو هيچ كس هم نباشد و فقط آن مُلقِّن باشد بايد به اين بيچاره گفت اين حالتي كه به تو دست داده حالت موت است. بدان اين مرگ حق است «حقٌّ» يعني «موجودٌ»، حق در نظام عالَم ثابت است مرگ در نظام عالم ثابت است پ، يش از تو هم مُرده اند بعد از تو هم ميميرند و تو الآن مردهاي «أنّ الموت حقّ». به ما هم كه گفتنه اند شما شبهاي جمعه يا غير جمعه در فرصتهاي مناسب حالا اختصاصي به روز و شب جمعه ندارد برويد قبرستان،چرا که قبرستان مدرسه است. بسياري از ماها نميدانيم اصلاً قبرستان رفتن براي آن درسگيري است خيال ميكنيم براي آمرزش اموات است البته آمرزش اموات و موعظه هم در آن هست. حضرت آیت الله جوادی آملی،درس اخلاق04/08/91
(شیپور جنگ است که مرد را از نامرد مشخص می کند)
جمله معروف شهید چمران را که به خاطر دارید «شیپور جنگ است که مرد را از نامرد مشخص می کند».
خیلیها خوب صحبت می کنند، کلماتشان اتوکشیده و شیک و پرزرق و برق است و داد ادعاهایشان گوش فلک را کر می کند. به نظر شما اگر هنگامه امتحانی فرا برسد، چند نفر از این افراد می توانند مانند دکتر چمران سربلند بیرون بیایند؟ خیلیها ادعای یاری پسر رسول خدا را داشتند، اما در صحنه کربلا چند نفرشان تا آخرین نفس، پای پیمانشان ایستادند؟
عقل از دیدگاه حضرت صادق عليه السلام
عقل چیزی است که خدای رحمان به وسیله ی آن پرستش شود و بهشت با آن بدست آید.
پرسیدند: پس آن چه معاویه داشت چه بود؟
جواب دادند: نیرنگ و شیطنت است.
به عقل شبیه است، ولی عقل نیست.
هفت سین فاطمیه
رسیده عید و دلها شاد و خرم
همه در فکر دیدارند با هم
همه آماده اند سفره بچینند
به فکر سفره های هفت سینند
منم در سفره دارم هفت سن را
ولی توام شده با داغ زهرا
بود سین نخستین ، سیلی کین
به روی مادرم با دست سنگین
ببین بر سفره سین دومم را
که سویی نیست در چشمان زهرا
بگویم سین سوم تا بسوزی
که مادر سوخت بین کینه توزی
از این ماتم دل حیدر غمین است
که سین چهارمم سقط جنین است
به روی سفره سین پنجم اینست
سر سجاده اش زینب حزین است
شده سفره پر از اشک شبانه
ششم سین مانده سوت و کور خانه
چه گویم ای عزیز از سین آخر
بود آن سینه ی مجروح مادر
منبع : پایگاه اطلاع رسانی روح الامین
به امید آمدنت
به امید آمدنت در قلبم شمعی روشن کردم…
صدای ضربه می آمد… گمان کردم تویی!!!…
پروانه های ناامید…
حیرت زده خود را به چهار دیواری قلبم می کوبیدند…
عجیب است نزول عذاب تنهایی با رفتن تو آغاز شد…
مگر نماندن تو گناه من بود!!!
خدایا عذاب می کشم…
عذاب نداشته هایم…
راستی زجر رفتن او را چگونه حساب کنم ?!
جز داشته هایم یا نداشته ها…
باشد… دلگیر نشو شوخی کردم…
من گریه می کنم چرا گونه تو تر می شود!!!…
به اميد ظهورش اللهم عجل لوليك الفرج
به امید آن که سال جدید سالی نیکوتر و بهتر از سالیان گذشته باشد و با امید ظهور منجی عالم بشریت
ایام فاطمیه و عید نوروز
نظر شما درباره تقارن ایام فاطمیه و عید نوروز و نوع برخورد مردم با این مسئله و وظیفه آنها در این باره چیست؟
فاطمه کبری سلام الله علیها شرط عزت اولاد آل علی است؛ کسی که همه موجودیت خود را به پای اقامه ولایت حق و امیرالمومنین گذاشت و مهمترین دستاوردش ولایتمداری بود، از طرفی سال نو جریان فعل و انفعال طبیعی طبیعت است؛ زمان و عمر در طی سال می گذرد و هر کدام از ما متناسب با سن خود این فعل و انفعال طبیعی را دیده ایم و اگر زنده باشیم بقیه آن را هم خواهیم دید؛ این دو مفهوم و محتوا با هم فرق می کنند.
صفحات: 1· 2
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
حکایت ملا زین العابدین سلماسی
در کتاب دارالسلام روایت است که :خبر داد مرا عالم صالح تقی ، میرزا محمد باقر سلماسی ، خلف صاحب مقاماتعالیه و مراتب سامیه آخوند ملا زین العابدین سلماسی که جناب میرزا محمد علی قزوینی مردی بود زاهد و عابد و ثقه. و او را میل مفرطی بود به علم جفر و حروف و به جهت تحصیل آن سفرها کرده و به بلاد ها رفته و میان او و والد (ره) صداقتی بود .پس آمد به سامره در آن اوقات که مشغول تعمیر و ساختن عمارت مشهد و قلعه عسکریین (ع) بودیم.
صفحات: 1· 2
7اشتباه مهلک در زندگی مشترک
«قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود». این ضرب المثل در زندگی مشترک مصادیق متعددی دارد که یکی از بارزترین آنها برمی گردد به دلخوری های زن و شوهری که اگر در همان مرحله «قطره» جلوی آنها را نگیریم، «دریا»یی از دلخوری انتظارمان را خواهد کشید…
این پوستر، شما را با ۷ مورد از دلخوری های کوچکی که ممکن است بزرگ?شدن شان زندگی شما را دچار سیلاب کنند، آشنا می کند.
● مشکل اول
بی توجهی به آلرژی زاهای ارتباطی
صفحات: 1· 2
کجای قرآن آمده دوست دختر یا پسر ممنوع؟!
کجای قرآن آمده دوست دختر یا پسر ممنوع؟!
در آیهی 5 از سورهی مائده ابتدا میفرماید «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّیِّبات»، یعنی آن چه پاک، طاهر، نیکو و مفید است را بر شما حلال نمودم. سپس به برخی از نیازهای ضروری مانند «خوردن» اشاره نموده و پس از بیان حکم آنها، به نیاز «مرد و زن» به یک دیگر پرداخته است و پس از بیان ضرورت برقراری روابط و انحصار نیکو و حلال بودن آن به شکل ازدواج (نکاح)، تأکید میفرماید: «غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدان»، یعنی این رابطه نباید به شکل رفیقگیری [همان دوست دختر و پسر] و زناکاری باشد.
خداوندی که انسان را خلق نموده و راههای رسیدن به کمال و سعادت دنیا و آخرت را به نشان داده و با بیان چگونگی روابط انسان با هر شخص، جامعه یا موضوعی به گونهای که هم رفع نیازش را نماید و سبب کمالش گردد قوانینی وضع نموده است، نه تنها خود بهتر از هر کس دیگری میداند که انسان [اعم از مذکر یا مۆنث] به جنس مخالف نیاز دارد، بلکه میفرماید: خودم در قوانین تکوینی خلقتم، و بر اساس علم و حکمتم این غریزه و محبت را به شما دادهام. هم چنان که نیاز و محبت چیزهای دیگری را نیز بر شما قرار دادهام.
اما اگر انسان برای رفع هر نیازش بدون هیچ قانونی که منتج به فایدهی او شود عمل کند، از تعقل و ارادهی خود که وجه متمایز او با حیوانات است، هیچ بهرهای نمیبرد و لذا چون حیوانات و بلکه پستتر میگردد [کالانعام بل هم اضل]. لذا برای هر فعلی قانونی وضع نمود و در این قانون بهترینها را حلال و مضرات را حرام نمود. یا به تعبیری دیگر، اصلها را حلال و بدلهای تقلبی را حرام نمود.
در آیهی 5 از سورهی مائده ابتدا میفرماید «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّیِّبات»، یعنی آن چه پاک، طاهر، نیکو و مفید است را بر شما حلال نمودم. سپس به برخی از نیازهای ضروری مانند «خوردن» اشاره نموده و پس از بیان حکم آنها، به نیاز «مرد و زن» به یک دیگر پرداخته است و پس از بیان ضرورت برقراری روابط و انحصار نیکو و حلال بودن آن به شکل ازدواج (نکاح) تأکید میفرماید: «غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدان»، یعنی این رابطه نباید به شکل رفیقگیری [همان دوست دختر و پسر] و زناکاری باشد.
البته اگر دقت فرمایید در ادامه نیز می فرماید: هر کس کافر شود، یعنی ایمان و قوانین اسلامی را بپوشاند، یا به تعبیر عمل نکند، «حَبِطَ عَمَلُه» - عملش تباه میشود. یعنی تلاشش به جایی نمیرسد و فایدهای نمیبرد و در نتیجه در آخرت نیز «مِنَ الْخاسِرین» - یعنی از زیانکاران خواهد بود. و ما امروز در سرتاسر عالم و در جامعهی خودمان نیز شاهدیم که روابط زن و مرد به شکل دوست، هیچگاه سرانجام نیکویی برای طرفین نداشته است.
چه عواملی منجر به رابطه نادرست در ارتباط دختر و پسر می شود؟
در زمینه چگونگی روابط دختر و پسر از دیدگاه قرآن و روایات این است که در ایجاد و شکل گیری رابطه ای نادرست مجموعه عواملی موثر است که می توان از میان آنها به نگاه نا مناسب و خود آرایی اشاره کرد .
1- طنازی در سخن
یعنی زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازك و لطیف كنند، تا دل او را دچار ریبه و خیال های شیطانی نموده شهوتش را برانگیزانند و در نتیجه آن مردی كه در دل بیمار است به طمع بیفتد . منظور از بیماری دل نداشتن نیروی ایمان است، آن نیرویی كه آدمی را از میل به سوی شهوات باز می دارد. (المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج 16، ص. 461)
قرآن كریم برای جلوگیری از روابط ناسالم میان زنان و مردان می فرماید: “نازك و نرم با مردان سخن مگوئید مبادا آنكه دلش بیمار است به طمع افتد بلكه درست و نیكو سخن بگویید."(احزاب. 32) تاثیر كلام به قدری است كه مولای متقیان از سلام كردن به زنان جوان خودداری می كند و می فرماید: “می ترسم از این كه صدای آنها مرا خوش آید و از اجرم كاسته شود."( شیخ حر عاملی، آداب معاشرت، ص. 67)
سخن معمولی و مستقیم بگویید، سخنی كه شرع و عرف اسلامی (نه هر عرفی) آن را بپسندد و آن سخنی است كه تنها مدلول خود را برساند، نه اینكه كرشمه و ناز را بر آن اضافه كنید .
2- تأخیر در ازدواج
زن و مرد، مكمل نیازهای روحی و روانی یكدیگرند و هر یك بدون دیگری احساس فقر و نیاز می نماید. زن به دنبال تقدیس از جانب مرد و در آرزوی این است كه تنها ملكه كاخ عشق و محبتش باشد. (مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص. 148) و به قول ویل دورانت: زن فقط وقتی زنده است كه معشوق باشد و توجه كردن به او مایه حیات اوست. (ویل دورانت، لذات فلسفه، ص. 141) و مرد نیازمند كسی است كه قلبش برای او بتپد و با گرمی نگاه و كلام پرمهرش، او را در مواجهه با ناملایمات زندگی امید بخشد و خلاصه اینكه “هر یك از ما، در جدایی فقط نیمه ای از انسان است و همیشه نگران آن نیم دیگر است"تا زمانی كه دختر و پسر جوان این نیاز فطری را از راه ازدواج تأمین نكرده و به آرامش روانی نرسیده باشند در معرض خطر هستند. لذا رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: آن كس كه ازدواج كند نیمی از دینش را حفظ كرده است.” (میزان الحكمه، ج 4، ص 272، حدیث. 7807)
3- بستر اجتماعی
یك عامل بسیار مهم در ایجاد چنین روابطی، وجود زمینه ای اجتماعی و گاه پنهان در میان جوانان است. اگر در جامعه جوان چنین افكاری رایج شود كه داشتن دوست پسر و یا دوست دختر، نشانه قدرت و جاذبه اجتماعی است و یا این اندیشه كه داشتن چنین روابط، نشانه بزرگ شدن است و یا پیداكردن دوست برای یكدیگر را بخشی از پیمان دوستی به شمار آورند، روز به روز بر میزان این روابط افزوده خواهد شد. برای رهایی از این زمینه فساد یکی از راهکار های آن را می توان در دقت در انتخاب همنشین جستجو کرد .
باید راه های صحیح دوست یابی را آموزش داد تا جوانان با دید باز و اندیشمندانه همنشین و دوست خود را انتخاب نمایند.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می فرمایند: “دین و منش هر شخصی، متناسب با دوست و همراه است.” (میزان الحكمه ، ج 5، ص 297، حدیث. 10221)
دین
4- عدم تقید خانواده به مسائل دینی
جوانان اولین برخوردها و معاشرت های ناسالم و مختلط را در خانه تجربه می كنند.فرهنگ خانواده است كه حد و مرزها را به فرزندان می آموزد.
لذا قرآن كریم می فرماید: “ای مومنان! خود و خانواده خویش را از آتش دوزخ نگاه دارید."(تحریم. 6) یعنی خود و زن و بچه خود را تعلیم خیر دهید و ادب نمایید. (الدر المنثور، ج 6، ص. 244) و در نگهداری خانواده همین بس كه به آنها امر كنید بدان چه كه خدا امر كرده و نهی كنید از آنچه خدا نهی كرده است. (كافی، ج 5، ص. 62)
اگر خانواده ها حدود شرعی را در روابطشان مراعات نكنند، دیگر چه انتظاری از جوانان با آن شرایط روحی و هیجانی می توان داشت .
5- بی توجهی به نیازهای جوانان در خانه
جوانان به محبت، برقراری صمیمیت، تنوع، تفریح و هر چیزی كه شور و نشاط آنان را حفظ كند، نیازمند هستند. اگر والدین این نیازها را تأمین نكنند، خود آنان دست به كار می شوند و از آنجا كه معمولا جوانان شتابزده و ناپخته عمل می كنند، از هر طریقی برای رفع نیاز خود اقدام می كنند. نكته دیگری كه باید به آن توجه داشت، پرهیز از بیكاری است.
خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) توصیه می فرماید: “هنگامی كه از كار مهمی فارغ شدی خود را به كار دیگری مشغول كن"(انشراح. 7) والدین باید برای اوقات فراغت جوانان خود برنامه داشته باشند.
فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی علاوه بر اینكه آنها را از بسیاری از فسادها حفظ می كنند، در رشد ابعاد مختلف جوان موثر است. والدین در برخورد با جوانان باید طریق اعتدال را پیش بگیرند و از هرگونه افراط، تفریط، برخورد خشك، خشن و انعطاف ناپذیر خودداری كنند. و در ضمن نظارت و كنترل نامحسوس بر رفت و آمد و رفتارهای آنان، شخصیت و حریم خصوصی آنان راحفظ نمایند زیرا اگر شخصیت او از بین برود و عزت و كرامتی نداشته باشد، هیچ امید خیری در او نیست. (شرح غرر و درر، آمدی، ج 1، ص. 394) و از سرزنش و ملامت نیز پرهیز كنند كه آتش لجاجت را در آنان شعله ورتر می كند. (میزان الحكمه ، ج 8، ص 485، حدیث. 17831)
در اینجا این سۆال پیش می آید که کسی که قصد انتخاب همسر دارد از کجا بفهمد که قبلا آن شخص ارتباط نامشروع داشته یا نه؟ یا شایسته همسری هست یا نه؟
قرآن در جواب می گوید:(ألخبیثاتُ للخبیثین والخبیثونَ للخبیثات والطّیباتُ للطیبین والطیبونَ للطیبات)سوره نور آیه 26
زنان بدکار و ناپاک شایسته مردانی بدین وصفند و مردان زشت کار ناپاک نیز شایسته زنانی بدین وصفند و بالعکس زنان پاکیزه لایق مردانی چنین و مردان پاکیزه نیکو لایق زنانی همین گونه اند.
پس آدمی باید به خودش بنگرد که گذشته و جوانی خود را چگونه سپری کرده؛ آیا مصداق پاکان برای پاکان است یا خدای نکرده…
دوست دختر نگیرید
سوره 5: المائدة - جزء 6
الْیَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّیِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُۆْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ وَمَن یَكْفُرْ بِالإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ .
امروز چیزهاى پاكیزه براى شما حلال شده و طعام كسانى كه اهل كتابند براى شما حلال و طعام شما براى آنان حلال است و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاكدامن از مسلمان و زنان پاكدامن از كسانى كه پیش از شما كتاب [آسمانى] به آنان داده شده به شرط آنكه مهرهایشان را به ایشان بدهید در حالى كه خود پاكدامن باشید نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانى دوست خود بگیرید و هر كس در ایمان خود شك كند قطعا عملش تباه شده و در آخرت از زیانكاران است.
دوست پسر نداشته باشید
سوره 4: النساء - جزء 5
وَ مَن لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن یَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُۆْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَیْمَانُكُم مِّن فَتَیَاتِكُمُ الْمُۆْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ.
و هر كس از شما از نظر مالى نمىتواند زنان [آزاد] پاكدامن با ایمان را به همسرى [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ایمان شما كه مالك آنان هستید [ازدواج كند] و خدا به ایمان شما داناتر است [همه] از یكدیگرید پس آنان را با اجازه خانوادهشان به همسرى [خود] درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنكه] پاكدامن باشند نه زناكار و دوستگیران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتكب فحشا شدند پس بر آنان نیمى از عذاب [=مجازات] زنان آزاد است این [پیشنهاد زناشویى با كنیزان] براى كسى از شماست كه از آلایش گناه بیم دارد و صبر كردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است.
منابع :
hawzah.net
x-shobhe
andisheqom.com
tebyan.net
تربيت فرزندان در دين
فرزندان امانت الهی و نعمت و نشانههای خدا هستند و والدین درباره سلامت، رشد، تعلیم و تربیت آنان مسئولند و در برابر تربیت خوب، پاداش و در برابر تربیت بد آنان کیفر خواهند دید.
روایات اهل بیت(سلام ا… علیهم) برای فرزند، حقوقی را بر عهده والدین دانسته که عبارتند از:
1-انتخاب نام نیکو برای او
2- سرزنده و گرامی داشتن مادر او
3-توجه به انتسابش به والدین
صفحات: 1· 2
رابطه افزایش روزی با زرنگی
آیا رزق و روزی انسان به زرنگی و سیاست و دانایی او بستگی دارد یا اینكه مقرّر شده و بستگی به چیزی ندارد؟
در قرآن كریم و روایات معصومین علیهم السلام درباره رزق و مسائل فرعی آن نكات بسیار مهمی آمده است:
یكم
«خداست روزی دهنده و اوست صاحب نیرویی سخت استوار»(2).
«هیچ جنبده ای در روی زمین نیست، جز آنكه روزی او بر عهده خداست»(3).
صفحات: 1· 2
سعادت و شقاوت
وَالْعَصْرِ*إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ* إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِوَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
و چیست آن حقیقت که پیر در خشت خام میبیند و جوان در آینهی صاف و زلال زندگیش نمیبیند و نمییابد؛ گویی غفلت و سرمستی چنان گریباناش را گرفته که شهپر پروازِ درکش را شکسته است.
و گاه زمان میگذرد و شیطان همچنان به عهد شوم خود وفاداری میکند؛
عهد گمراه کردن و دور کردن از این حقیقت.
و تنها آخرین تلنگر است که چشم حقیقتبین و پر پرواز آدمی را میگشاید؛ اما…
اما افسوس که دیگر دیر است…
مرگ فرا رسیده است.
صفحات: 1· 2
شاید کسی را فراموش کرده ایم!
﴿ أَلَمْ یأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکرِ اللَّهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لَا یکونُوا کالَّذِینَ أُوتُوا الْکتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴾
شاید کسی را فراموش کرده ایم!
مادر را دیدهای که چه سان از فرزند نوخاستهاش چشم بر نمیدارد و هر جا که او گامهای سست و لرزانش را میگذارد، بیاختیار یک گام از او جلوتر میدود؟ کودک را دیدهای -کودک تازه متولد شده را-که هنوز هیچ پناهگاهی نمیشناسد، چه سخت میگرید و بیتابی میکند و در پس او مادر و پدرند که از بی قراری کودک بیتابند؟ هر روز و هر شب از برای لحظهای به خواب رفتن نوزاد چشم بر روی چشم نمیگذارند و سرانجام این خستگی است که پلک های سنگینشان را به هم میدوزد و دوباره با شنیدن آهنگ گریهی نوزاد به جدال با خواب در میافتند. به راستی این چه حسی است که اینچنین سختی و دشواری زندگی را بر پدر و مادر شیرین و خوشایند میسازد؟ این کدامین حلقه از سلسله جنبان محبت است که اینگونه بر گرداگرد کودکی میپیچد و او را فصل مشترکی میکند از عاطفه ی زوجی بر ثمره ی وجودیشان؟ مگر میشود که روزی بگذرد و پدر با دیدن کودکی که دست در دستان والدینش دارد، یاد فرزندش نیفتد یا مادر اگر چیزی برای کام خود خواسته، قبلاً آن را برای کودکش نخواسته باشد؟!
صفحات: 1· 2
ای کاش ...
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُوا مِن دِیارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ إِنَّ اللهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لاَ یشْکرُونَ ﴾
زندگان همیشه مرده
و آنگاه که خود را مالک خود انگاشتند و فراموش کردند مخلوق بودن خود را و اینکه صاحب دارند و خالق و آن هنگام که توانگران خود را صاحب حیات و بقای خود دانستند و تهیدستان نیز خیال کردند که اگر هم چون توانگران به خود اتکا کنند، میتوانند از چنگال بیماری مهلک نجات یابند، همه از شهر جهت فرار از بیماری و مرگ گریختند و آن زمان خداوند فراموش شد. آنان از یاد بردند که مملوکاند و مخلوق. به ناگاه عذابی بس عظیمتر، همگان را به خواب ابدی فرو برد؛ خوابی برخاسته از غفلت و فراموشی پروردگار.
… سالها از مرگ غافلین گذشت. آن مردمان که هزاران نفر بودند، بدنهایشان پوسید و تودهی استخوانهایشان در خارج از شهر، گوشهای جمع شد و تپّه ای استخوانی سالها نماد عبرتی بود برای آیندگان.
صفحات: 1· 2
عاقد
رفته بودند برایشان خطبه ی عقد بخواند
آقا خطبه را که خوانده بود به عروس و داماد گفته بود حالا یک سفارش به
عروس خانم دارم یک سفارش هم به آقا داماد
منتها وقتی سفارش عروس خانم را می گویم آقا داماد باید گوشش را بگیرد و نشنود
وقتی هم سفارش آقا داماد را می گویم عروس خانم باید گوشش را بگیرد و نشنود
حالا کدامتان اول دست روی گوشش می گذارد؟…
بعد گفته بود شوخی کردم. نمی خواهد دست توی گوشتان فرو کنید.
اما هر کدامتان بدانید که نباید به سفارش آن یکی کاری داشته باشید..
منظور آقا این بود که عروس و داماد نباید یک سره توی روی هم در بیایند و
بگویند چرا به سفارش آقا عمل نکردی …
هر کس باید به فکر سفارش خودش و وظیفه ی خودش باشد…
عاقد آیت الله بهجت بود
مثل دوست های خجالتی
من پسر زنی هستم که با دست هایش از بزها شیر می دوشید.» این را به عرب بیابانی گفت. عرب بیابانی از هیبت پیامبری که همه ی قبایل به او ایمان آورده بودند، لکنت گرفته بود. آمده بود جمله ای بگوید و نتوانسته بود و کلماتش بریده بریده شده بود. رسول الله از جایش بلند شده بود. آمده بود نزدیک و ناگهان او را در آغوش گرفته بود؛ تنگ تنگ. آن طور که تنشان تن هم را لمس کند. در گوشش گفته بود:«من برادر تو ام»، «اَنَا اَخُوک» گفته بود فکر می کنی من کی ام؟ فکر می کنی پادشاهم؟ نه! من آن سلطان که خیال می کنی نیستم. «من اصلاً پادشاه نیستم» «لَیسَ بمَلک» من محمدم. پسر همان بیابان هایی هستم که تو از آن آمده ای. «من پسر زنی هستم که با دست هایش از بزها شیر می دوشید.» حتی نگفته بود که پسر عبدالله و آمنه است. حرف دایه ی صحرانشینش را پیش کشیده بود که مرد راحت باشد. آخرش هم دست گذاشته بود روی شانه ی او و گفته بود: «آسان بگیر، من برادرتم.» مرد بیابانی خندید و صورت او را بوسید: «عجب برادری دارم»
صفحات: 1· 2
قوانین دهگانه شهید «سید مجتبی علمدار»
احتیاط کن! یک آقایی دارد ما را میبیند
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، جانباز شهید «سیدمجتبی علمدار» در دوران دفاع مقدس، فرمانده گروهان سلمان از گردان مسلم بود و چندین مرتبه مجروح شد. پس از پایان جنگ، در واحد طرح و عملیات لشکر 25 کربلای ساری مشغول به خدمت شد.
سید مجتبی مداح اهل بیت(ع) بود با نوایی گرم که او را زبانزد خاص و عام کرده بود، اما اخلاص او بسیاری از اوقات مانع میشد که دیگران او را بشناسند. حتی یکی از دوستانش در خاطرهای نمونهای از توجه او به اخلاص نقل میکند: «من کنار سید نشسته بودم و سید هم طبق معمول شال سبزش را روی سرش انداخته بود و با سوز و گداز خاصی مشغول خواندن زیارت عاشورا و مداحی بود. بعد از اتمام مراسم، ناگهان شال سبزش را بر گردن من گذاشت. با تعجب پرسیدم: این چه کاری است؟ گفت: بگذار گردن تو باشد. بعد از لحظهای دیدم جمعیت حاضر به سوی من آمدند و شروع کردند به بوسیدن و التماس دعا گفتن. با صدای بلند گفتم: اشتباه گرفتهاید، مداح ایشان است. امّا سیّد کمی آنطرفتر ایستاده بود و با لبخند به من نگاه میکرد.»
یکی از نکات جالب توجه در زندگی این سید شهید، توجه خاص او به امور معنوی بود. مواردی که شاید به نظرساده آید اما تقید او و حتی تعیین مجازات در صورت عدم انجام آن نشانگر باور قلبی و یقین این جانباز شهید به اعتقاداتش بود.
در آستانه ماه مبارک رمضان به مرور دستنوشتههایی از او میپردازیم که قوانین دهگانه شهید علمدار اشاره دارد. باشد که به گوشهای از معرفت شهدا دست یابیم.
* قوانین دهگانه
قانون اول: بارالها، اعتراف میکنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم. اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.(تاریخ اجرا 4 مرداد69)
قانون دوم: پروردگارا! اعتراف میکنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم. اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یک 24 ساعت (17 رکعت) بخوانم.(تاریخ اجرا 11 مرداد 69)
قانون سوم: خدایا! اعتراف میکنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم. حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرّب بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم.(تاریخ اجرا 26 مرداد 69)
قانون چهارم: خدایا! اعتراف میکنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم. حداقل در هر هفته باید 2شب نماز شب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجا بیاورم باید بجای هر شب 50 ریال صدقه و11 رکعت تمام را بجا بیاورم .(تاریخ اجرا 16 شهریور 69)
صفحات: 1· 2
گناهان هفته
از اموری که علمای اخلاق-از جمله امام خمینی(ره)در اربعین حدیث -بسیار به آن تاکید نموده اند:«مشارطه،مراقبه و محاسبه»است.
مشارطه: اول هر روز با خود شرط کنیم که امروز را گناه نکنیم.
مراقبه: در طول روز بر این شرطی که نموده ایم مراقبت کنیم تا از آن تخلف ننمائیم.
محاسبه: در پایان روز و انتهای شب محاسبه نمائیم که چقدر بر شرط خود پایبندبوده ایم.
بخش سوم که محاسبه است در این میان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و شیطان همیشه تلاش می کند تا ما بر انجام این مهم موفق نباشیم.(امتحان کنید متوجه می شوید که فراموشی در این بخش بسیار است.)
امام کاظم علیه السلام فرموده است:«از ما نیست کسی که هر روز حساب خود را نکند ، پس اگر کار نیکی کرده استاز خدا زیادی آن را خواهد ،و اگر گناه و کار بدی کرده در آن گناه از خدا آمرزش خواهد و توبه نماید.»(الکافی،ج2،ص453)
توجه به متن زیر که نشان دهنده ی عمل شهدا به این دستورات خود سازی و مبارزه با نفس است بسیار آموزنده و تکان دهنده است.
صدای انفجار آمد و سنگر رفت هوا.هر چه صدایش زدیم جواب نداد. رفتیم جلو ،سرش پر از ترکش شده بود و به زیبایی عروج کرده بود. جیب هایش را خالی کردیم. داخل جیبش کاغذ جالبی پیدا کردیم.نوشته بود:
گناهان هفته
شنبه: احساس غرور از گل زدن به طرف مقابل.
یک شنبه: زود تمام کردن نماز شب.
دوشنبه: فراموش کردن سجده شکر.
سه شنبه: شب بدون وضو خوابیدن.
چهار شنبه: در جمع با صدای بلند خندیدن .
پنج شنبه: پیش دستی کردن فرمانده در سلام.
جمعه: تمام نکردن صلوات های مخصوص جمعه.
بیایید ما اگر گناه هم می کنیم به سبک شهدا
گناه کنیم.
بيانات آیت الله خامنه ای در دیدار جمعی از روحانيون كهگيلويه و بويراحمد؛ ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
اخيراً يك بدعت عجيب و غريب و نامأنوس ديگر هم در باب زيارت درست كردهاند! بدين ترتيب كه وقتى مىخواهند قبور مطهّر ائمّه عليهمالسلام را زيارت كنند، از درِ صحن كه وارد مىشوند، روى زمين مىخوابند و سينهخيز خود را به حرم مىرسانند! شما مىدانيد كه قبر مطهّر پيغمبر صلواةاللَّهعليه و قبور مطهّر امام حسين، امام صادق، موسىبنجعفر، امام رضا و بقيه ائمّه عليهمالسّلام را همه مردم، ايضاً علما و فقهاى بزرگ، در مدينه و عراق و ايران، زيارت مىكردند. آيا هرگز شنيدهايد كه يك نفر از ائمّه عليهمالسّلام و يا علما، وقتى مىخواستند زيارت كنند، خود را از درِ صحن، بهطور سينهخيز به حرم برسانند؟!
صفحات: 1· 2
امام مهدی(ع) از دیدگاه امام حسن مجتبی(ع) ا
روزگار پر آشوب عهد امام حسن مجتبی(ع) موجب شد که شیعیان نتوانند احادیث طولانی فراوانی از آن حضرت بشنوند و برای نسل های بعدی روایت کنند، از این رهگذر روایات مربوط به حضرت ولی عصر(عج) نیز از آن حضرت کمتر روایت شده است که آنچه به دست ما رسیده در اینجا میآوریم: “طوبی لمن ادرک ایامه و سمع کلامه".
صفحات: 1· 2
چهل حديث سيره نبوي
چهل حديث سيره نبوي جديد 0
عناوين اصلي كتاب شامل:
معرفي اجمالي پيامبر اكرم؛ مقدمه؛ بندگي؛ سجود؛ جاذبه نماز؛ آهنگ قرآن؛ گريه در نماز؛ باامت؛ ادب با همنشين؛ ادب گوش دادن؛ ادب نشستن؛ بامهمان؛ مصافحه؛ خوش خلقي؛ گفتار؛ خوراك؛ شوخي؛ خوردن به اندازه؛ غذاي جمعي؛ سخن به اندازه فهم مردم؛ عدالت در نگاه؛ عاطفه؛ خشم براي خدا؛ مسواك؛ تنظيم وقت؛ حفظ زبان؛ ارزشهاي اخلاقي؛ فرزند دختر؛ رو به قبله؛ تواضع؛ آراستگي؛ لبخند در سخن؛ راه رفتن؛ ساده زيستي؛ شجاعت؛ شكر؛ مجلس پيامبر؛ در جمع ياران؛ عطر؛ مردمداري؛ فروتني؛ غمزدايي از اصحاب؛ گذري بر سيره اخلاقي پيامبر
مشخصات کتاب :
پدید آورنده: جعفر شريعتمداري
شماره: 5216
خدمات:
مشاهده در کتابخانه
برنامهٔ QR Code5216-chehel-hadis-sire-nabavi.zip
دریافت فایل حجم: 611 kB
برنامهٔ QR Code5216-chehel-hadis-sire-nabavi.apk
دریافت فایل حجم: 598 kB
برنامهٔ QR Code5216-FA-chehel-hadis-sire-nabavi.pdf
دریافت فایل حجم: 487 kB
برنامهٔ QR Code5216-FA-chehel-hadis-sire-nabavi.epub
دریافت فایل حجم: 345 kB
چرا گریه بر امام حسین این همه ثواب دارد ؟!
شاید این سوال را بارها و بارها از خود پرسیده باشیم که چرا برای گریه بر حضرت سید الشهداء علیه السلام ، این همه فضیلت مترتب بوده و این همه اجر بر آن قرار داده شده است ؟!
همیشه این سوال برای خود من مطرح بود تا به جوابی قانع کننده برسم . مطلبی را از مرجوم آیت الله العظمی حاج شیخ جعفر شوشتری اعلی الله مقامه الشریف در کتاب مجالس المواعظ و مجالس البکاء که مجموعه سخنرانی های ایشان در دهه ی اول محرم می باشد ؛ دیدم که کمی من را برای رسیدن به این پاسخ کمک کرد .
ایشان طی صحبت های خود در خصوص سقایت و آبرسانی به تشنگان علی الخصوص تشنگان کربلا ، با استدلالات خود ۴ سقا برای حرم حضرت حسین و اصحاب ایشان در کربلا معرفی فرموده و سپس در خصوص بکاء بر حضرت سید الشهداء می فرماید :
چشم گریان در مصائب حضرت حسین علیه السلام در حکم سقا در دشت بلاست .
و با بیان این نکته ، پاسخی به این سوال می دهند که گریه ، چرا اینهمه فضیلت دارد .
توضیح : اگر شما در کربلا بودید و ندای العطش فرزندان حضرت حسین را می شندید و خدا به شما این توفیق را می داد که می رفتید و برای آن عزیزان تشنه لب آبی فراهم می کردید ، چقدر دل امام حسین از این حرکت شما شاد می شد ؟
اگر شما وقتی حضرت حسین برای شش ماهه اش طلب آب می کرد ، او را با جرعه ای سیراب می کردید ، حضرت حسین به شما چه می فرمودند ؟
اشک شما ، چون یاری تشنگان دست بلاست ، در حکم آبرسانی به ایشان است و این آبرسانی حیلی دل حضرت زهرا سلام الله علیها را شاد می نماید .
حضرت زهرایی که لحظه به لحظه ی کربلا را می دید و اشک شما باعث شادی دل این بی بی مظلومه خواهد بود .
مگر نه این است که در روایات متعدده از فریقین وارد شده است که پیامبر اسلام فرمودند :
ان الله یرضی لرضا فاطمه و یغضب لغضبها
که حقیتا وقتی دل حضرت زهرا از کسی راضی باشد ، خدا از او راضیست و وقتی خدا از کسی راضی شد او را به دوزخ نخواهد برد و عذابش نخواهد داد .
نکته ۱ : در تشکیلات امام حسین علیه السلام که هستی اش را برای خدا داد ؛ هیچوقت دو دو تا اش چهار تا نمی شود بلکه دو دوتای آن ، حساب و کتاب ندارد که طبق آیه ی شریفه ی قرآن که برای صابران آمده است ، برای ایشان اجریست بی حساب که :
انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب
و چه کسی از حضرت حسین در این آزمون ، صابرتر ؟!
نکته ی ۲ : وقتی اشک برای حضرت حسین ، بر گونه هایمان جاری شد ، حکم بهشت را به ما می دهند اما امان از آن لحظه که شیطان نفس ، با وسوسه های خود این حکم را از ما برباید و با گناه ، ما را آلوده ی تبعات آن نماید .
نکته ی ۳ : خود امام حسین علیه السلام به اصحاب خود فرمودند : اگر کسی حقوق مردم بر گردنش هست با ما نماند . پس بدانیم که حق الناس بسیار مورد اهمیت بوده و با این اشک ها ، از گردن ما ساقط نخواهد شد پس فرمایش امام صادق علیه السلام شاید در مورد کسانی که حق الناس به گردنشان می باشد ، صادق نباشد .
وصیه رهبر انقلاب به خواندن این چهار آیه بعد از نماز صبح
چهار تا آیه در تعقیب نماز صبح ذکر شده - که در کتاب مفاتیح الجنان هم هست - می توانید مراجعه کنید و آنها را بخوانید . هر کدام از این آیات هم که ذکر شده ، یک نتیجه ای دنبالش آمده است : « و اُفَوضُ امری الی الله . ان الله بصیرٌ بالعباد ، فَوَقاه الله سیِئات ما مکروا » ؛ « لا اله الا انت . سبحانک انّی کنتُ من الظالمین فاستجبنا له و نَجیناهُ من الغم و کذالک نُنجی المؤمنین» که آیه جناب یونس است ؛ آیه دیگر : « حسبُنا الله و نعم الوکیل فانقلبوا بنعمَةٍ من الله و فضل ٍ لَم یَمسَسهم سوء » و آیه چهارم هم : « ما شاء الله لا قوة الا بالله » است که مال آن قضیه دو برادر است .
اینها برای ما درس است ؛ وقتی انسان احساس می کند که کار ، بزرگ است ؛ کار ، با ارزش است ؛ کار دارای تأثیر اجتماعی ِ کلان است ، انگیزه اش بیشتر می شود .
مقام معظم رهبری« دامت برکاته» ، در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر - ١٣٨٩/۵/١
کاریکاتور سیاسی جنگ لفظی بین کودک یهودی و فلسطینی برنده جایزه بهترین کاریکاتور در امریکا
کودک اسرئیلی : پدر من به من گفته شما شرور، تروریست و حیوان صفت هستید.
کودک فلسطيني: ولی پدر من چیزی بهم نگفته. آخه پدر تو اون رو کشته
چگونه روزی پر انرژی داشته باشیم؟
خیلی از ما در طول روز احساس خستگی و ضع میکنیم و مدام دنبال چیزی هستیم که انرژی ما را افزایش بدهد مدام خمیازه میکشیم و خسته ایم اما واقعا نمی دانیم به چه نیاز داریم ،به این نکات توجه کنید:
هر 3 تا 4 ساعت یک وعده غذایی کوچک یا میان وعده بخورید که قندخونتان همواره یکنواخت باشد.
وقتی قند خون پایین بیفتد شما احساس خستگی، عصبانیت و نا آرامی میکنید.
از کربوهیدراتهایی مثل نان تهیه شده از غلات، میوهها و سبزی بیشتر استفاده کنید و پروتئینها را هم جزو غذاهایتان بگنجانید. این مواد به دلیل اینکه خیلی آهسته هضم میشوند، سبب افزایش انرژی شما میشوند.
آب بنوشید. در صورت کم آبی احساس خستگی بیشتری خواهید کرد.
غذای خوب و سالم بخورید، هنگام شب خوب بخوابید، به موسیقی گوش دهید.
مطالعات نشان میدهند، کارمندانی که در حین کار کردن به موسیقی گوش میدهند 10 درصد بیشتر کارایی دارند .
وقتی خسته شوید، استراحت کمی داشته باشید.
پیادهروی و قدم زدن را فراموش نکنید و اگر پشت میز مینشینید، هر از گاهی بدنتان را بکشید.
تحقیقات نشان میدهد 20 دقیقه ورزش کردن میتواند به مدت 12 ساعت به شما انرژی بدهد.
ورزش کردن جریان خون را که حامل مواد مغذی و اکسیژن است به عضلات افزایش دهد. بدن از موادمغذی برای تولید بیشتر انرژی استفاده میکند.
منبع : salamat.i
چگونه مخلص شویم؟
براى رسیدن به اخلاص، باید در بینش و اعتقاد و باورهاى دینى دقت کرد. نوع بینش در نیّت انسان مؤثّر است.
اگر باور داشته باشیم که:
انسان، برترین مخلوقات و جانشین خدا در زمین و عصاره هستى و هدف آفرینش است،
طرف حساب ما در اعمالمان خداست، اوست که پاداش مىدهد و حتّى کارهاى جزئى را در صورت نیّت پاک، اجرى بزرگ مىدهد،
هیچ کار کوچک و بزرگى در حساب خدا گم نمىشود و انسان در دنیا و آخرت، نتیجه اعمال خود را خواهد دید،
خداوند، کارهاى فاسد و عیوب ما را مىپوشاند و خوبىهاى ما را آشکار مىسازد،
ارزش و قیمت انسان، «بهشت» است و انسان غیر از بهشت، خود را به هر که بفروشد، ضرر کرده است، و بد تجارتى است که انسان، «دنیا» را بهاى خود قرار دهد.(29)
مشترى اعمال انسان خداوند است و در عبادات، انسان با خدا معامله مىکند و با او طرف حساب است،
هر چه داریم از خداست، او «ولىّ نعمت» و صاحب اختیار و پروردگار مهربان ماست،
انسان در یک دل، محبّت دو امر متضادّ را نمىتواند داشته باشد،(30) یا خدا دوستى یا دنیاطلبى، یا عشق به اللَّه یا عشق به دنیا،
دنیا، شکوفهاى زودگذر است، غنچهاى است که براى کسى باز نشده و به کسى وفا نکرده است، و خداوند، دنیا را کالاى غرور و متاعى اندک به حساب آورده است،
در قیامت، همه واسطهها و شفیعها از کار مىافتند، تنها خلوص و عمل صالح و عبادات همراه با تقوا و اخلاص، سود مىبخشد و در آن روز، هر کس به فکر خود است واز این وآن که در دنیا به محبّتهایشان دل مىبندیم، کارى ساخته نیست و هر فردى نتیجه کار خود را مىبیند ومحصول خویش را درو مىکند،
ریاکاران، اگر در دنیا هم مردم را فریب دهند، ولى در آخرت رسوا خواهند شد و اعمال خود را بر باد رفته و تباه خواهند دید.
آرى، اگر این باورها را در دل داشته باشیم، به خلوص نزدیکتر مىشویم و کمتر براى غیر خدا کار مىکنیم ونظر و پسند مردم، براى ما مهمّ نخواهد بود. محرّک و انگیزه قوىتر ما، این خواهد شد که خدا مىخواهد و خدا مىپسندد و خدا پاداش مىدهد.
اگر ما خدا را نمىبینیم، او که ما را مىبیند.
اگر عذابى هم در کار نباشد، بخاطر نعمتهاى او، باید شکرگزار باشیم و خالصانه عبادت کنیم و از نافرمانى بپرهیزیم. عالم، محضر خداست، در محضر خدا نباید گناه کرد.
جهان، سفره گسترده نعمتهاى الهى براى ماست، رو به دیگران کردن و ریا و تظاهر نمودن، ناسپاسى در برابر خداى رحمان و نعمتهاى بى پایان اوست. عبادت را، حتّى نه براى رسیدن به بهشت یا ترس از جهنم، بلکه بخاطر آنکه خداوند، شایسته پرستش است، باید انجام داد، و اینگونه پرستش، «عبادت آزادگان» است که امیرالمؤمنین، خدا را اینگونه عبادت مىکرده است.
کسى به مقام اخلاص مىرسد که به مرحله یقین رسیده باشد. و به تعبیر حضرت على علیه السلام اخلاص، میوه یقین است:
«الاخلاص ثمرة الیقین»(31)
اگر یقین داشته باشیم که در محضر خدائیم و او همه کارهاى ما را مىبیند و از نیّتهاى قلبى ما آگاه است و هر گونه عزّت و ذلّت به دست اوست، و رضاى او در مقابل دنیاى زودگذر، ارزش بیشترى دارد، … بیشتر و سریعتر به اخلاص مىرسیم و دیگر از دیگران، توقّع تعریف و ستایش و چشمداشت تقدیر و تشکّر نداریم.
آن گونه که خانواده امیرالمؤمنین، به خاطر خدا سه روز، افطار خود را به یتیم و اسیر و مسکین بخشیدند، بى آنکه امید سپاس و توقّع تشکّر داشته باشند،(32) خداوند هم به پاس انفاق و اطعام مخلصانه آنان، سوره «هل اتى …» را نازل کرد و از آن اهلبیت، تجلیل نمود.
انسان مخلص، در راه انجام وظیفه، با تعریف یا انتقاد مردم، کند یا تند نمىشود.
بى توجهى مردم، او را دلسرد و پشیمان از کار نیک نمىسازد.
هر کار را بخاطر اداى تکلیف شرعى انجام مىهد،
به خاطر نظر این و آن، برنامههایش را متفاوت نمىسازد.
مال و مقام، مانع او از اجراى فرمان خدا نمىشود، ظاهر و باطنش یکى است.
در راه خدا و دین، ملامتها و بىمهرىها را تحمّل مىکند.
از تعصّب و خودخواهى به دور است،
به کارهاى اشتباه، اصرار نمىکند و ادامه نمىدهد.
مطیع «تکلیف» است، نه مجرى دلخواه خود یا پسند مردم!
29) لبئس المتجرأن ترى الدنیا لنفسک ثمناً (نهجالبلاغه، خطبه 32).
30) سوره احزاب، آیه 4.
31) فهرست غررالحکم، واژه اخلاص.
32) سوره انسان، آیه 9 .
مناظره شیخ مفید با خلیفه دوم عمر بن خطاب
در قرآن کریم آمده است: «الاّ تَنْصُروُهُ فَقَدْ نَصَرهُ اللهُ اِذْ اَخْرَجَهُ الَّذینَ کَفَروُا ثانِیَ اثْنَیْنِ اْذْ هُما فی الْغارِ اِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ لاتَحْزَنْ اِنَّ اللهَ مَعَنا فَاَنْزَلَ اللهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَ اَیَّدَهُ بِجُنُود لَمْ تَرَوْها …»
اگر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را یاری نکنید، خداوند او را یاری خواهد کرد (همانگونه که در سختترین ساعات، او را تنها نگذارد) آن هنگام که (در جریان هجرت) کافران او را (از مکه) بیرون کردند، در حالی که دومین نفر بود (و یک نفر همراه او بیش نبود) در آن هنگام که آن دو، در غار بودند، و او به همراه خود میگفت: غم مخور، خدا با ما است، در این موقع خداوند آرامش خود را بر او(پیامبر) فرستاد، و با لشگرهایی که آنها را نمیدیدند او را تقویت نمود…. (توبه/ 40)
علمای اهل تسنّن، این آیه را از دلائل معروف فضائل ابوبکر میدانند، و ابوبکر را به عنوان «یار غار» خوانده، و برای تأیید خلافت او به آن تکیه مینمایند.
طبرسی در کتاب احتجاج نقل میکند که شیخ مفید (ره) گفت: شبی در خواب دیدم به راهی میروم، ناگاه چشمم به جمعیّتی افتاد که به دور مردی حلقه زده بودند، و آن مرد برای آنها موعظه میگفت، پرسیدم آن مرد کیست؟ گفتند: «عمربن خطّاب» است.
نزدش رفتم و سخنانش را قطع کرده و گفتم: ای شیخ بگو دلیل بر برتری ابوبکر، در آیه غار (ثانی اثنین اذهما فی الغار …) چیست؟
عمر گفت: شش نکته در این آیه وجود دارد که بیانگر فضیلت ابوبکر است.
آنگاه آن شش نکته را چنین برشمرد:
1ـ خداوند در قرآن (آیه 40/ توبه) از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ یاد کرده، و ابوبکر را دومین نفر قرار داده است (ثانِیَ اثْنَیْن).
2ـ خداوند در آیه فوق، آن دو (پیامبر و ابوبکر) را در کنار هم، در یک مکان یاد کرده، و این بیانگر پیوند آن دو است (اِذْ هُما فِی الْغارِ).
3ـ خداوند در آیه مذکور، ابوبکر را به عنوان صاحب (رفیق) پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ یاد نموده تا آنها را هم رتبه کرده باشد. (اِذْ یقول لِصاحِبِهِ)
4ـ خداوند از مهربانی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به ابوبکر خبر داده، آنجا که طبق آیه مذکور، پیامبر به ابوبکر میگوید وَ لا تَحْزَنْ؛ «اندوه مخور.»
5ـ پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به ابوبکر خبر داده که خداوند یاور هر دوی ما به طور مساوی، و مدافع ما است (اِنَّ اللهَ مَعَنا).
6ـ خداوند در این آیه از نازل شدن سکینه و آرامش به ابوبکر خبر داده است، زیرا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ همیشه دارای آرامش بود و نیازی به فرود آمدن آرامش نداشت (فَاَنْزَلَ اللهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ).
این شش نکته از آیه مذکور، بیانگر برتری ابوبکر است، که برای تو و دیگران قدرت بر ردّ آن نیست.
شیخ مفید(ره) میگوید: من به عمر گفتم: به راستی حقّ رفاقت با ابوبکر را ادا کردی، ولی من به یاری خدا به همه آن شش نکته پاسخ میدهم، مانند باد تندی که در روز طوفانی، خاکستری را میپراکند، و آن این است:
1ـ دومین نفر قرار دادن ابوبکر دلیل فضیلت او نیست. گزارشی از تعداد است. زیرا مؤمن با مؤمن، و همچنین مؤمن با کافر، در یک جا قرار میگیرند، وقتی که انسان بخواهد یکی از آنها را ذکر کند میگوید دوّمین آن دو (ثانی اثنین).
2ـ ذکر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ابوبکر در کنار هم، نیز دلالتی بر فضیلت ابوبکر ندارد، زیرا ـ چنان که در دلیل نخست گفتیم ـ در یک جا جمع شدن، دلیل بر خوبی نیست، چه بسا مؤمن و کافر در یک جا جمع میشوند، چنانکه در مسجد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ که شرافتش از غار بیشتر است، مؤمن و منافق و … میآمدند و در آنجا کنار هم اجتماع میکردند، از این رو در قرآن میخوانیم:
«فَمالِ الَّذِینَّ کَفَروُا قِبَلَکَ مُهْطِعِینَ ـ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِینَ؛ این کافران را چه میشود که با سرعت نزد تو میآیند، از راست و چپ، گروه گروه.» (معارج/36 و 37)
و همچنین در کشتی نوح علیهالسلام، هم پیغمبر بود و هم شیطان و حیوانات، پس اجتماع در یک مکان، دلیل فضیلت نیست.
3ـ اما در مورد مصاحبت، این نیز دلیل فضیلت نیست، زیرا مصاحب به معنی همراه است، و چه بسا کافر با مؤمنی همراه باشد، چنانکه خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«قالَ لَهُ صاحِبُهُ وَ هُوَ یُحاوِرُهُ اَکَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِنْ تُرابٍ …: همراه (با ایمان) او که با او به گفتگو پرداخته بود، گفت: آیا به خدائی که تو را از خاک آفریده کافر شدی؟» (کهف ـ 37)
4ـ اما این که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «لاتَحْزَنْ»؛ (محزون مباش) این دلیل خطای ابوبکر است نه دلیل فضیلت او، زیرا حزن ابوبکر، یا اطاعت بود یا گناه؛ اگر اطاعت بود، پیامبر صلی الله علیه و آله از طاعت، نهی نمیکرد، بلکه به آن دعوت میکرد، و اگر گناه بوده نهی از آن درست باشد و آیات و دلیلی نیامده که ابوبکر امتثال کرده باشد و از اندوه خوری کناره کرده باشد.
5. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «اِنَّ الله مَعَنا»؛ (خدا با ماست) دلیل آن نیست که منظور هر دو باشند، بلکه پیامبر به او اعلام کرده که خدا همراه من است، منظور شخص پیامبر به تنهایی است، و پیامبر از خودش تعبیر به جمع کرده است، چنانکه خداوند در قرآن از خود با لفظ جمع یاد کرده و میفرماید:
«اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظُونَ»؛ «ما ذکر(قرآن) را فرو فرستادیم، و ما قطعاً آن را نگهبانیم.» (حجر/ 9)
و گفتهاند ابوبکر گفته: ای رسول خدا اندوه من برای برادرت علی بن ابیطالب است که چه بلایی سرش میآید (همان شب، علی در بستر پیامبر خوابیده بود که نقطه هجوم مشرکان برای قتل پیامبر بود) و پیغمبر فرمود: خدا با ما است، یعنی با من و برادرم علی بن ابیطالب
6ـ اما این که گفتی سکینه و آرامش بر ابوبکر نازل شده، این خلاف قرآن است، زیرا سکینه بر آن کس نازل شد که طبق قسمت آخر آیه، لشکر نامرئی خدا به یاری او شتافت، که پیامبر اکرم باشد.
اگر بر ابوبکر سکینه فرود آمده باید موید به لشکریان نامرئی خدا شده باشد و اگر بخواهی بگویی هر دو (سکینه و یاری لشکر نامرئی) برای ابوبکر بود، باید پیامبر صلّی الله علیه و آله را در این جا از نبوّت خارج سازی.
بنابراین اگر به این جمله (آیه غار) برای رفیقت استدلال نکنی بهتر است.
شیخ مفید گفت: عمر دیگر نتوانست، پاسخ مرا بدهد، و مردم از دورش پراکنده شدند، و من از خواب بیدار شدم.
السلام علیک یا اباعبدالله
شیعیان دیگر هوای کربلا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبه جدش به اشکی شست چشم
مروه پشت سر نهاد٬ اما صفا دارد حسین
می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها٬ حرمت کوی منا دارد حسین…
بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب
ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین؟
السلام علیک یا ابا عبدالله
جاذبه شعر در تربيت كودك
حضرت زهرا عليهاالسلام آنگاه كه براي كودكان لالايي مي خواند يا با آنها بازي مي كرد، به تربيت روحي و پرورش جسمي عزيزان خود مي پرداخت، و خطاب به حسن عليه السلام چنين مي فرمود:
اَشْبِهْ اَباكَ يا حَسَنْ واخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنْ
وَاعْبُدْ اِلها ذاالمنن وَلا تُوالِ ذالاِْحَنْ
«حسن جان! مانند پدرت [علي عليه السلام ] باش و ريسمان را از گردن حق بردار. خداي احسان كننده را پرستش كن و با افراد دشمن و كينه توز دوستي (و رفاقت) مكن.»
و آنگاه كه حسين عليه السلام را نوازش مي كرد، چنين مي فرمود:
اَنْتَ شَبيهٌ بِاَبي لَسْتَ شَبِيْها بعَليّ عليه السلام
«[حسين جان] تو به پدرم [رسولخدا صلي الله عليه و آله ] شباهت داري و به پدرت علي عليه السلام شبيه نيستي.»
علي عليه السلام سخنان فاطمه عليهاالسلام را مي شنيد و لبخند مي زدجاذبه شعر در تربيت كودك
حضرت زهرا عليهاالسلام آنگاه كه براي كودكان لالايي مي خواند يا با آنها بازي مي كرد، به تربيت روحي و پرورش جسمي عزيزان خود مي پرداخت، و خطاب به حسن عليه السلام چنين مي فرمود:
اَشْبِهْ اَباكَ يا حَسَنْ واخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنْ
وَاعْبُدْ اِلها ذاالمنن وَلا تُوالِ ذالاِْحَنْ
«حسن جان! مانند پدرت [علي عليه السلام ] باش و ريسمان را از گردن حق بردار. خداي احسان كننده را پرستش كن و با افراد دشمن و كينه توز دوستي (و رفاقت) مكن.»
و آنگاه كه حسين عليه السلام را نوازش مي كرد، چنين مي فرمود:
اَنْتَ شَبيهٌ بِاَبي لَسْتَ شَبِيْها بعَليّ عليه السلام
«[حسين جان] تو به پدرم [رسولخدا صلي الله عليه و آله ] شباهت داري و به پدرت علي عليه السلام شبيه نيستي.»
علي عليه السلام سخنان فاطمه عليهاالسلام را مي شنيد و لبخند مي زد
نور ايمان در كودكي
سهل شوشتري از بزرگان عرفاست. او مي گويد: سه ساله بودم كه دايي ام «محمد بن سوار» شبي از بستر برخواست و مشغول نماز شب شد ـ هميشه كارش اين بود ـ آن شب به من گفت: «پسرم! آيا آن خداوند كه تو را آفريد ياد نمي كني؟»
گفتم: چگونه او را ياد كنم؟ گفت: «هر گاه به بستر خواب رفتي، سه بار از دل بگو: خدا با من است و مرا مي نگرد و من در محضر او هستم.»
چند شبي جملات فوق را از دل گفتم. سپس گفت: «اين جملات را هر شب، هفت بار بگو!» من چنين كردم. شيريني اين ذكر در دلم جاي گرفت. پس از يكسال گفت:«تا آخر عمر آن جملات را بگو كه همين ذكر، دست تو را در دو جهان مي گيرد.» به اين ترتيب، نور ايمان به توحيد در دوران كودكي در دلم راه يافت و بر سراسر قلبم چيره شد
زمان و مكان تبليغ
مسجد بهترين مكان براي تبليغ است. امام صادق عليه السلام به ابان بن تغلب فرمود: «اجلس في المسجد وافت الناس ; در مسجد بنشين و براي مردم فتوا بده.»
مبلغ بايد سخنانش را در زماني بگويد كه شرايط فراهم باشد وگرنه به نتيجه نخواهد رسيد. علي عليه السلام فرمودند: «مجتني الثمرة لغير وقت انياعها كالزارع بغير ارضه; كسي كه ميوه را قبل از رسيدنش بچيند، مانند كسي است كه در زمين شخص ديگري كشت كرده است.» كه چون نمي تواند در آن محل بماند و به زراعت رسيدگي كند، از كشت خود بهره اي نخواهد برد.
دو دریای ژرف ولبریز
امام جعفر صادق دربارۀ حديث « مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقيانِ بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْتَغيان » مي فرمايند: « عَليٌ وَ فاطِمَةٌ (ع) بَحْرانِ مِنَ الْعِلْمِ عَميقانِ لا يَبغي اَحَدُهُما عَلي صاحِبِهِ » و درمورد اين قسمت : « يَخْرُجُ مِنْهُمُا اللُّؤلؤُ وَ الْمَرْجانُ » مي فرمايند: « الحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ (ع) » .
امام صادق (ع) در تفسير آيۀ شريفۀ « دو دريا را در كنار هم قرار داد در حالي كه با هم تماس دارند و ميان آن دو برزخی است كه يكی بر ديگری غلبه نمی كند » فرمود:« علی و فاطمه دو دريای ژرف و لبريز از دانش هستند كه يكی بر ديگری طغيان نمی كند . « از آن دو دريا دُرّ و مرجان خارج می شود» يعني امام حسين و امام حسن
تفسير برهان، 4/ 266
روزه حسین علیه السلام
به هر سو بنگرم روی تو بینم !
چگونه می توان روزه گرفت و افطار کرد و به یاد امام حسین و اهل بیت علیهم السلام نبود .
چگونه می توان روزه گرفت و افطار کرد و آرزوی شباهتی اندک به روزه امام حسین و اهل بیت علیهم السلام را در دل نداشت .
چراکه روزه و افطار اهل بیت را خداوند متعال در سوره انسان چنین ستوده و به پیامبر بواسطه داشتن چنین خاندانی تهنیت گفته است .
اَعُوذُ باللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم
يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْماً كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً
وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً
إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَآءً وَلَا شُكُوراً
إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً
صدق الله العلی العظیم
آنان به نذر وفا می كنند و از روزى كه شرش فراگير است می ترسند.
و غذاى خود را با آن كه دوستش دارند، به بينوا و يتيم و اسير می دهند.
(و می گويند:) ما براى رضاى خدا به شما طعام می دهيم و از شما پاداش و تشكّرى نمی خواهيم.
همانا ما از پروردگارمان، به خاطر روزى عبوس و سخت، می ترسيم.
حسین جان ما هم بینواییم ، بینوای معرفت
ما هم یتیمیم و یتیم غیبت مولایمان
ما هم اسیریم ، اسیر دنیا
به ما هم از سفره کرمت در ماه ضیافت اطعام کن .
بار الها به آبروی حسین و به احترام مادر حسین ، فاطمه ای که به احترامش در سوره ای که از صفات او تمجید کردی بسیاری از نعمت های بهشت را بر شمردی ولی به حورالعین اشاره ای نکرده ای، تمامی برکات خاصه ماه مبارک رمضان را نصیب ما بگردان و توفیق انس با قرآن و روزه را در طول عمر به ما عنایت فرما .
منبع : امام حسین دات کام
عید غدیر مبارک باد.
امروز از غدیر خم آفتابی طلوع کرد که نه بر همه زمین، که بر همه خلقت تا دورترین ذرّات آن تابید. آفتابی که گرمایش حیات آفرینش بودو نورش مایه بیداری جانها. آفتابی که طلوع کرد و هرگز به غروب فرو نخواهد نشست. آفتابی که نورش در عمق جان مینشیند و شور پرواز میدهد. آفتابی که در پرتو نورش تا بهشت میتوان رفت. آفتابی که بهشت هم در انتظارش روز شماریها کرد.
و امروز ما روز طلوع آن آفتاب را گرامی میداریم. مبارک باد طلوع آفتاب ولایت بر همه آنان که عاشق ولایتند
امام علی(ع) و لقب امیرالمومنین
امیر در زبان عربی به معنی فرمانده، سلطان و رهبر است. بعد از اسلام، کسانی را که از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و خلفا به فرماندهی ماموریتهای جنگی منصوب میشدند امیر مینامیدند. اما عنوان «امیرالمومنین» به معنی خلیفه و فرمانده کل قوای اسلام و پیشوای مومنان است.
به اعتقاد علمای شیعه، «امیرالمومنین» عنوانی است که خدای تعالی به علی بن ابی طالب داده و هیچ کس دیگر، چه قبل و چه بعد از او، برازنده این لقب نیست. در حدیثی آمده است که پیامبر به اصحاب خود فرمود:«هنگام سلام به علی، او را امیرالمومنین خطاب کنید.» و در حدیث دیگری آمده است که:« خدا علی علیه السلام را امیرالمومنین نامیده است».
از حضرت صادق علیه السلام سئوال شد:«آیا به حضرت قائم ، لقب « امیرالمومنین » خطاب میشود؟» فرمود:«نه، این عنوان مخصوص علی علیه السلام است؛ هیچکس، نه قبل از او و نه پس از او، سزاوار نیست به این نام نامیده شود، و هر کس چنین ادعایی کند کافر است». از اهل سنت نیز درباره اعطای لقب امیرالمومنین به امام علی روایات بسیاری در دست است؛ از جمله: ابونعیم اصفهانی در حیله الاولیاء از انس بن مالک روایت کرده است که رسول خدا درباره علی علیه السلام فرمود:«او امیرالمومنین و پیشوای نیکوکاران و فرمانده سواران مجاهد و خاتم اوصیاء است». نیز از ابن مردویه اصفهانی، از دانشمندان اهل سنت، نقل شده است که: جبرئیل در محضر رسول خدا علی علیه السلام را امیرالمومنین خواند. از ام سلمه روایتی نیز در این باره رسیده است. ولی در ظاهر، بنا بر عقیده اهل سنت، هر مسلمانی که به اجماع یا وصایت یا شوری برای امامت و فرماندهی کل قوای اسلام انتخاب شود، امیرالمومنین است. آنان می گویند این عنوان اولین بار بر خلیفه دوم عمر بن خطاب اطلاق شد و آنگاه در عهد خلفای راشدین دیگر و خلفای بنی امیه و بنی عباس نیز هر یک از خلفا «امیرالمومنین» خوانده میشدند. فقهای زیدی مذهب نیز این عنوان را حق شرعی هر امیر علوی میدانند که برای احقاق حق، قیام کند.
صفحات: 1· 2
نقشه غدیر
از قربان تا غدیر
اعجاز خلقت
مولای ما نمونهی دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم، فکر می کنم
این خانه بیدلیل ترک بر نداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینهای برای پیامبر نداشته است
سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است
طوری ز چارچوب، در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرئیل واژهی بهتر نداشته است
چون روز، روشن است که در جهل گم شده است
هر کس که ختم ناد علی بر نداشته است
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
سید حمیدرضا برقعی
پیامک غدیر
عید اکمال دین، سالروز اتمام نعمت و اعلان وصایت و ولایت امیرالمومنین علیهالسلام بر شیعیان و محبین خجسته باد
………..
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابی طالب والائمة المعصومین علیهم السلام
…………
روز عید غدیرخم از شریف ترین اعیاد امت من است. پیامبر اکرم (ص)
………….
ملتهب در کنار یک برکه
روح تاریخ پیر منتظرست
دست خورشید تا نهد در دست
آسمان در غدیر منتظر
……..
آحاد ملک چو سجده بر آدم کرد
بر نام علی و شوکت خاتم کرد
در روز غدیر خم نه تنها آدم
بر قامت مرتضی فلک سر خم کرد
QR
بر سر آسمان آن ظهر
آیههای شکوه نازل شد
مژدههای آیههای شکوه
دین احمد تمام و کامل شد
………..
صاحب این دل شیدا مهدیست
مقصد قافلهها تا مهدیست
بخدا عید غدیر هر سال
موقع بیعت ما با مهدیست
………..
وادی خم غدیر منطقه نور شد
یا ز کف عقل پیر تجلی طور شد
یا که پیامی خطیر ز سر مستور شد
یا شده در یک سریر، قِران شاه و وزیر
QR
اوصاف علی به هر زبان باید گفت
این ذکر به پیدا و نهان باید گفت
در جشن ولی عهدی مسعود علی
تبریک به صاحب الزمان باید گفت
QR
از ولایت عهدی حیدر، خدا تاج شرف
بار دیگر بر سر زهرای اطهر میزند
در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخار
فاطمه لبخند بر سیمای شوهر میزند
…………
آحاد ملک چو سجده بر آدم کرد
بر نام علی و شوکت خاتم کرد
در روز غدیر خم نه تنها آدم
بر قامت مرتضی فلک سر خم کرد
………….
گرفت پرچم اسلام را على در دست
از این گزیده، زمین و زمان به خود بالید
به یمن فیض ولایت، شراب خمّ الست
به عشق آل على از غدیر خم جوشید
………….
در فصل خطر امیر را گم نکنید
آن وسعت بی نظیر را گم نکنید
تنها ره جنت از علی میگذرد
ای همسفران غدیر را گم نکنید
……………
در خانه دل نوشته با خط جلی
کین خانه بنا شد به تولای علی
در داخل این خانه چو نیکو نگری
هم مهر محمد است و هم مهر علی
…………………
از جام و سبو گذشت کارم
وقت خم و نوبت غدیر است
امروز به امر حضرت حق
بر خلق جهان علی امیر است
………………..
قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد
ایمان به جز از حب علی پایه ندارد
گفتم بروم سایه لطفش بنشینم
گفتا که علی نور بود سایه ندارد
…………….
علی در عرش بالا بینظیر است
علی بر عالم و آدم امیر است
به عشق نام مولایم نوشتم
چه عیدی بهتر از عید غدیر است؟
امام على عليه السلام و دنياى دنيا پرستان
اى دنيا از من دور شو! مهارت بر پشت تو نهاده، و از چنگالهاى تورهايى يافتم، از دامهاى تو نجات يافته، و از لغزشگاههايت دورى گزيدهام. كجايند بزرگانى كه به بازيچههاى خود فريبشان دادهاى؟
كجايند امتهايى كه با زر و زيورت آنها را فريفتى؟ كه اكنون در گورها گرفتارند! و درون لحدها پنهان شدهاند:
اى دنيا به خدا سوگند! اگر شخصى ديدنى بودى، و قالب حس كردنى داشتى، حدود خدا را بر تو جارى مىكردم، به جهت بندگانى كه آنها را با آرزوهايت فريب دادى، و ملتهايى كه آنها را بههلاكت افكندى، و قدرتمندانى كه آنها را تسليم نابودى كردى، و هدف انواع بلاها قراردادى كه ديگر راه پس و پيش نداشتند، اما هيهات! كسى كه در لغزشگاه تو قدم گذارد سقوط كرد، و آنكس كه بر امواج تو سوار شد غرق گرديد، كسى كه از دامهاى تو دورى جست پيروز شد و آن كس كه از تو به سلامت گذشت نگران نيست كه جايگاهش تنگ است، زيرا دنيا در پيش او چونان روزى است كه گذشت.
از برابر ديدگانم دورشو، سوگند به خدا، رام تو نگردم كه خوارم سازى، و مهارم را بهدست تو ندهم كه هر كجا خواهى مرا بكشانى،
به خدا سوگند، سوگندى كه تنها اراده خدا در آن است، چنان نفس خود را به رياضت وادارم كه به يك قرص نان هرگاه كه بيابم، و به نمك به جاى خورشت قناعت كند، و آنقدر از چشمها اشك ريزم كه چونان چشمهاى خشك درآيد، و اشك چشم پايان پذيرد.
آيا سزاوار است كه چرندگان فراوان بخورند و راحت بخوابند، و گله گوسفندان پس از چرا كردن به آغل رو كنند، و على نيز از زاد و توشه خود بخورد و استراحت كند؟
چشمش روشن باد! كه پس از ساليان دراز، چهار پايان رها شده، و گلههاى گوسفندان را الگو قرار دهد!! خوشابحال آنكس كه مسئووليتهاى واجب را در پيشگاه خدا به انجام رسانده، و در راه خدا هرگونه سختى و تلخى را به جان خريده، و به شب زنده دارى پرداخته، و اگر خواب بر او چيره شود بر روى زمين خوابيده، و كف دست را بالين قرار داده است، در گروهى كه ترس از معاد خواب را از چشمانشان ربوده، و پهلو از بسترها گرفته، و لبهايشان به ياد پروردگار در حركت است، با استغفار طولانى گناهان را زدودهاند.(1)
آنان حزب خداوندند، و همانا حزب خدا رستگار است(2)
1- كتاب امالى صدوق مجلس 90 - و - شرح ابن ابى الحديد ج 11 ص 207
2 - آيه 22 سوره مجادله
شخصيت زن از ديدگاه مقام معظم رهبري:
*** مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي:
ما در مورد مساله زن از يك سو و مساله دانش و تخصص از سوي ديگر و مساله خدمت به افراد بشر هم از جانب ديگر‚ به نام اسلام ادعاهايي داريم. ادعاهاي ما‚ در چارچوب اسلام است. ما معتقديم زنان در هر جامعه سالم بشري قادرند و مي بايد فرصت پيدا كنند كه در حد سهم خود‚ تلاش و مسابقه خويش را در پيشرفتهاي علمي و اجتماعي و سازندگي و اداره اين جهان به عهده بگيرند. از اين جهت‚ ميان زن و مرد هيچ تفاوتي نيست. هدف از آفرينش هر فرد انسان‚ عبارت از همان هدف آفرينش بشريت است‚ يعني رسيدن به كمال بشري و بهره بردن از بيشترين فضايلي كه يك انسان مي تواند به آن فضايل آراسته بشود. فرقي هم بين زن و مرد نيست. (تاريخ : 26/10/1368)
*** مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي:
اسلام مي خواهد كه رشد فكري و علمي و اجتماعي و سياسي و - بالاتر از همه - فضيلتي و معنوي زنان‚ به حد اعلي برسد و وجودشان براي جامعه و خانواده بشري - به عنوان يك عضو - حد اعلاي فايده و ثمره را داشته باشد. همه تعاليم اسلام از جمله مساله حجاب‚ بر اين اساس است. مساله حجاب‚ به معناي منزوي كردن زن نيست. اگر كسي چنين برداشتي از حجاب داشته باشد‚ برداشتش كاملا غلط و انحرافي است. مساله حجاب‚ به معناي جلوگيري از اختلاط و آميزش بي قيدوشرط زن و مرد در جامعه است. اين اختلاط‚ به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد - بخصوص به ضرر زن - است.(تاريخ : 26/10/1368)
صفحات: 1· 2
محبوب ترین ها نزد خداوند
امام باقر عليه السلام فرمودند :
تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِي وَجهِ أَخِيهِ حَسَنَةٌ وَصَرفُ القَذَى عَنهُ حَسَنَةٌ وَمَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِن إِدخَالِ السُّرُورِ عَلَى المُؤمِنِ
لبخند مردى بر صورت برادر مؤمنش و بر طرف كردن گرفتارى و مشكل از او ، كار نيكويى است و بعد فرمود محبوب ترين چيز نزد خداى متعال ادخال سرور در قلب مؤمن وارد است .
(الكافي ج2 ص188)
کشتی نجات
پيامبر اكرم(ص) درباره حضرت آدم (ع) و توسّل او چنين فرمود : خداوند متعال به آدم(ع) خطاب فرمود :
« يا آدم ! هؤلاء صفوتي . . . فإذا كان لك لي حاجة فبهولاء توسّل » ؛
« اي آدم ! ( اهل بيت پيامبر(ص) ) برگزيدگان من هستند . . . هر وقت حاجتي داشتي اينها را واسطه قرار بده. »
پيامبر خدا(ص) در ادامه فرمود : « نحن سفينة النجاة ، و من تعلّق بها نجا و من حاد عنها هلك . فمن كان له إلي الله حاجة فليسألنا أهل البيت » ؛
« ما كشتي نجات هستيم ، هر كس سوار اين كشتي شود نجات خواهد يافت و هركس سرپيچي نمايد، هلاك خواهد شد. هر كسي حاجتي به سوي خداوند دارد بايد ما اهل بيت را واسطه قرار دهد.»
فرائدالسمطين : ج 1 ، ص 36 ، حديث 1
روز عرفه
دل در جوشش ناب عرفه، وضو مي گيرد و در صحراي تفتيده عرفات، جاري مي شود. آن جا كه ايوان هزار نقش خداشناسي است. لب ها ترنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل، بيقرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضريح اجابت، تصوير مي دهد و اين صحراي عرفات است كه با كلمات روحبخش دعاي امام حسين (علیه السلام) و اشك عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش مي كند. اشك و زمزمه ما را نيز بپذير، اي خداي عرفه.
عرفات نام جايگاهي است كه حاجيان در روز عرفه (نهم ذي الحجه) در آنجا توقف مي كنند و به دعا و نيايش مي پردازند و پس از برگزاري نماز ظهر و عصر به مكه مکرمه باز مي گردند و وجه تسميه آنرا چنين گفته اند كه جبرائيل عليه السلام هنگامي كه مناسك را به ابراهيم مي آموخت، چون به عرفه رسيد به او گفت :عرفت، و او پاسخ داد آري، لذا به اين نام خوانده شد. و نيز گفته اند سبب آن اين است كه مردم از اين جايگاه به گناه خود اعتراف مي كنند و بعضي آن را جهت تحمل صبر و رنجي مي دانند كه براي رسيدن به آن بايد متحمل شد. چرا كه يكي از معاني ،عرفه صبر و شكيبايي و تحمل است.
فَتَلَقي آدَمُ مِنْ رَبِّه كَلماتًُ فتابَ عَليهِ اِنَّه هو التَّوابُ الرّحيمْ
آدم از پروردگارش كلماتي دريافت داشت و با آن به سوي خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذيرفت، چه او توبه پذير مهربان است.
صفحات: 1· 2
SMS به مناسبت روز عرفه و عيد قربان
به مناسبت روز عرفه و عيد قربان
روز عرفه :
عرفه ، روز نیایش و بخشش، و روز بارش چشمهای خاکیان، بر شما آسمانیان مبارک.
……………..
خبردار،ای عزاداران، حسینـــون یاسی باشلاندی
اولونسون عالمه اعلان،حسینون یاسی باشلاندی
اولور کی نهم ذیحج،کی یعنــــــــی بایرام آخشامی
سحر کی کسدیلر قربان،حسینون یاسی باشلاندی…
شهادت اولین سفیر قیام اباعبدالله الحسین(ع) مسلـــــــم بن عقیل بر شما تسلیت باد
صفحات: 1· 2
حضرت آیتالله العظمی جوادیآملی بر قرائت دعای عرفه و توجه بر فرازهای گهربار آن تاکید کرد
.
مرجع تقلیدحضرت آیتالله العظمی جوادیآملی، امروز در پایان درس خارج تفسیر خود در مسجد اعظم قم با اشاره به قرار گرفتن در آستانه روز عرفه و زیارت امام حسین(ع) در این روز، گفت: کسی که قدرت بدنی دارد، روزه عرفه را فراموش نکند؛ چرا که در روایات د اریم این روزها «ربیع مومن» است، چون روزهای آن برای روزه گرفتن کوتاه و شبهای آن برای شب زندهداری طولانی است.
وی با تاکید بر تلاوت دعای روز عرفه، افزود: این دعای پرخیر و برکت را کاملا مطالعه و مباحثه کنید و فردا بعد از ظهر آن را تلاوت نماید.
حضرت آیتالله العظمی جوادیآملی با بیان این که ما بیش از هر چیزی به دعا نیاز داریم، اظهار داشت: اگر در کشور از نظر اقتصادی مشکل داریم، اما از نظر امنیت به فضل الهی کامل هستیم و هیچگونه مشکلی نداریم.
این مرجع تقلید با اشاره به این که ما بیش از هر چیزی به دعا نیاز دارم، یادآور شد: در دعای خود از خدا بخواهید مشکلات اقتصادی حل گردد و نظامی که به وجود آمده و امنیتی که با خونهای طاهر تامین شده است، آسیب نبیند.
نگاه به قرآن
در آموزه های دینی آمده است هرگاه بر خواندن قرآن توانایی نداشتی به قرآن نگاه کنید که این نگاه اثر مطلوبی را بر وجود انسان می گذارد وسبب نورانی شدن انسان می گردد وانسان را به عبودیت نزدیک می نماید.
امام صادق عليه السلام فرمودند: «النَّظَرُ فِي الْمُصْحَفِ عِبَادَه» ؛نگاه کردن به قرآن عبادت است.
همچنین امام باقر علیه السلام فرمودند:«و النَّظَرُ الی الْمُصْحَفِ مِن غَیرِقِرائـهٍ عِبَادَهً» ؛نگاه کردن به قرآن بدون قرائت آن عبادت است.
قرآن کریم،چشم کور را بینا کرده وجان تشنه را سیراب می کند،وسلامتی وبی نیازی به انسان می بخشد.
تمام اعضاء وجوارح انسان باید از قرآن بهره گیرد.سهم چشم هم نگاه به آیات پر نور کتاب الهی است.
خواندنی هایی از چارلی چاپلین
> اگر روزی خیانت دیدی ، بدان که قیمتت بالاست .
> حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدر و مادرانند.
> از دشمن خود یکبار بترس و از دوست خود هزار بار .
> نقاش کامل آنست که از هیچ برای خود سوژه بسازد .
> خوشبختی فاصله این بدبختی تا بدبختی دیگر است .
> حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است .
> ازدواج مثل بازار رفتن است تا پول و احتیاج و اراده نداری بازار نرو .
> انسان اگر فقیر و گرسنه باشد بهتر از آن است که پست و بی عاطفه باشد .
> بزرگ ترین الماس جهان آفتاب است،که خوشبختانه بر گردن همه می درخشد .
> درخشان ترین تاجی که مردم بر سر می نهند در آتش کوره ها ساخته شده است .
> مردمان روی زمین استوار ، بیشتر از بندبازان روی ریسمان نااستوار سقوط می کنند .
> شکست خوردن ناراحتی ندارد . آدم باید شجاع باشد تا بتواند از خودش یک احمق بسازد .
حدیث عنوان بصری
قُلْتُ: يَا أَبَا عَبْدِاللَهِ! أَوْصِنِي!
قَالَ: أُوصِيكَ بِتِسْعَةِ أَشْيَآءَ، فَإنَّهَا وَصِيَّتِي لِمُرِيدِي الطَّرِيقِ إلَي اللَهِ تَعَالَي، وَ اللَهَ أَسْأَلُ أَنْ يُوَفِّقَكَ لاِسْتِعْمَالِهِ.
ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِي رِيَاضَةِ النَّفْسِ، وَ ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِي الْحِلْمِ، وَ ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِي الْعِلْمِ. فَاحْفَظْهَا، وَ إيَّاكَ وَ التَّهَاوُنَ بِهَا!
قَالَ عُِنْوَانٌ: فَفَرَّغْتُ قَلْبِي لَهُ.
«گفتم: اي أباعبدالله! به من سفارش و توصيهاي فرما!
گفت: من تو را به نُه چيز وصيّت و سفارش مينمايم؛ زيرا كه آنها سفارش و وصيّت من است به اراده كنندگان و پويندگان راه خداوند تعالي. و از خداوند مسألت مينمايم تا ترا در عمل به آنها توفيق مرحمت فرمايد.
سه تا از آن نُه امر دربارة تربيت و تأديب نفس است، و سه تا از آنها در بارة حلم و بردباري است، و سه تا از آنها دربارة علم و دانش است. پس اي عنوان آنها را به خاطرت بسپار، و مبادا در عمل به آنها از تو سستي و تكاهل سر زند!
عنوان گفت: من دلم و انديشهام را فارغ و خالي نمودم تا آنچه را كه حضرت ميفرمايد بگيرم و اخذ كنم و بدان عمل نمايم.»
فَقَالَ: أَمَّا اللَوَاتِي فِي الرِّيَاضَةِ: فَإيَّاكَ أَنْ تَأْكُلَ مَا لاَ تَشْتَهِيهِ، فَإنَّهُ يُورِثُ الْحَمَاقَةَ وَ الْبَلَهَ؛ وَ لاَ تَأْكُلْ إلاَّ عِنْدَ الْجُوعِ؛ وَ إذَا أَكَلْتَ فَكُلْ حَلاَلاً وَ سَمِّ اللَهَ وَ اذْكُرْ حَدِيثَ الرَّسُولِ صَلَّي اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ:
مَا مَلاَ ءَادَمِيٌّ وِعَآءًا شَرًّا مِنْ بَطْنِهِ؛ فَإنْ كَانَ وَ لاَبُدَّ فَثُلْثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلْثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلْثٌ لِنَفَسِهِ.
«پس حضرت فرمود: امّا آن چيزهائي كه راجع به تأديب نفس است آنكه: مبادا چيزي را بخوري كه بدان اشتها نداري، چرا كه در انسان ايجاد حماقت و ناداني ميكند؛ و چيزي مخور مگر آنگاه كه گرسنه باشي؛ و چون خواستي چيزي بخوري از حلال بخور و نام خدا را ببر و به خاطر آور حديث رسول اكرم صلّي الله عليه و آله را كه فرمود:
هيچوقت آدمي ظرفي را بدتر از شكمش پر نكرده است. بناءً عليهذا اگر بقدري گرسنه شد كه ناچار از تناول غذا گرديد، پس به مقدار ثُلث شكم خود را براي طعامش بگذارد، و ثلث آنرا براي آبش، و ثلث آنرا براي نفَسش.»
وَ أَمَّا اللَوَاتِي فِي الْحِلْمِ: فَمَنْ قَالَ لَكَ: إنْ قُلْتَ وَاحِدَةً سَمِعْتَ عَشْرًا فَقُلْ: إنْ قُلْتَ عَشْرًا لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَةً!
وَ مَنْ شَتَمَكَ فَقُلْ لَهُ: إنْ كُنْتَ صَادِقًا فِيمَا تَقُولُ فَأَسْأَلُ اللَهَ أَنْ يَغْفِرَلِي؛ وَ إنْ كُنْتَ كَاذِبًا فِيمَا تَقُولُ فَاللَهَ أَسْأَلُ أَنْ يَغْفِرَ لَكَ.
وَ مَنْ وَعَدَكَ بِالْخَنَي فَعِدْهُ بِالنَّصِيحَةِ وَ الرَّعَآءِ.
«و امّا آن سه چيزي كه راجع به بردباري و صبر است: پس كسيكه به تو بگويد: اگر يك كلمه بگوئي ده تا ميشنوي به او بگو: اگر ده كلمه بگوئي يكي هم نميشنوي!
و كسيكه ترا شتم و سبّ كند و ناسزا گويد، به وي بگو: اگر در آنچه ميگوئي راست ميگوئي، من از خدا ميخواهم تا از من درگذرد؛ و اگر در آنچه ميگوئي دروغ ميگوئي، پس من از خدا ميخواهم تا از تو درگذرد.
و اگر كسي تو را بيم دهد كه به تو فحش خواهم داد و ناسزا خواهم گفت، تو او را مژده بده كه من دربارة تو خيرخواه ميباشم و مراعات تو را مينمايم.»
وَ أَمَّا اللَوَاتِي فِي الْعِلْمِ: فَاسْأَلِ الْعُلَمَآءَ مَا جَهِلْتَ، وَ إيَّاكَ أَنْ تَسْأَلَهُمْ تَعَنُّتًا وَ تَجْرِبَةً؛ وَ إيَّاكَ أَنْ تَعْمَلَ بِرَأْيِكَ شَيْئًا، وَ خُذْ بِالاِحْتِياطِ فِي جَمِيعِ مَا تَجِدُ إلَيْهِ سَبِيلاً؛ وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْيَا هَرَبَكَ مِنَ الاْسَدِ، وَ لاَ تَجْعَلْ رَقَبَتَكَ لِلنَّاسِ جِسْرًا!
قُمْ عَنِّي يَا أَبَا عَبْدِاللَهِ! فَقَدْ نَصَحْتُ لَكَ؛ وَ لاَ تُفْسِدْ عَلَيَّ وِرْدِي؛ فَإنِّي امْرُؤٌ ضَنِينٌ بِنَفْسِي. وَ السَّلاَمُ عَلَي مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَي.
«و امّا آن سه چيزي كه راجع به علم است: پس، از علماء بپرس آنچه را كه نميداني؛ و مبادا چيزي را از آنها بپرسي تا ايشان را به لغزش افكني و براي آزمايش و امتحان بپرسي. و مبادا كه از روي رأي خودت به كاري دست زني؛ و در جميع اموري كه راهي به احتياط و محافظت از وقوع در خلافِ امر داري احتياط را پيشة خود ساز. و از فتوي دادن بپرهيز همانطور كه از شير درنده فرار ميكني؛ و گردن خود را جِسر و پل عبور براي مردم قرار نده.
اي پدر بندة خدا (أبا عبدالله) ديگر برخيز از نزد من! چرا كه تحقيقاً براي تو خير خواهي كردم؛ و ذِكر و وِرد مرا بر من فاسد مكن، زيرا كه من مردي هستم كه روي گذشت عمر و ساعات زندگي حساب دارم، و نگرانم از آنكه مقداري از آن بيهوده تلف شود. و تمام مراتب سلام و سلامت خداوند براي آن كسي باد كه از هدايت پيروي ميكند، و متابعت از پيمودن طريق مستقيم مينمايد
خیر دنیا و آخرت
پيامبر صلى الله عليه و آله:
إِنَّ رَجُلاً أَتى سَيِّدَنا رَسولَ اللّه صلى الله عليه و آله فَقالَ: يا رَسولَ اللّه عَلِّمنى خُلقا يَجمَعُ لى خَيرَ الدُّنيا وَالخِرَةِ فَقالَ صلى الله عليه و آله : لاتَكذِب؛
مردى به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كرد: به من اخلاقى بياموزيد كه خير دنيا و آخرت در آن جمع باشد، حضرت فرمودند: دروغ نگو.
(بحارالأنوار، ج72، ص262، ح43)
حدیث عنوان بصری
وَ رَجَعْتُ إلَي دَارِي مُغْتَمًّا وَ لَمْ أَخْتَلِفْ إلَي مَالِكِ بْنِ أَنَسٍ لِمَا أُشْرِبَ قَلْبِي مِنْ حُبِّ جَعْفَرٍ.
فَمَا خَرَجْتُ مِنْ دَارِي إلاَّ إلَي الصَّلَوةِ الْمَكْتُوبَةِ، حَتَّي عِيلَ صَبْرِي.
فَلَمَّا ضَاقَ صَدْرِي تَنَعَّلْتُ وَتَرَدَّيْتُ وَ قَصَدْتُ جَعْفَرًا، وَ كَانَ بَعْدَ مَا صَلَّيْتُ الْعَصْرَ.
«و با حال اندوه و غصّه به خانهام باز گشتم؛ و بجهت آنكه دلم از محبّت جعفر اشراب گرديده بود، ديگر نزد مالك بن أنس نرفتم. بنابراين از منزلم خارج نشدم مگر براي نماز واجب (كه بايد در مسجد با امام جماعت بجاي آورم) تا به جائيكه صبرم تمام شد.
در اينحال كه سينهام گرفته بود و حوصلهام به پايان رسيده بود نعلَين خود را پوشيدم و رداي خود را بر دوش افكندم و قصد زيارت و ديدار جعفر را كردم؛ و اين هنگامي بود كه نماز عصر را بجا آورده بودم.»
فَلَمَّا حَضَرْتُ بَابَ دَارِهِ اسْتَأْذَنْتُ عَلَيْهِ، فَخَرَجَ خَادِمٌ لَهُ فَقَالَ: مَاحَاجَتُكَ؟!
فَقُلْتُ: السَّلاَمُ عَلَي الشَّرِيفِ.
فَقَالَ: هُوَ قَآئِمٌ فِي مُصَلاَّهُ. فَجَلَسْتُ بِحِذَآءِ بَابِهِ. فَمَا لَبِثْتُ إلاَّ يَسِيرًا إذْ خَرَجَ خَادِمٌ فَقَالَ: ادْخُلْ عَلَي بَرَكَةِ اللَهِ. فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَيْهِ. فَرَدَّ السَّلاَمَ وَ قَالَ: اجْلِسْ! غَفَرَ اللَهُ لَكَ!
«پس چون به درِ خانة حضرت رسيدم، اذن دخول خواستم براي زيارت و ديدار حضرت. در اينحال خادمي از حضرت بيرون آمد و گفت: چه حاجت داري؟!
گفتم: سلام كنم بر شريف.
خادم گفت: او در محلّ نماز خويش به نماز ايستاده است. پس من مقابل درِ منزل حضرت نشستم. در اينحال فقط به مقدار مختصري درنگ نمودم كه خادمي آمد و گفت: به درون بيا تو بر بركت خداوندي (كه به تو عنايت كند). من داخل شدم و بر حضرت سلام نمودم. حضرت سلام مرا پاسخ گفتند و فرمودند: بنشين! خداوندت بيامرزد!»
فَجَلَسْتُ، فَأَطْرَقَ مَلِيًّا، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ، وَ قَالَ: أَبُو مَنْ؟!
قُلْتُ: أَبُو عَبْدِاللَهِ!
قَالَ: ثَبَّتَ اللَهُ كُنْيَتَكَ وَ وَفَّقَكَ يَا أَبَا عَبْدِاللَهِ! مَا مَسْأَلَتُكَ؟!
فَقُلْتُ فِي نَفْسِي: لَوْ لَمْ يَكُنْ لِي مِنْ زِيَارَتِهِ وَ التَّسْلِيمِ غَيْرُ هَذَا الدُّعَآءِ لَكَانَ كَثِيرًا.
«پس من نشستم، و حضرت قدري به حال تفكّر سر به زير انداختند و سپس سر خود را بلند نمودند و گفتند: كنيهات چيست؟!
گفتم: أبوعبدالله (پدر بندة خدا)!
حضرت گفتند: خداوند كنيهات را ثابت گرداند و تو را موفّق بدارد اي أبوعبدالله! حاجتت چيست؟!
من در اين لحظه با خود گفتم: اگر براي من از اين ديدار و سلامي كه بر حضرت كردم غير از همين دعاي حضرت هيچ چيز دگري نباشد، هرآينه بسيار است.»
ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ: مَا مَسْأَلَتُكَ؟!
فَقُلْتُ: سَأَلْتُ اللَهَ أَنْ يَعْطِفَ قَلْبَكَ عَلَيَّ، وَ يَرْزُقَنِي مِنْ عِلْمِكَ. وَ أَرْجُو أَنَّ اللَهَ تَعَالَي أَجَابَنِي فِي الشَّرِيفِ مَا سَأَلْتُهُ.
فَقَالَ: يَا أَبَا عَبْدِاللَهِ! لَيْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ؛ إنَّمَا هُوَ نُورٌ يَقَعُ فِي قَلْبِ مَنْ يُرِيدُ اللَهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي أَنْ يَهْدِيَهُ. فَإنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلاً فِي نَفْسِكَ حَقِيقَةَ الْعُبُودِيَّةِ، وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ، وَ اسْتَفْهِمِ اللَهَ يُفْهِمْكَ!
«سپس حضرت سر خود را بلند نمود و گفت: چه ميخواهي؟!
عرض كردم: از خداوند مسألت نمودم تا دلت را بر من منعطف فرمايد، و از علمت به من روزي كند. و از خداوند اميد دارم كه آنچه را كه دربارة حضرت شريف تو درخواست نمودهام به من عنايت نمايد.
حضرت فرمود: اي أبا عبدالله! علم به آموختن نيست. علم فقط نوري است كه در دل كسي كه خداوند تبارك و تعالي ارادة هدايت او را نموده است واقع ميشود. پس اگر علم ميخواهي، بايد در اوّلين مرحله در نزد خودت حقيقت عبوديّت را بطلبي؛ و بواسطة عمل كردن به علم، طالب علم باشي؛ و از خداوند بپرسي و استفهام نمائي تا خدايت ترا جواب دهد و بفهماند.»
قُلْتُ: يَا شَرِيفُ! فَقَالَ: قُلْ: يَا أَبَا عَبْدِاللَهِ!
قُلْتُ: يَا أَبَا عَبْدِاللَهِ! مَا حَقِيقَةُ الْعُبُودِيَّةِ؟!
قَالَ: ثَلاَثَةُ أَشْيَآءَ: أَنْ لاَ يَرَي الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِيمَا خَوَّلَهُ اللَهُ مِلْكًا، لاِنَّ الْعَبِيدَ لاَ يَكُونُ لَهُمْ مِلْكٌ، يَرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَهِ، يَضَعُونَهُ حَيْثُ أَمَرَهُمُ اللَهُ بِهِ؛ وَ لاَ يُدَبِّرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِيرًا؛ وَ جُمْلَةُ اشْتِغَالِهِ فِيمَا أَمَرَهُ تَعَالَي بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ.
فَإذَا لَمْ يَرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِيمَا خَوَّلَهُ اللَهُ تَعَالَي مِلْكًا هَانَ عَلَيْهِ الاْءنْفَاقُ فِيمَا أَمَرَهُ اللَهُ تَعَالَي أَنْ يُنْفِقَ فِيهِ؛ وَ إذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِيرَ نَفْسِهِ عَلَي مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَيْهِ مَصَآئِبُ الدُّنْيَا؛ وَ إذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللَهُ تَعَالَي وَ نَهَاهُ، لاَيَتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إلَي الْمِرَآءِ وَ الْمُبَاهَاةِ مَعَ النَّاسِ.
فَإذَا أَكْرَمَ اللَهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلاَثَةِ هَانَ عَلَيْهِ الدُّنْيَا، وَ إبْلِيسُ، وَ الْخَلْقُ. وَ لاَ يَطْلُبُ الدُّنْيَا تَكَاثُرًا وَ تَفَاخُرًا، وَ لاَ يَطْلُبُ مَا عِنْدَ النَّاسِ عِزًّا وَ عُلُوًّا، وَ لاَ يَدَعُ أَيَّامَهُ بَاطِلاً.
فَهَذَا أَوَّلُ دَرَجَةِ التُّقَي. قَالَ اللَهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي:
تِلْكَ الدَّارُ ا لاْ خِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لاَ يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الاْرْضِ وَ لاَ فَسَادًا وَ الْعَـ’قِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ.
«گفتم: اي شريف! گفت: بگو: اي پدر بندة خدا ( أبا عبدالله )!
گفتم: اي أبا عبدالله! حقيقت عبوديّت كدام است؟
گفت: سه چيز است: اينكه بندة خدا براي خودش دربارة آنچه را كه خدا به وي سپرده است مِلكيّتي نبيند؛ چرا كه بندگان داراي مِلك نميباشند، همة اموال را مال خدا ميبينند، و در آنجائيكه خداوند ايشان را امر نموده است كه بنهند، ميگذارند؛ و اينكه بندة خدا براي خودش مصلحت انديشي و تدبير نكند؛ و تمام مشغوليّاتش در آن منحصر شود كه خداوند او را بدان امر نموده است و يا از آن نهي فرموده است.
بنابراين، اگر بندة خدا براي خودش مِلكيّتي را در آنچه كه خدا به او سپرده است نبيند، انفاق نمودن در آنچه خداوند تعالي بدان امر كرده است بر او آسان ميشود. و چون بندة خدا تدبير امور خود را به مُدبّرش بسپارد، مصائب و مشكلات دنيا بر وي آسان ميگردد. و زماني كه اشتغال ورزد به آنچه را كه خداوند به وي امر كرده و نهي نموده است، ديگر فراغتي از آن دو امر نمييابد تا مجال و فرصتي براي خودنمائي و فخريّه نمودن با مردم پيدا نمايد.
پس چون خداوند، بندة خود را به اين سه چيز گرامي بدارد، دنيا و ابليس و خلائق بر وي سهل و آسان ميگردد؛ و دنبال دنيا به جهت زيادهاندوزي و فخريّه و مباهات با مردم نميرود، و آنچه را كه از جاه و جلال و منصب و مال در دست مردم مينگرد، آنها را به جهت عزّت و علوّ درجة خويشتن طلب نمينمايد، و روزهاي خود را به بطالت و بيهوده رها نميكند.
و اينست اوّلين پلّه از نردبان تقوي. خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد:
آن سراي آخرت را ما قرار ميدهيم براي كسانيكه در زمين ارادة بلندمنشي ندارند، و دنبال فَساد نميگردند؛ و تمام مراتبِ پيروزي و سعادت در پايان كار، انحصاراً براي مردمان با تقوي است.»
ادامه دارد
نیایش و توکل، عوامل آرامش روح انسان
عوامل آرامش روح انسان
در گستره هستی، انسان والاترین مقام را با مقدسترین روح صاحب گشت، و تعهد نگهداری این مقام و منزلت را با خدای خویش بست و با اقرار به پروردگاری وی پاسداری از حریم مقدس انسانی را نمود و علم خود را در بوته عمل از صافی گذراند و ایمان خویش را با نیایش صفا و جلا داد و با توتیای عبادت دیدگان خود را نور بصیرت بخشید و بدینوسیله از تنگنای بیپناهی و تنهائی نجات یافت و در پناه ذات اقدس الهی که جاودانه و همیشگی است مأمن گزید. در اینجاست که رابطه عبد و معبود مطرح، و مقوله عبادات گشوده میشود و باب گفتگو از مسایل عبادی و دینی در ارتباط با روانشناسی باز میگردد. در این مقاله به دو عامل دعا و نیایش و توکّل در حدّ حوصله یک مقاله اشاره میشود و بیاری خداوند ارتباط آنها را با مسایل روانی انسان بیان خواهیم کرد.
صفحات: 1· 2
حدیث عنوان بصری
قَالَ الشَّيْخُ شَمْسُ الدِّينِ مُحَمَّدُ بْنُ مَكِّيٍّ: نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّيْخِ أَحْمَدَ الْفَرَاهَانِيِّ رَحِمَهُ اللَهُ، عَنْ عُِنْوَانِ الْبَصْرِيِّ؛ وَ كَانَ شَيْخًا كَبِيرًا قَدْ أَتَي عَلَيْهِ أَرْبَعٌ وَ تِسْعُونَ سَنَةً.
قَالَ: كُنْتُ أَخْتَلِفُ إلَي مَالِكِ بْنِ أَنَسٍ سِنِينَ. فَلَمَّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْمَدِينَةَ اخْتَلَفْتُ إلَيْهِ، وَ أَحْبَبْتُ أَنْ ءَاخُذَ عَنْهُ كَمَا أَخَذْتُ عَنْ مَالِكٍ.
« ـ ميگويم: من به خطّ شيخ ما: بهاء الدّين عامِلي قَدَّس الله روحَه چيزي را بدين عبارت يافتم:
شيخ شمس الدّين محمّد بن مكّيّ (شهيد اوّل) گفت: من نقل ميكنم از خطّ شيخ احمد فراهاني رحمه الله از عُنوان بصري؛ و وي پيرمردي فرتوت بود كه از عمرش نود و چهار سال سپري ميگشت.
او گفت: حال من اينطور بود كه به نزد مالك بن أنس رفت و آمد داشتم. چون جعفر صادق عليه السّلام به مدينه آمد، من به نزد او رفت و آمد كردم، و دوست داشتم همانطوريكه از مالك تحصيل علم كردهام، از او نيز تحصيل علم نمايم.»
فَقَالَ لِي يَوْمًا: إنِّي رَجُلٌ مَطْلُوبٌ وَ مَعَ ذَلِكَ لِي أَوْرَادٌ فِي كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ ءَانَآءِ اللَيْلِ وَ النَّهَارِ، فَلاَ تَشْغَلْنِي عَنْ وِرْدِي! وَ خُذْ عَنْ مَالِكٍ وَ اخْتَلِفْ إلَيْهِ كَمَا كُنْتَ تَخْتَلِفُ إلَيْهِ.
«پس روزي آنحضرت به من گفت: من مردي هستم مورد طلب دستگاه حكومتي (آزاد نيستم و وقتم در اختيار خودم نيست، و جاسوسان و مفتّشان مرا مورد نظر و تحت مراقبه دارند.) و علاوه بر اين، من در هر ساعت از ساعات شبانه روز، أوراد و اذكاري دارم كه بدانها مشغولم. تو مرا از وِردم و ذِكرم باز مدار! و علومت را كه ميخواهي، از مالك بگير و در نزد او رفت و آمد داشته باش، همچنانكه سابقاً حالت اينطور بود كه به سوي وي رفت و آمد داشتي.»
فَاغْتَمَمْتُ مِنْ ذَلِكَ، وَ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ، وَ قُلْتُ فِي نَفْسِي: لَوْ تَفَرَّسَ فِيَّ خَيْرًا لَمَا زَجَرَنِي عَنِ الاِخْتِلاَفِ إلَيْهِ وَ الاْخْذِ عَنْهُ.
فَدَخَلْتُ مَسْجِدَ الرَّسُولِ صَلَّي اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلَّمْتُ عَلَيْهِ، ثُمَّ رَجَعْتُ مِنَ الْغَدِ إلَي الرَّوْضَةِ وَ صَلَّيْتُ فِيهَا رَكْعَتَيْنِ وَ قُلْتُ: أَسْأَلُكَ يَا اللَهُ يَا اللَهُ! أَنْ تَعْطِفَ عَلَيَّ قَلْبَ جَعْفَرٍ، وَ تَرْزُقَنِي مِنْ عِلْمِهِ مَا أَهْتَدِي بِهِ إلَي صِرَاطِكَ الْمُسْتَقِيمِ!
«پس من از اين جريان غمگين گشتم و از نزد وي بيرون شدم، و با خود گفتم: اگر حضرت در من مقدار خيري جزئي را هم تفرّس مينمود، هر آينه مرا از رفت و آمد به سوي خودش، و تحصيل علم از محضرش منع و طرد نميكرد.
پس داخل مسجد رسول الله صلّي الله عليه و ا´له شدم و بر آنحضرت سلام كردم. سپس فرداي آن روز به سوي روضه برگشتم و در آنجا دو ركعت نماز گزاردم و عرض كردم: اي خدا! اي خدا! من از تو ميخواهم تا قلب جعفر را به من متمايل فرمائي، و از علمش به مقداري روزي من نمائي تا بتوانم بدان، به سوي راه مستقيم و استوارت راه يابم!»
ادامه دارد