هجران یار
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده
گوشه ای از کربلا جا و مکانم بده
ما را زیاد دعا کن آقا جان
در تند بادهای زندگی دستانم را بگیر
دست من گیر که این دست همان است که من
سال ها در غم هجران تو بر سر زده ام
برای عاقبت به خیری مان دعا کن آقا جان
درست است که بعضی وقت ها ما بی معرفتیم
اما تو ……….
امام رضا علیه السلام
هر چند حال و روز زمین و زمان بد است؛
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است!
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
اینجا برای عشق شروعی مجدد است…
بهار مي رسد از ره ، اگر تو بازآيي .....
روزها از پي هم مي گذرندو قلبها در آتش هجرانت مي سوزند،دلها ديگر قصيده سرايي نمي كنند، اينك تمام شعرها به يك مصرع ختم مي شوند يا اباصالح المهدي ( عج) بيا …. هيچ چيز سخت تر از انتـظار نيست .اما اگر بداني در پس اين پرده ها انتظاري بهاري نـــشسته و منتظر تمام شدن زمستان دلهاست تا سبد سبد شكوفه به دلها هديه دهد ، انتظــار آسان تر مي شود.
***
چه انتظار عجیبی
تو بین منتظران هم
عزیز من چه غریبی!
عجیبتر آن كه چه آسان
نبودنت شده عادت
چه بی خیال نشستیم
نه كوششی، نه توجهی
فقط نشسته و گفتیم:
خدا كند كه بیایی
***
برای آمدنت انتظار کافی نیست دعا و اشک و دل بیقرار کافی نیست
خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی دعای این همه شبزندهدار کافی
غصه میخوری؟!؟ نماز دهه اول ذیحجه بخوان
ایام حج نزدیک شده حاجیا رفتن حج رفتن تا پاک بشن وسلوکی به سوی پروردگارشون داشته باشن وتوحیدی بشن وبرگردن وتوحید رو در جامعه هم گسترش بدهند.ممکنه شما غصه بخوردید که از این فیض محرم شدین اما
خیلی هم غصه نخورید به جاش یک نماز معرفی شده که در دهه اول ماه ذیحجه خونده میشه وثواب خوندنش مثل ثواب حج میمونه
نماز شبهاى دهه اول
در هر شب از آن بین نماز مغرب و عِشاء، این دو ركعت نماز را به جا آور؛ تا در ثواب با حاجیها شریك شوى،گرچه حج نكرده باشى.
در هر ركعت آن سوره «فاتحه الكتاب» و «اخلاص» و پس از آن، این آیه را بخوان: وَ وَاعَدْنَا مُوسىَ ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَ قَالَ مُوسىَ لِأَخِیهِ هَرُونَ اخْلُفْنىِ فىِ قَوْمِى وَ أَصْلِحْ وَ لَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِین
سلام مادر بزرگ
چارلز اینگونه می نویسد
سلام مادر بزرگ
کاش زنده بودی و میدیدی …
که بالاخره بزرگترین آرزوی دوران کودکی ام برآورده شده است …
بدترین آرزویی را میگویم که یک کودک میتواند آرزو کند :
” بزرگ شدن … “
شروع دوباره
گاهی اوقات ما طلبه ها در مسیر طلبگی درس می خوامنیم ویاد می گیریم اما در مرتبه عمل خیلی عمل نیستیم وقیقت این است که ما یاد نگرفتیم برای اینکه عمل کنیم البته این جمله فقط برای بعضی از طلاب درست است که بنده حقیر هم جز این گروه هستم باید اقرار کرد که در گذر دوران طلبگی یاد گرفتیم تا یاد بگیریم .
داستان از اینجا آغاز شدکه در مدرسه صحبت از اخلاص بود ومخلصین اما ما کجا ومخلصین کجا؟
اخلاص یعنی خالص نمودن اندیشه و نیت و اخلاق و عمل و عبادت و تمام اعضا و جوارح برای خدا که دو نکته اساسی در آن لحاظ می شود. یکی اینکه خود عمل و اندیشه و سخن گفتن و عبادت و مانند آن عملی خدایی و خدا پسند باشد, و دیگر اینکه انسان این عمل خداپسند را برای رضای خدا انجام دهد و نیت و انگیزه اش هم خدایی باشد.
فقط خواندیم ورد شدیم اما با این جریان من فهمیدم که از مخلصین نیستم
اما حادثه از این جا شروع شد که من در مسیر انجام فعالیت های فرهنگی خیلی تند حرکت را شروع کردم از آغاز هر کاری بود به هر صورتی که می شد انجام دادیم تا اینکه با لاخره بریدم
بریدم از اینکه چرا فقط من همه کارها را پیگیری می کنم ؟ چرا من مراقبم که همه برنامه ها صحیح صورت بگیرد وچرا من من من من
بگذریم که در این مسیر بعضی از دوستان حرکتی آرام داشتند و…
به هر حال با بیان ایبن مشکل به یکی از مسئولین وپیگیری مسئول مربوطه متوجه شدیم همه می دانند که کار را ….
اما با حضور سرکار خانم قیاسی وبرگزاری جلسه در جلسه توبیخات شروع شد غیبت آن هم در مکان مقدس حوزه
واقعیت این بود که من باور نداشتم که سخن من غیبت باشد بلکه انتقاد بود اما وقتی استاد اخلاق نظر دهند حتما غیبت بود واما اینکه همه چیز را به طور کامل و واضح می دانستند یا خیر !نمی دانم
به هر حال ما هم شروع کردیم به کند کردن حرکت اگرچه که بی نظمی ومشکلاتی برای فعالیت ها ایجاد شد اما دانستم که اگر کار بنده به خاطر خدا بود وبا اخلاص انجام شده بود کند کاری و.. اصلا ایجاد نمی شد وتازه در مسیر طلبگی درس اخلاص را آموختم.
از شما خواننده محترم که مطمئنا تجربیات فراوانی را در مسیر فعالیت کردن داشته اید درخواست می کنم که نظر خود را درباره این موضوع بیان کنید شاید راهی را در مسیر درست خودسازی دریابیم وبه حول قوه الهی در مسیر طلبگی درست حرکت کنیم.
رمز و رازهای خوب خوابیدن را بیاموزید
شلوغي، كار، خستگي، كمبود انرژي و… اين لغات بخش غيرقابل انكاري از زندگي همه ما شدهاند. راه فرار بسياري از اين مشكلات يك خواب خوب است اما اين راه فرار براي خيلي از ما با چالش همراه بوده و در واقع يك مشكل اصلي امروز جامعه ما، مشكلات خواب است. در اين مطلب به شما ميگوييم كه ميزان خواب مورد نياز روزانهتان چقدر است و چگونه بايد خوب بخوابيد.
همه ما ميدانيم كه كمخوابي براي س;لامتمان ضرر دارد، اما آيا ميدانيد چقدر خوابيدن برايتان مناسب است؟ ميدانيد كمخوابي چه بيماريهايي را براي شما رقم ميزند اگر پاسخ اين سؤالات را نميدانيد خواندن اين مطلب را از دست ندهيد.مطالعات و پژوهشها نشان داده اگر در مدتي نسبتا كوتاه هر شب بيخوابي داشته باشيد، خودتان را در معرض بيماريها و مشكلاتي مثل اضافهوزن و افزايش فشارخون قرار ميدهيد اما مسئله تنها كمخوابي نيست، خيلي از افراد حتي ممكن است 8ساعت بخوابند ولي صبح بلافاصله پس از بيدار شدن از خواب خسته هستند. در نهايت آنها هم مثل خيليهاي ديگر ميپرسند: «ما هر شب به چند ساعت خواب نياز داريم؟»
صفحات: 1· 2
نظر حضرت آیت الله خامنه ای درباره ی شهید قدوسی
به مناسبت شهادت آیت الله قدوسی
آیت الله خامنه ای به لحاظ روابط خانوادگی ومبارزات سیاسی ارتباط نزدیکی با مرحوم شهید قدوسی داشت . ایشان پس از شهادت شهید قدوسی درباره ی وی می فرمایند:
« آشنایی من با شهید قدوسی بسیار قدیمی است، ما به طور خانوادگی با خانواده ی مرحوم علامه طباطبایی ارتباط نزدیکی داشتیم، چون مرحوم علامه با پدرم دوستی دیرینه ای از نجف داشتند در سفرهایی که ایشان بارها به مشهد داشتند به طور خانوادگی با ما در تماس بودند ووقتی شهید قدوسی داماد خانواده ی علامه شدند با ایشان هم آشنایی پیدا کردیم. اوایلی که من به قم رفتم با شهید قدوسی به عنوان یک دوست مراوده داشتم البته هر چه می گذشت ارتباطات دوستانه ی ما با ایشان قوی تر ومحکم تر می شد وبعدها که ایشان مدرسه ی حقانی را اداره کردند وبا مرحوم شهید بهشتی وآقای جنتی هم کاری نزدیکی داشتند گاهی هم به مشهد می آمدند ودرباره ی مسایل مدرسه ما بارها با هم صحبت کردیم وهنگامی که انقلاب اسلامی در سال 1341 آغاز شد وقم محور مرکزی برای حرکت انقلابی بود در قم تشکیلاتی را به وجود آوردیم که پس از 15 خرداد اولین تشکیلات حوزه ی علمیه ی قم و اولین سازمانی بود که با اتکا به عناصر حوزه ی علمیه به وجود آمد. در این تشکیلات آقای هاشمی رفسنجانی ونیز آقای قدوسی و… نیز شرکت داشتند. با گذشت زمان این ارتباطات بیشتر گردید تا این که انقلاب پیروز شد ودر جریانات دستگاه قضایی دادسرا وداستانی انقلاب در سطح گسترده ای فعالیت مشترک داشتیم تا هنگامی که ایشان به شهادت رسیدند.»
اعتماد به قضاى الهى
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
الا تكال على القضاء اروح
بر قضاى الهى تكيه زدن آسايش بخش تر است .
قضاى حق اگر شد تكيه گاهت ****باوضاع جهان نبود نگاهت
به آسايش گذارى عمر شيرين ****نگردى از قضاى دهر غمگين
نگاه به قرآن
در آموزه های دینی آمده است هرگاه بر خواندن قرآن توانایی نداشتی به قرآن نگاه کنید که این نگاه اثر مطلوبی را بر وجود انسان می گذارد وسبب نورانی شدن انسان می گردد وانسان را به عبودیت نزدیک می نماید.
امام صادق عليه السلام فرمودند: «النَّظَرُ فِي الْمُصْحَفِ عِبَادَة» ؛نگاه کردن به قرآن عبادت است.
همچنین امام باقر علیه السلام فرمودند:«و النَّظَرُ الی الْمُصْحَفِ مِن غَیرِقِرائـةٍعِبَادَةً» ؛نگاه کردن به قرآن بدون قرائت آن عبادت است.
قران کریم،چشم کور را بینا کرده وجان تشنه را سیراب می کند،وسلامتی وبی نیازی به انسان می بخشد.
تمام اعضاء وجوارح انسان باید از قرآن بهره گیرد.سهم چشم هم نگاه به آیات پر نور کتاب الهی است.
يوم الهدم
8 شوال سالروز تخريب بقيع / يوم
الهدم
تا به حال نام يوم الهدم را شنيده ايد؟ يوم الهدم يعني روز ويران کردن …
در هشتم شوال سال 1344 هجري قمري پس ازاشغال مکه ، وهابيان به سرکردگيعبدالعزيزبن سعود روي به مدينه آوردند وپس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر،سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورينعثماني را بيرون کردند و به تخريب قبورائمه بقيع و ديگر قبور هم چنين قبرابراهيم فرزند پيامبر اکرم - صلي اللهعليه و آله و سلم - قبور زنان آن حضرت ،قبر ام البنين مادر حضرت اباالفضلالعباس - عليه السلام - و قبر عبداللهپدر پيامبر و اسماعيل فرزند امام صادق -عليه السلام - و بسياري قبورديگرپرداختند. ضريح فولادي ائمه بقيع راکه در اصفهان ساخته شده بود و روي قبورحضرات معصومين امام مجتبي ، امام سجاد ،امام باقر و امام صادق - عليهم السلام -قرار داشت را از جا در آورده ، بردند .اما اين اولين حمله آنان به مدينه نبود .آنان در سال 1221 هجرينيز يک بار ديگر به مدينه هجوم برده ، پس از يک سال و نيممحاصره توانسته بودند آن شهر را تصزفکنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشيايگرانبهاي حرم پيامبر - صلي الله عليه وآله و سلم - و تخريب و غارت قبرستان بقيع
نمودند .
طبق نقل تاريخي آن ها در اين حمله چهرصندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس وياقوت گرانبها و حدود يکصد قبضه شمشيربا غلاف هاي مطلا به طلاي خالص و تزيين شده به الماس و ياقوت و … به يغما بردند .و اين نيزنخستين حمله آنان به مقدسات اسلامي نبود . صلاح الدين مختار نويسنده و مورخ وهابي در کتاب “تاريخ امملکه العربيه السعوديه کما عرفت” بخشي از افتخارات وهابيت در حمله به کربلاي معلي
را چينن شرح مي دهد : در سال 1216 اميرسعود در رأس نيروهاي بسياري از مردم نجد وحبوب و حجاز و تهامه و نواحي ديگر به قصد عراق حرکت نمود و در ماه ذي القعده بهشهر کربلا رسيد و آن را محاصره کرد . سپاه مذکور باروي شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند . بيشترمردم را در کوچه و بازار و خانه ها به قتل رسانيدند و نزديک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند ، سپس در محلي به نام ابيض گرد آمدند . خمس اموالرا خود سعود برداشت و بقيه را به هر پياده يک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد .(چون به نظر آنها جنگ باکفار بود)
عثمان بن بشر از ديگر مورخان وهابي درباره حمله به كربلا چنين مي نويسد: “…گنبد روي قبر (يعني قبر امام حسين عليه السلام) را ويران ساختند و صندوق روي قبررا كه زمرد و ياقوت و جواهرات ديگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره وقرآن هاي نفيس و جز آنها يافتند، غارت كردند و نزديك ظهر از شهر بيرون رفتند درحالي كه قريب به 2000 تن از اهالي كربلا را
كشته بودند.”
جالب اين جاست كه مورخ مزبور نام كتاب خود را “عنوان المجد في تاريخ نجد” گذاشته و از اين وقايع به عنوان
نشانههاي مجد و شكوه و عظكت وهابيت ياد كرده است!
اما اين فقط شيعيان و اماكن مقدسه آنها نبودند كه وهابيان آثار مجد وشكوه خود را در آن به نمايش گذاشتهاند،مكه مكرمه و طائف نيز از حملات آنان در امام نماند. “جميل صدقي زهاوي” در خصوص فتح طائف مي نويسد: “طفل شيرخواره را بر روي سينه مادرس سر بريدند، جمعي را كه مشغول فراگيري قرآن بودند كشتند، چون در خانهها كسي باقي نماند، به دكانها و مساجد رفتند و هر كس بود، حتي گروهي را
كه در حال ركوع و سجود بودند، كشتند.
كتابها را كه در ميان آنها تعدادي مصحف شريف و نسخههايي از صحيح بخاري و مسلم و ديگر كتب فقه و حديث بود، در كوچه و بازارافكندند و آنها را پيمال كردند.” سرزدن اين قبيل امور از پيروان محمد
بن عبدالوهاب شگفت نيست! تابعان كسي كه همه مسلمانان را كافر و مشرك مي دانست و مكه و مدينه را قبل از آنكه به دست وهابيان بيافتد، دارالحرب و دارالكفر!مي دانست. در كتاب “الدررالسنيه” مي خوانيم:
“وي - محمد بن عبدالوهاب - از صلوات بر پيامبر صلي الله عليه و اله نهي ميكرد و از شنيدن آن ناراحت ميشد. صلواتفرستنده را اذيت ميكرد و به سختترين وجه مجازات مي نمود.
حتي او دستور داد مرد نابيناي متديني را كه مؤذن بود و صوت خوشي داشت، چون به حرف او گوش نداده، بر پيامبر صلوات فرستاده بود، به قتل رسانند. بسياري از كتب مربوط به صلوات بر پيامبر صلي الله عليه و آله را به آتش كشيد و به هريك از پيروانش اجازه مي داد قرآن را مطابق فهم خود تفسير كند.”
محمد بن عبدالوهاب به نوبهي خود در اعتقادات پيرو"ابن تيميه حنبلي” است، كه در قرن هشتم هجري ميزيسته است، از ابن تيميه عقايد جالبي نقل شده است. از جمله اينكه او خدا را جسم ميدانست! براي ذات مقدس خداوند دست و پا و چشم و زبان و دهان قائل بود! ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامهي حود مي گويد: “ابن تيميه را بر منبر مسجد جامع دمشق ديدم كه مردم را موعظه ميكرد و ميگفت: خداوند به
آسمان دنيا ميآيد، همان گونه كه من اكنون فرود ميآيم! سپس يك پله از منبر پائين ميآمد!”
عقايد او آنچنان سخيف و بيمقدار بود كه خود اهل سنت وي را به زندان افكندند و در رد او كتب متعددي را به رشته تحرير درآوردند.
اين قطرهاي كوچك از مرداب اعتقادات و عملكرد وهابيان در طول اين ساليان است. در طول اين دوران دانشمندان زيادي چه شيعه و چه سني به نقد عقايد وهابيت دست زدهاند و به شبهات گوناگون آنان پاسخ دادهاند. يكي از شبهات آنان مسألهي بناء بر قبور است. آنها ساختن بنا اعم از مسجد يا غير آن را بر قبر حرام
ميدانند. در اين نوشتار سعي مي كنيم پاسخي مناسب به شبههي مذكور بدهيم.
نخست آنكه: اين شبههي آنان را صريح آيهي 21 سوره كهف دفع مينمايد، كه در خصوص ماجراي اصحاب كهف از قول مومناني كه ميخواستند ياد اصحاب كهف را گرامي دارند مي فرمايد: لَنَتَّخِذَنَّ
عَلَيْهِم مَّسْجِدًا (بي ترديد بر روي قبور آنان مسجدي بنا مي كنيم) دوم آنكه: هنگام ظهور اسلام و در دوران فتوحان اسلامي بناهايي بر قبور انبياء گذشته وجود داشت. از جمله ميتوان به قبر حضرت
داوود و حضرت موسي در بيت المقدس اشاره نمود. جالب اينجاست كه خليفه دوم كه طبق نظر اين آقايان از صحابه است و معصوم، خود براي انعقاد پيمان صلح به بيت المقدس رفت و پس از تسلط بر آن شهر،
اقدامي در راستاي از بين بردن اين قبور به عمل نياورد…
اما به راستي قومي كه در تاريخ نه چندان طولاني خود، چنان كه از زبان مورخين خودشان شنيديم قرآنها را در
خيابانها لگد مال ساختند و در قتل عام پيروان علي عليه السلام و ساير خلفا فرقي نگذاشتند و مجد خود را در غارت و قتل جستجو مي كردند، شايستگي اين را دارند كه مخاطب يك استدلال قرآني و يا حتي تاريخي قرار گيرند؟!
منبع: سایت دکتر قزوینی
آیا من تغذیه سالم دارم؟
برای ارزیابی خود، دفتر یادداشتی تهیه کنید و یک هفته کامل، تمام چیزهایی که میخورید و مینوشید را در آن با مقدارش یادداشت کنید. سپس با ارزیابی آن، توجه کنید آیا از همه گروههای غذایی با تنوع میخورید یا نه؟ و آیا برنامه غذایی شما یکنواخت است و یا متنوع!
با این ارزیابی متوجه میشوید آیا تغذیه سالم دارید یا نه؟ وگرنه لازم است با تغییر برنامه غذایی خود و ایجاد تغییرات مورد نیاز، سلامت خود را بیمه کنید.
پس چرا منتظرید، دنبال دفتر یادداشت و قلم خود بروید و هر چه از امروز صبح خوردهاید را تا یک هفته یادداشت کنید!
در دفتر یادداشت خود به حجمهای مصرفی خود نیز دقت کنید. ممکن است متوجه شوید فقط در صبحانه خود حجم زیادی نان میخورید ولی از دیگر گروههای غذایی خبری نیست بنابراین میتوانید با کاهش مصرف آن، میوهها و سبزیجات را نیز وارد صبحانه خود کنید و به این ترتیب به طرف تغذیه سالم حرکت کنید.
و یا اگر متوجه شدید، در روز از محصولات پرچرب استفاده میکنید، میتوانید انواع کمچرب آن را جایگزین کنید. همچنین اگر متوجه شدید در طول روز به ندرت میوهها و سبزیجات میخورید، وارد کردن میوهها و سبزیجات رنگارگ را جزو اهداف خود قرار دهید.
مثلاً گوجه فرنگی، کاهو، خیار و… را میتوانید در سالاد خود در هر وعده غذایی داشته باشید. همه چیز به سلیقه و علاقه شما بستگی دارد. پس دست به کار شوید و سلیقه خود را در انتخاب میوهها و سبزیجات رنگارنگ نشان دهید. تعذیه سالم یعنی همین!
مطمئناً قبول دارید که برای پیشرفت مداوم باید ارزیابی شوید!
پس بعد از هفته اول، و تصمیم گیری برای ایجاد تغییرات و اجرای آن، دفتریادداشت خود را همچنان بنویسید تا در هفتههای بعد با مرور آن هدفهای دیگری برای دستیابی به تغذیه سالم تعیین کنید.
پس فراموش نکنید و با مرور دفتر یادداشت خود به سؤالات زیر پاسخ دهید :
- آیا حداقل مقدار واحدهای مورد نیاز را از هر گروه غذایی دریافت میکنید؟
- آیا به مقدار فراوان در طول روز میوه و سبزی میخورید؟
- آیا مقدار قند، نمک و چربی غذاهایتان پایین است؟
- آیا غذاهایتان را خودتان در منزل تهیه میکنید یا غذاهای حاضری و فست فودها را مصرف میکنید؟
- آیا نوشابههای سرشار از قند میخورید؟
- آیا به مقدار فراوان آب میخورید؟
و هر هفته این سوالات را از خود بپرسید و بر موفقیتهای خود در داشتن تغذیه سالم بیافزایید.
ويژگي هاي انسان مومن چيست؟
تعدادي از صفات انسان مومن در سوره مومنون بيان شده است كه به همين مناسبت اين سوره «مؤمنون» ناميده شده است، در ابتداي اين سوره مي فرمايد: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»؛ «به تحقيق مومنين رستگار شدند.» بعد تا آيه ي 11 صفات مؤمنينِ راستين را چنين بر مي شمارد: اول: مومنان كساني هستند كه در حال نماز خشوع دارند و در مقابل پروردگارشان با فروتني نماز مي خوانند. دوم: كساني كه از كارهاي بيهوده پرهيز مي كنند يعني كارها و برنامه ي زندگي شان هدفمند است و بدون هدف نيست. سوم: مؤمنان كساني هستند كه زكات مي پردازند. واژه «زكات» در قرآن دو معنا دارد: در سوره هاي مدني كه گاهي به معناي ماليات زكات واجب است كه بر چند چيز تعلق مي گيرد. ولي در سوره هاي مكي برخي مفسران احتمال داده اند كه به معناي انفاق باشد يعني مؤمنان كساني هستند كه از اموالشان انفاق و بخشش مي كنند و اين يكي از صفات بارز مومنان مي باشد. چهارم: از صفات ديگر مومنان راستين اين است كه پاكدامن هستند و مراقبند تا به گناهان و اعمال زشت آلوده نشوند. - در ادامه موردي را استثناء مي كند كه اينها غريزه ي شهوت خود را كنترل مي كنند مگر در موارد حلال، و اگر كسي از اين حد فراتر رود تجاوزگر است. پنجم: صفت بعدي مؤمنان راستين اين است كه امانتدارهاي خوبي هستند. امانت مردم را همچون جان خودش حفظ مي كند و آن را بر مي گرداند، و اگر با كسي پيماني بست به پيمانش وفادار است. ششم: مؤمنين مراقب نمازشان هستند و اول وقت نمازشان را مي خوانند، سستي و كاهلي در نمازشان نمي كنند. و در پايان مي فرمايد: «أُولئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ» اين افراد وارثان بهشت هستند. البته صفات ديگر مؤمنان در سوره هاي ديگر هم ذكر شده كه نظر شما را به برخي از آنها جلب مي كنيم: هفتم: در سوره ي انفال مي فرمايد: «مؤمنون كساني هستند كه وقتي ياد خدا را مي شنوند دل هاي آنها برافروخته مي شود.» در حقيقت تحت تاثير قرار مي گيرند، و نسبت به ياد خدا بي تفاوت نمي باشند. هشتم: در سوره ي مائده مي خوانيم: «اينها كساني هستند كه بر خدا توكل مي كنند.» نهم: باز در سوره ي انفال آمده است: «آنها كساني هستند كه به ديگران پناه مي دهند و رهبران الهي و مردان الهي را ياري مي كنند.» دهم: و در سوره ي آل عمران مي فرمايد: «آنها سرپرستي كافران را نمي پذيرند» يعني ولايت و رهبري دشمنان خدا و كافران را نمي پذيرند. يازدهم: در سوره ي نساء مي فرمايد: «مومنان كساني هستند كه به قرآن، و كتاب هاي آسماني قبل از آن ايمان مي آورند.» دوازدهم: و در سوره بقره مي خوانيم: «مومنان كساني هستند كه فساد مالي و اقتصادي ندارند (رباخوار) نيستند.» اين بود برخي از صفاتي كه در قرآن براي مؤمنان راستين آمده است. و در تمجيد آنها در سوره ي توبه مي فرمايد: «اين مؤمنان اهل بهشت اند، و خدا جان و مال آنها را مي خرد و با آنها معامله مي كند.» و در سوره منافقون مي فرمايد: «عزت از آن خدا، و پيامبر و مؤمنان است.» :
ابن سيرين
محمد بن سيرين ابوبکر ابي عمر الانصاري معروف به ابن سیرین با کنيه ابوبکر، برده و آزاد کرده، انس بن مالک است. او محدثي امين و مورد اعتماد و بلند مرتبه و فقيهي پارسا و پيشوايي دانشمند بود. در احوالات او نقل شده که گرفتار سنگيني و کري گوش بوده است.[1]
ابن سيرين در نهايت علم و عبادت بود، از صحابهي بسيار روايت کرده است و انبوه زيادي از تابعين از وي روايت کردهاند.[2]
در برخي کتب تاريخي نام محمد بن سيرين در شمار فقهاء زمان وليد بن عبدالملک[3] و عمر بن عبدالعزيز[4] آمده است، هم چنين وي از طبقهي دوم فقها و محدثين و تابعين بصره بوده است.[5]
محمد دو سال مانده از خلافت عثمان متولد شد.[6]
محمد بن سيرين از يک همسر داراي سي فرزند شد که غير از عبدالله بن محمد هيچ يک باقي نماندند.[7]
محمد پارچه فروش بود و به سبب بدهي که داشت زنداني شد.[8]
در نهم شوال سال صد و ده قمري ـدر حالي که هشتاد و چند سال از عمرش گذشته بودـ درگذشت.[9]
والدين
پدر محمد، سيرين کنيهاش ابو عمره[10] بود، خالد بن وليد او را اسير نموده و انس او را خريد[11] سيرين از انس بن مالک تقاضاي نوشتن پيمان آزادي کرد، انس نپذيرفت. عمر بن خطاب انس را مجبور کرد و گفت بايد با آنان پيمان بنويسي و انس پيمان نوشت[12] که کار کند و به تدريج خود را آزاد کند.
سپس صاحب فرزنداني نيکو شد که محمد و انس بن سيرين و معبد و يحيي و حفصه و کريمه از آنها هستند.[13]
مادر محمد بن سيرين بانويي به نام صفيه و کنيز آزاد شده، ابوبکر بن ابي قحافه بوده است که سه تن از همسران حضرت ختمي مرتبت او را پاک و پاکيزه شمردهاند[14] و به هنگام عقد او هيجده تن از شرکت کنندگان در جنگ بدر و از جمله ابي بن کعب حضور داشتند، ابي بن کعب دعا ميکرده است و آنان آمين ميگفتهاند.[15]
واقعه عين التمر
هنگامي که پوران دختر خسرو پرويز پسر هرمزد پادشاه ايران شد در سرزمينهاي اطراف شايع شد که ايران را پادشاهي نيست و آنها از ناچاري به درگاه زني پناه آوردهاند، دو مرد به نام مثني بن حارثه شيباني و سويد بن قطبه عجلي که از قبيله بکر بن وائل بودند، خروج کردند و با لشکري به مرزهاي ايران هجوم آوردند و اين در زمان خلافت ابوبکر بود، مثني براي ابوبکر نامه نوشت و از هجوم خود به ايران و پريشاني کار ايرانيان او را آگاه کرد و تقاضا کرد لشکري به ياري او بفرستد، ابوبکر به خالد بن وليد که از جنگ با اهل رده و مرتدان آسوده شده بود، نوشت که به حيره رود و با ايرانيان جنگ کند و مثني و همراهان او را ضميمه سپاه خود کند، خالد و مثني همراه لشکريان خود حرکت کردند و در کنار حيره اردو زدند و مردم حيره در کاخهاي سه گانهي خود محاصره شدند و سرانجام با خالد صلح کردند که ساليانه صد هزار درهم به مسلمانان بپردازند.
در اين هنگام نامه ابوبکر به دست خالد رسيد که به او فرمان داده بود با مسلمانان همراه خود به ياري ابوعبيده جراح به شام برود، خالد جانشيني براي خود در حيره گماشت و خود به سوي انبار حرکت کرد هنگامي که خالد به عين التمر که پادگاني از ايرانيان در آنجا مستقر بود رسيد مردي از آنان تيري به عمرو بن زياد[16] زد و او را کشت،[17] خالد مردم عين التمر را محاصره کرد و آنان را بدون اين که امان دهد مجبور به تسليم شدن کرد مردان را گردن زد و زنان و کودکان را اسير گرفت، در معبد آنان چهل پسر ديد که سرگرم آموختن انجيل بودند آنان را اسير و بنده کرد و به عنوان غنيمت بر سپاهيان تقسيم نمود يکي از آنان سيرين (شيرين) پدر محمد بن سيرين (دانشمند بزرگ اسلام) و ديگري نصير پدر محمد بن نصير (سردار بزرگ اسلام) بود.[18]
تقوي
خلف بن هاشم[19] ميگويد: به محمد بن سيرين حرمت و احترام و هيأت و سيماي اهل خير و فروتني عطا شده بود و هنگامي که مردم وي را ميديدند به ياد خدا ميافتادند.[20]
مورق عجلي[21] ميگفت: فقيهي را به پارسايي محمد بن سيرين و پارسايي را به فقاهت او نديدم.
ابوقلابه[22] گفت: هر جا که ميخواهيد محمد بن سيرين را با خود ببريد که او را از همهي خودتان پارساتر و خوددارتر خواهيد يافت. [23]
ابن عون[24] ميگويد: محمد بن سيرين پاکدامنترين و پارساترين مردم بود و از همه بيشتر بر نفس خود ترس داشت.[25]
صفحات: 1· 2
اصول یک تغذیه سالم و متعادل چیست؟
در تنظیم یک برنامه غذایی سالم، سه نکته زیر را در ذهن داشته باشید:
تعادل: یک رژیم غذایی متعادل (استفاده از حداقل تعداد واحدهای مورد نیاز از هر گروه غذایی) تضمین کننده دریافت مواد مغذی مورد نیاز است.
تنوع: طیف وسیعی از غذاهای متنوع را مصرف کنید. هیچ غذایی به تنهایی تأمین کننده مواد مغذی مورد نیازتان نیست. از هر گروه غذایی، انواع غذاهای متنوع را انتخاب کنید.
میانهروی: میانهروی در هر کاری کلید موفقیت است. پس با رعایت میانهروی در مصرف شیرینیجات، چربیها و نمکها میتوانید از همه غذاهای دلخواه خود بهرهمند شوید.
برای داشتن تغذیه سالم، در قدم اول باید بدانید، یک رژیم متعادل چیست! راهنماها و هرمهای غذایی مقدار واحدهای مورد نیاز از هر گروه غذایی را نشان میدهند اما بیشتر مردم در هر روز نیاز دارند به:
- شش تا یازده واحد از غلات:
توصیه: حداقل نصف غلات مورد نیازتان را از غلات سبوسدار (مانند نانهای سبوسدار، برنج قهوهای، ماکارونیهای سبوسدار …) انتخاب کنید. یک واحد غلات برابر است با یک برش ۳۰ گرمی از نانها (یک و نیم برش ده در ده نان سنگک = ۲ برش ده در ده نان تافتون = ۴ برش ده در ده نان لواش = یک و نیم عدد نان تست = ۱ برش ده در ده نان بربری) یا نصف لیوان برنج یا ماکارونی پخته.
- دو تا چهار واحد میوه:
یک واحد میوه برابر است با یک سیب، موز یا پرتقال متوسط، نصف لیوان قطعات میوه (به شکل پخته یا خام) یا سه چهارم لیوان آب میوه.
- سه تا پنج لیوان سبزیجات:
هر واحد سبزیجات شامل یک لیوان سبزیجات برگدار یا نصف لیوان سبزیجات دیگر (به شکل پخته یا خام)، یا سه چهارم لیوان آب سبزیجات است.
- دو تا سه واحد لبنیات کم چرب:
هر واحد لبنیات برابر است با یک لیوان ماست یا شیر یا یک و نیم قوطی کبریت پنیر.
- دو تا سه واحد غذای پروتئینی:
یک واحد غذای پروتئینی برابر است با شصت تا نود گرم گوشت قرمز بدون چربی یا گوشت مرغ یا ماهی، در ضمن نصف لیوان حبوبات پخته، یک تخم مرغ و دو قاشق غذاخوری کره بادام زمینی، معادل سی گرم گوشت بدون چربی به حساب میآیند.
نویسنده: فریده محتشم (کارشناس تغذیه)
بر پيشانى نوشته
قال الصادق عليه السلام :
من اعان على مؤ من بشطر كلمة ، لقى الله عزوجل و بين عينيه مكتوب : ايس من رحمتى .
هر كسى عليه شخص مؤ منى كلمه اى بگويد، فرداى قيامت خداوند متعال را ملاقات مى كند كه ، ميان پيشانى او نوشته شده : اين شخص از رحمت خداوند محروم گرديده است !
به مؤ من گر كسى توهين نمايد ****بروى خود در ذلت گشايد
به محشر بين چشمش اين شعار است ****كه دور از رحمت پروردگار است
چرا داشتن تغذیه سالم مهم است؟
تغذیه سالم مهم است به چند دلیل:
۱- غذاهای سالم تأمین کننده مواد مغذی مورد نیاز بدن است.
مواد مغذی علاوه بر تأمین انرژی بدن، در حفظ عملکرد مغز، قلب و ماهیچه نیز اهمیت دارد.
۲- تغذیه سالم ریسک ابتلا به بیماریها را کاهش میدهد.
الف. مصرف بیشتر میوهها و سبزیجات ریسک ابتلا به دیابت، فشار خون بالا و برخی از انواع سرطان را کاهش میدهد.
ب. مصرف کمتر چربیهای اشباع (روغنهای جامد) ریسک افزایش کلسترول خون را کاهش میدهد.
ج. مصرف کافی کلسیم و ویتامین D از پوکی استخوان پیشگیری میکند.
۳- تغذیه سالم، در کنترل و بهبود علائم بعضی از بیماریهای مهم نیز کمک کننده است.
رعایت برنامه غذایی متعادل و تغذیه سالم، در کنترل دیابت و فشار خون بالا نقش دارد.
نویسنده: فریده محتشم (کارشناس تغذیه )
8 اصل برای ورزش های تابستانی
در اینجا چند توصیه برای تان داریم که نباید آنها را نادیده بگیرید تا بتوانید از فواید ورزش بهره مند شوید و خودتان را در بهترین شرایط نگه دارید.
در تابستان، خوراکی و نوشیدنی های تان شور باشد
عرق کردن باعث بی آبی بدن میشود، از نمک به منظور جذب آب برای بدن تان استفاده کنید.
جوشانده ها، آب سبزیجات و… را فراموش نکنید.
نوشیدنی های انرژی زا به همین علت، حاوی سدیم هستند. از سوی دیگر، جریان خون را اصلاح میکنند که فایدۀ این اصلاح جریان خون، جلوگیری از گرفتگی عضلات است.
لباسی بپوشید که گرما را تخلیه کند
از پوشیدن لباس های چسبان، رنگ های تیره که گرما را در خود نگه میدارند و جنس هایی که مانع از تنفس بدن میشوند، خودداری کنید، در عوض از لباس های گشاد و نرم، با رنگ های روشن و از جنس کتان بهره ببرید.
ضمناً پیش بینی تجهیزاتی که بیشترین تهویۀ هوا را دارند، نیز مفید است، تجهیزاتی مانند: زانوبند، کلاه، کفش و… .
کفش های مناسب به پا کنید، به هیچ وجه بدون جوراب ورزش نکنید
کفش هایی مناسب با ریخت شناسی پاهای تان و متناسب با ورزشی که انجام میدهید، انتخاب کنید.
کفش هایی بپوشید که عرق را جذب میکنند. اگر لازم است، از کفی های ضد عرق استفاده کنید. پودر تالک هم راه حل مناسبی برای کم کردن عرق پاهاست.
هنگام شنا خیلی احتیاط کنید
برای جلوگیری از شوک دمایی آب، ابتدا گردن تان را خیس کنید و سپس به آهستگی وارد آب شوید.
برای جلوگیری از سوختگی پوست، به مقدار بسیار زیاد کرم ضد آفتابی که در برابر آب مقاوم است به بدن تان بمالید، ضمناً عینکی که فیلتر آفتابی داشته باشد، به چشم بزنید.
و آخر اینکه، مقدار بسیار زیادی آب بنوشید: حتی زمانی که درون آب هستید، زیرا آنجا هم بدن تان عرق میکند!
تهیه و ترجمه : گروه سلامت سیمرغ
در انتظار پرچم یار
*´`* حل معادله ریاضی ، قبل از عملیات *´`*
صبح تا شب تمرین غواصی داشتیم . دویدن توی گل و لای ، شیرجه زدن شنا در آب سرد ، رفته بودیم جبهه یعنی !
شبها هم درس می خواندیم دانشجو ها درس دانشگاه و ما هم جزوه کنکور ، یک کتری چای درست می کردیم و می نشستیم به درس خواندن .
نتیجه کنکور احمد وقتی آمد که شهید شده بود .
رتبه دوم پزشکی .
با رهنمودهای امام خمینی(ره) خود را بسازیم
1-نمازهای پنجگانه رادرپنج وقت بخوانید-نمازشب راحتما” بپادارید.
2-روزهای دوشنبه و پنجشنبه را حتی المقدور روزه بگیرید.
3-اوقات خواب را کم کرده و بیشتر قرآن بخوانید.
4-برای عهدوپیمان اهمیت فوق العاده قائل شوید.
5-به تهیدستان انفاق کنید.
6-ازمواضع تهمت دوری کنید.
7-درمجالس پرخرج وباشکوه شرکت نکرده و خودنیزچنین مجالسی نداشته باشید.
8-لباس ساده بپوشید.
9-زیاد صحبت نکنید.دعاها را زیاد بخوانید.(خصوصا"دعای روز سه شنبه).
10-ورزش کنید(نرمش-پیاده روی-کوهنوردی-کشتی-شنا)
11-بیشترمطالعه کنید(مذهبی-سیاسی-علمی-فلسفی-نقل وقول-سخنرانی-فن بیان)
12-دانشهای فنی رابیاموزید(رانندگی اتوموبیل-موتورسیکلت-مکانیک-سیم کشی…)
13-دانش تجویدوعربی رابیاموزیدودرهر زمینه ای هوشیار باشید.
14-کارنیک خود را فراموش کنید.گناهان گذشته رابیاد آورید.
15-ازنظرمادی به تهیدستان وازنظرمعنوی به اولیاءالله بنگرید.
16-از اخبار روز واخبار مربوط به امورمسلمین با اطلاع شوید.
كارنيك پيوسته
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
قليل مدوم عليه ارجى من كثير مملول منه .
عمل خير كمى كه بر آن مداومت شود، بهتر از عمل زياد خسته كننده است .
خير كم دائم اگر شد بهتر است ****از زياديكه كسالت آور است
سهل باشد كار كم ، انجام آن ****مشكل آيد در كثير اقدام آن
مسواك زدن، حافظه را تقويت ميكند
پزشكان دانشگاه كاليفرنيا در يك آزمايش جديد دريافتهاند افرادي كه مرتب و صحيح مسواك ميزنند و به حفظ بهداشت دندانها و لثههاي خود اهميت ميدهند در آينده و در سنين بالاتر حافظه قويتري خواهند داشت.
بقیه مطلب را در این لینک مطالعه کنید
روز كارمند بر تمامی كارمندان بویژه همكاران حوزوی گرامی باد
4 شهریور، روز كارمند و روز تجلیل از زحمات، خدمات و ایثار این قشر عظیم جامعه بر تمامی همكاران حوزوی گرامی باد.
باید مغزهای خود را از اینكه تنها مستخدم دولت باشیم و پشت میز بنشینیم خالی كنیم و برگردیم به اینكه، انسانیت انسان در رابطه با كار به وجود می آید. انسان می تواند به وسیله كاری كه انتخاب می كند خالق خود باشد. شهید رجایی (اسفند ١٣۵۹)
روز ٤شهریور، یادآور خاطره شهیدان بزرگوار هفته دولت در سال 1360 به خصوص شهید رجایی و شهید باهنر و روز كارمند نامگذاری شده است. چهارم شهریور، روز كارمند، زمان یادآوری خدمات، ایثار و ارزش نهادن به مجاهدت قشر عظیمی از جامعه است كه در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بخش مهم و اساسی اداره امور كشور بر دوش آنان قرار دارد.
كارمندان، گروه بزرگی از افراد جامعه هستند كه خانواده بزرگ دولت را تشكیل میدهند. آنان در پی برطرف ساختن نیازهای مردم هستند و خود را خدمتگزار آنان میدانند. مردم نیز با امین دانستن ایشان، به آنان اعتماد دارند و در مسائل جاری مملكتی، از روش درست كارمندان تلاشگر پشتیبانی میكنند. به جاست در روز كارمند، در گرامیداشت تلاش خستگیناپذیر آنان كوشا باشیم.
تلاش گر خستگی ناپذیر(روز کارمند)
اشغال ایران توسط متفقین
سوم شهریور 1320 یادآور روزی است که نیروهای بیگانه سه کشور انگلیس، شوروی و آمریکا خاک ایران را به اشغال خود در آوردند. در آستانه گسترش جنگ دوم جهانی به نقاط مختلف جهان، اوضاع داخلی ایران نیز از موقعیت مناسبی برخوردار نبود. رضاخان که به اراده و پشتیبانی انگلیسیها به قدرت رسیده بود، یکی از سختترین حکومتهای استبدادی را که تا آن هنگام، ایران کمتر به خود دیده بود، حاکم ساخت. او به دلایل مختلف تغییرات بسیاری در همه شوون کشور، مخصوصا در بعد مذهبی پدید آورده بود اما این تلاشها، واکنشهای مخالفی را در میان عموم مردم و طبقات مختلف برانگیخت و سبب شد که رضاخان فاقد هر گونه پایگاه اجتماعی و مردمی باشد. در واقع هر اقدامی که آن چکمهپوش دیکتاتور در طول 20 سال سیطره خود انجام داد، در نهایت به زیانش تمام شد و نتیجه وارونه داد و هنگامی که جنگ در اروپا درگرفت دیگر در جایگاهی نبود که بتواند خود و مملکت را حفظ کند. بدین ترتیب، با آنکه ایران در این جنگ رسما اعلام بیطرفی کرده بود، به علت آنکه راه ایران مناسبترین راه جهت کمک به جبهه شوروی بود، خاک ایران توسط سه کشور متفق به آسانی و تقریبا بدون مقاومت ارتش رضاخان به اشغال در آمد و تا سال 1324 در اشغال این نیروها باقی ماند. اشغال ایران، عوارض و آثار گوناگونی در پی داشت؛ از سویی با یورش نیروهای بیگانه تمامیت ارضی و حاکمیت سیاسی ایران پایمال شد که باعث حضور و سلطه قدرتهای بیگانه تا سالیان زیادی گردید؛ از سوی دیگر بر اثر بروز جنگ، مشکلات فراوانی از قبیل قحطی، گرانی، کمبود مایحتاج عمومی و … گریبانگیر مردم شد. با اشغال ایران، رضا خان که به مهرهای سوخته تبدیل شده بود به جزیره موریس در آفریقای جنوبی تبعید شد و محمدرضا پهلوی، ولیعهد او که توانست سرسپردگی خود را به انگلیسیها به اثبات برساند به تخت سلطنت نشست.
لزوم همدردى با مؤمنان
منبع: فرمایشات آیت الله بهجت
سعدى مى گويد:
بنى آدم اعضاى يكديگرند كه در آفرينش زيك گوهرند
چو عضوى به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
مرحوم حاج شيخ عبّاس قمى در سفينة البحار روايتى نقل مى فرمايد كه گويا اين شعر اقتباس از آن است.(1)
اگر كسى در امثال و حِكَم و اشعار تتّبع كند، مى تواند مجموعه ى بزرگى از آثار جمع آورى نمايد. در روايت اين مضمون آمده است كه:
گاهى مؤمن به غصّه و اندوه مبتلا مى شود و سبب آن را نمى داند. سبب آن ابتلا مؤمن ديگرى است به بلايى در اقصى نقطه هاى عالم. و گاهى رفع بلا از او، موجب شادى مؤمنين ديگر است. و گاهى يك مؤمن موجب رحمت و بركات براى مؤمنين ديگر مى شود. آيا با اين همه بلاها كه براى مسلمانان به خصوص براى شيعه وارد مى شود، ما نبايد هيچ غم و اندوه داشته باشيم؟ آيا بايد بى تفاوت باشيم؟! يا بايد حال ما در نگرانى و ناراحتى مثل اين باشد كه بلا بر سر خود ما مى بارد؟! يكى از علايم آخرالزّمان و قيام و ظهور حضرت مهدى ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ آن است كه: «عِنْدَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ» هنگام سنگدلى مردم. (2)
در تمام موارد گذشته در توقيع شريف به نقل از حضرت حجّت ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ به اين صورت آمده است: «وَ ذلِكَ بَعْدَ طُولِ الاْءَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلوُبِ وَامْتِلاءِ الاْءَرْضِ جَوْرا.»؛ (ظهور بعد از گذشت زمان طولانى و سنگدل شدن مردم و پُر شدن زمين از ستم، خواهد بود.) در هر حال، با ما اتمام حجّت كرده اند كه اگر در اين زمان تكليف خود را بدانيم و بدان عمل نماييم، بايد از خوشحالى كلاهمان را به هوا بيندازيم، و در مواردى كه اصالت برائت جارى نيست ـ مثل موارد دِماء و اموال خطيره و اَعْراض، و اسلام و ضروريات دين ـ به احتياط عمل كنيم.
1. تا آن جا كه ما تفحّص كرده ايم، اين مضمون به صورتهاى مختلف در جوامع روايى آمده است، ولى در همه ى آنها سخن از مؤمنان است، نه همه ى انسانها و بنى آدم. بنابر اين، اين روايات بيانگر ارتباط روحى شديد ميان خصوص مؤمنان مى باشد، نه همه ى انسانها. ر.ك: اصول كافى، ج 2، ص 166؛ بحارالانوار، ج 20، ص 127؛ ج 58، ص 148 و 150؛ ج 71، ص 234، 268، 274، 277 و 280 ؛ مستدرك الوسائل، ج 12، ص 217 و 424.
2.ر.ك: بحارالانوار، ج 51، ص 163؛ ج 52، ص 151؛ ج 53، ص 318؛ احتجاج، ج 2، ص 478؛ اعلام الورى، ص 445؛ خرائج، ج 3، ص 1129؛ الصراط المستقيم، ج 2، ص 236؛ غيبة الطوسى، ص 395؛ و كمال الدّين، ج 2، ص 516.
زندگی زناشویی را تقویت کنیم
زندگی زناشویی تان را تقویت کنید
براي اينكه بتوانيد حس تازگي و شهوت همسرتان را مثل روزهاي آغازين برانگيخته كنيد لازم تا تكنيك هايي را فرا گيريد آن وقت است كه احساس ميكنيد رابطه همبستري با همسرتان دوباره شيرين و لذت بخش شده است.
آیا میدانید چه طور باید زندگی زناشویی تان را عمیق کنید؟ در اینجا توصیه هایی داریم که توسط متخصصان مسائل زوج ها ارائه شده اند.
1 - زندگی زناشویی
2 - سه توصیۀ ساده برای تقویت ارتباط میان زوج ها
3 - توجه های مثبت به او هدیه دهید
زندگی زناشویی
شما میتوانید لباس جذابی را که برای سال نو به شما هدیه داده بپوشید!
اما میدانید، تمایل، عشق، و همبستگی، احساسات عمیقی هستند و زیبا و جذاب بودن به تنهایی، تضمینی برای بهبود اوضاع نیست! اگر همه چیز خوب پیش برود، و همۀ مراقبت های لازم را انجام دهید، جذاب و خواستنی شدن انرژی مثبتی به زندگی تان اضافه میکند. در عوض، اگر احساس فشار میکنید، باید سعی کنید یک موج بلند مناسب بیابید و رابطه تان را نزدیک تر کنید.
2 - سه توصیۀ ساده برای تقویت ارتباط میان زوج ها
برای به تحقق رساندن یکی از آرزوی هایش تلاش کنید. یکی از آرزوهای او که عمومیت بیشتری دارند … زیرا پذیرفتن رویاهای طرف مقابل یک اقدام اساسی برای ادامۀ زندگی زناشویی در دراز مدت است. بهتر است به او کمک کنید تا آن را تحقق بخشد. اما اگر این کار ممکن نیست، این کار را به زمانی دیگر محول کنید، اما همیشه از آن حرف بزنید و مدام برای دست یابی به آن گام بردارید.
او دوست دارد به تایلند برود، به دنبال کاتالوگ های آن بروید ( اگر خود سفر در این زمان برای شما خیلی پر هزینه است )، چند دفتر راهنما بخرید، با هم یک هتل انتخاب کنید، همراه با هم مستنداتی دربارۀ آسیا تماشا کنید … خودتان را به آنچه که او آرزویش را دارد، نزدیک کنید. سهیم شدن در یک آرزو، شما را به هم نزدیک تر و علاقه مند تر میکند. خاطرات احساسی تان را با هم مرور کنید. « یادت میآید که چه طور با هم آشنا شدیم؟ یادت میآید زمانی که تو را به مادربزرگم معرفی کردم؟ زمانی که اولین خانه مان را اجاره کردیم به خاطر داری … »
خاطرات قدیم تان را زنده کنید و تمایل، عشق و اشتیاق تان را دوباره پیدا نمایید. این کار همیشه مؤثر است، و باعث میشود دو طرف محبت آمیز تر به هم نگاه کنند. این تکنیک را به طور مرتب به کار بگیرید، به این ترتیب همیشه لحظات و احساسات خوشایندتان را برای خود حفظ میکنید، نمیگذارید از دست تان بروند و زیر زندگی روزانه پنهان شوند.
3 - توجه های مثبت به او هدیه دهید
توجه های مثبت تان را به او هدیه دهید. خصوصیتی که دارد و شما خوش تان میآید را به زبان بیاورید و به او بگویید که قدر خوشبختی تان را میدانید. همان طور که تحسینش میکنید، میتوانید بعضی اوقات از او انتقاد کنید. زمانی که تصدیق، تحسین و تشویق او را میبینید، اشتیاق تان به او بیشتر میشود. هر چه بیشتر او را دوست داشته باشید، و تمایل تان به دوست داشتن او بیشتر باشد، بیشتر لذت میبرید. آن طوری که میخواهد دوستش داشته باشید و ابراز احساسات کنید. تمام دستوراتی را که در رابطه با او به شما داده می شود، پیروی نکنید! روش هایی برای بیشتر کردن و برانگیختن شور و شوق خودتان، ابداع کنید. الهامات دورنی همیشه درست ترین و دقیق ترین ها هستند. شما باید خوب یاد بگیرید که او را شیفتۀ خود کنید، بنابراین ظرفیت های تان را مجدداً به کار بیندازید. حتی اگر این ظرفیت ها کمی بی حس شده اند، باز هم همیشه در دسترس هستند و میتوانید برای دوباره به دست آوردن شان تلاش کنید!
تهیه و ترجمه : گروه سبک زندگی سیمرغ
آداب عید فطر در نگاه مقام معظم رهبری
احکام فطریه:
- واجب است که هر کس برای خود و هر کدام از عایلهاش، تقریباً به قدر سه کیلو از قوت غالب ادا کند. قوت غالب یعنی آن چیزی که مردم غالباً از آن برای تغذیه استفاده می کنند، مثلاً گندم.(1)
شب عید فطر:
- فطریه از غروب روز آخر ماه - یعنی شب عید فطر - به عهدهی مکلف می آید و احتیاط این است که آن را قبل از ادای نماز عید فطر برای کسی که در نماز عید فطر شرکت خواهد کرد و آن را به جا خواهد آورد تأدیه کند. بنابراین اگر شما امشب حساب کنید که چقدر به عهده شماست و پولش را کنار بگذارید و فردا صبح قبل از آن که به نماز عید بروید، آن را ادا کنید، بهترین وجه است. البته اگر در آن موقع ادا نکردید، بعد از نماز عید فطر هم ادا کنید، ایرادی ندارد.(2)
نماز با فضیلت عید فطر:
- نماز بسیار بافضیلتی است. در این نماز، دعا، تضرع، گریه و توجه به خداست. نماز عید فطر، خوب نمازی است…. تمام عبادات برای این است که تربیت بشویم و پیش برویم.(3)
عید فطر:
- ماه رمضان با همه عظمت و کرامت و فضای انباشته از رحمتش سپری شد و مردم مسلمان در سراسر عالم در این ماه به برکت روزۀ روزها و توسل و دعا و ذکر و تلاوت قرآن، دلها و جانهای خود را نورانی تر و به خدا نزدیک تر کردند.
- عید فطر یکی از عظیمترین مناسبتهای اسلامی است. دنیای اسلام روز عید فطر را به معنای حقیقی عید می گیرند و این چیزی است که اسلام برای امت اسلامی خواسته است. «جعله الله لکم عیدا و جعلکم له اهلا» خداوند متعال امروز را برای امت اسلامی عید قرار داد و آنها را شایسته این عید دانست. … ما باید از این هدیهی الهی استفاده کنیم، هم استفاده شخصی به معنای راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دلهای خودتان که اگر از عالم معرفت و محبّت الهی دریچه یی بر روی دلهای خودمان باز و اندرون خود را نورانی کنیم، بسیاری از تاریکی ها و گرفتاریهای دنیای بیرون هم حل خواهد شد، چون دل انسانهاست که سرچشمهی خوبیها و بدیهاست.(4)
عید فطر روز پاداش گرفتن و رویت رحمت الهی بعد از ماه رمضان:
- عید فطر روز پاداش گرفتن و رؤیت رحمت الهی بعد از ماه رمضان است، بحمدالله ماه رمضان را که ماه صبر صلات بود، با عافیت گذراندید و خدای متعال، با دعا و ذکر و مناجات شما را به ادای فریضه روزه و توسل و خشوع در مقابل حضرت حق موفق کرد. امروز روزی است که انشاءالله خدای متعال پاداش شما را عنایت خواهد کرد. شاید یکی از بزرگترین پاداشهای الهی این باشد که خدا همه ما را موفق کند تا بتوانیم وسیله رحمت الهی را تا ماه رمضان آینده برای خودمان باقی بداریم…. درس ماه رمضان را برای دوره سال فرابگیریم، این میشود یکی از بزرگترین پاداشهای خداوند که توفیق این چنینی را به ما بدهد. رحمت و رضا و قبول و عفو و عافیت را از خدای متعال طلب کنیم این در حقیقت عید واقعی خواهد شد.(5)
عید سعید فطر، مراسمی معنوی و بین المللی:
- عید سعید فطر شاید برجستهترین خصوصیتش این است که مراسمی معنوی و بینالمللی است. این رسم بینالمللی جنبه معنوی بارز و نمایانی دارد. در دعای قنوت عید فطر می خوانیم، [اسئلک بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا و لمحمداً صلی الله علیه و آله ذخراً و شرفاً و کرامه و مزیدا] عید همه مسلمانان و مایه شرف اسلام و پیامبر اسلام و عزّت اسلام و ذخیرهیی تمام نشدنی در طول تاریخ است. با این چشم به عید سعید فطر نگاه کنیم. امروز ملّت اسلامی بزرگ ما به این ذخیره نیازمندیم. از این ذخیره، دو چیز باید مورد استفاده مسلمانها قرار گیرد، اول، وحدت و نزدیکی مسلمین است و دوم توجه به معنویت در دنیای اسلام است. در دنیای اسلام هر دو عامل تکامل بخش و پیشبرنده مورد خدشه قرار گرفته است.(6)
پی نوشته ها:
1- از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم 6/2/69
2- از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم 6/2/69
3- از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم 6/2/69
4- از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران 25/9/80
5- از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با کارگزاران 25/9/80
6- از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان 7/10/79
فواید خیار در سوزاندن چربی
خیار یک ماده غذایی پر ارزش است که در صورتی که به خوبی مورد استفاده قرار بگیرد می تواند به عنوان یک چربی سوز قوی به کار رود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، برای بسیاری از ما خیار تنها یک گونه صیفی یا میوه خوشمزه است که از آن در میهمانی ها در کنار سایر میوه ها استفاده می کنیم و شاید تا به امروز خیلی به خواص و توانایی این گیاه سبز رنگ دقت نکرده بودیم. این میوه دارای مقادیر زیادی ویتامین ث است که می تواند در نقش چربی سوز به کار رود. در این مطلب شما را با روشهایی برای چربی سوزی با خیار آشنا می کنیم.
_ یک عدد خیار خرد شده، مقداری تمشک و نعنا را به همراه 350 گرم ماست و مقداری یخ درون دستگاه مخلوط کن بریزید و به خوبی ترکیب کنید. این ترکیب می تواند به عنوان یک نوشیدنی تقویتی و همچنین چربی سوز عالی برای زمان پس از تمرین عمل کند. فراموش نکنید که کلسیم موجود در ماست میز یک چربی سوز ایده آل است.
_ یک ترکیب مناسب دیگر که از آن می توان به عنوان یک وعده غذایی کامل نیز بهره برد، ترکیب 100 گرم پنیر فتا، یک خیار خرد شده، یک قاشق غذا خوری ماست و 100 گرم زیتون سیاه است. باید گفت که پنیر فتا یک منبع مناسب ویتامین ب2 است که سوخت و ساز بدن را افزایش داده و در ترکیب با خیار و ماست به چربی سوزی بیشتر منجر می شود.
_ آیا تا به حال در مورد سوپ خیار شنیده بودید؟ برای درست کردن این سوپ کافی است که تخم های خیارها را خارج کنید و سپس آنها را به مدت 2 دقیقه تفت دهید. سپس خیارها را 500 میلی لیتر آب مرغ و یک پیاز خرد شده ترکیب کنید. این مخلوط را با حرارت بپزید و مقداری پودر فلفل نیز به آن اضافه کنید. این سوپ شدیدا متابولیسم بدن شما را فعال کرده و به شما در چربی سوزی کمک خواهد کرد.
_ اما فرمول نهایی ما برای شما یک ترکیب سالم دیگر است که بر اساس ترکیب یک خیار بزرگ خرد شده با سیر حب شده است. این ترکیب را با مقداری نعنا ترکیب کرده و مقداری خامه ترش را نیز به آن اضافه کنید. از این ترکیب سس گونه می توانید در کنار ماهی قزل آلا استفاده کنید. بر اساس تحقیقات انجام شده مشخص شده است که سیر نیز دارای ترکیبهایی است که چربی سوز هستند.
منبع:پایگاه فرهنگی مذهبی سه نقطه
نسبت اسلام و مدرنیته و معضل زمان نشناسی ما
مقاله ي زیر متن سخنرانی مهدی نصیری در دفتر نشریه لثارات است که در زمستان 1388 با موضوع نسبت اسلام ومدرنیته انجام شد مي باشد.
در آغاز بحث ذکر چند نکته ضروري به نظر مي رسد:
نکته اول: اين است که حضرت علي(ع) به کميل فرمود: «ياکميل ما من حرکة الا و انت محتاج فیها الي معرفة» اي کميل برای هر حرکت خود نیاز به معرفت و شناخت داري.
اين که ما متدين و حزب اللهی هستيم، کافي نيست. بايد در قبال هر حرف و سخن خويش و هر مرده باد و زنده بادمان معرفت هم داشته باشيم. در جايي ديگر مي فرمايند کسي که بدون بصيرت وارد ميدان عمل شود هر چه که بيشتر سرعت بگيرد از مسير اصلي انحرافش بيشتر مي شود.
صفحات: 1· 2
تو را به انتظار می نشینم
تو را به انتظار می نشینم قول خواهم داد چرا که تو بلند ترین قصیده عاشقانه خدا دلم را بدون هیچ ردیف وقافیه ای شاعر ساخته ای. چه می شد اگر فعل دل های ما برای ظهورت مضارع مستقبل میشد وقافیه های دعا هایمان جناس هم می داشت ؟.
همیشه پای حرف زدن که به میان می اید استاد مبالغه می شویم وبی چون و چرا فدایت اما سخن از عمل که می شود …. چقدر شرمسارم . دوست داشتم از مثنوی بی انتهای چشم هایت بنویسم ولی عروض عمق نگاهت در کلام نمی گنجد و سروده هایم چهار پاره می شوند .
زبان شفاهی ما ای کاش زبانی عملی می شد وسبد سبد رباعی وقطعه نثار قدومت می کردیم. حروف شرط دعاهایمان را که در قید های زمان ومقدار و شک و تردید گرفتارند استجابت کن وفعل امری بنا کن وبیا.
در این زمین سرد که از ابهام وایهام لبریز گشته ضمیر ذهن ها تو را انتظار می کشند ای یگانه نهاد جمله بشریت .
کاش می توانست غزل غزل محبت بی دریغ تو را به تصویر کشید ولی چه کنم که بهار قلم خسته ی من خزانی شده وبی پایان از قید های تکرار می نویسد .
تو ای ستاره ی تابان که تلمیح تمام شعرهایی بیا وآقا کنایه های قلبمان را که چون زنگاری تمام استعاره های وجودمان را پوشانده چون آسمان آبی کن.
میرداماد، آقای جمعه های غریبی ظهور کن
آقای جمعه های غریبی ظهور کن
دهلیزهای شب زده را غرق نور کن
یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق
یک دم فقط بیا و از اینجا عبور کن
آقا چقدر فاصله… اندوه… انتظار…
یا بازگرد یا دل ما را صبور کن
آقا چقدر ناله زنیم و دعا کنیم
فکری برای این سفر راه دور کن
لبخند
در برخي از لبخندها خنجر نهفته است.
ويليام شكسپير/شاعر و نويسنده انگليسي
……………………………….
لبخند، واگيري دارد! ناقل باشيد!
ماكسول مالتز
………………………………..
كار دسته جمعي مؤثر است؛ اما همين كار اگر با لبخند همراه باشد، سريع تر، بهتر و روان تر انجام مي شود.
پرمود بترا/روانشناس آمريكايي
………………………………..
كريستال ها، قالي هاي و لوسترها، به ساختمان شما زيبايي مي بخشند؛ اما اين تبسم بر لب هاست كه ساختمان را به خانه تبديل مي كند.
پرمود بترا/روانشناس آمريكايي
………………………………
بخنديد؛ ديگ زودپز اگر دريچه ايمني نداشته باشد، به مشكل بر مي خورد.
پرمود بترا/روانشناس آمريكايي
خدا چه رنگی است؟
گل محمدی، قرمز است؛
برگ درخت، سبز است؛
گنبد حرم امام رضا(ع)، زرد است؛
توپی که دیروز خریدی، سفید است؛
دمپایی مادرت، صورتی است؛
موی سرت، سیاه است؛
در خانه، قهوهای است؛
و دوچرخه تو، آبی است.
این چیزها را که میبینیم، میفهمیم هر کدام رنگ مخصوصی دارند؛اما اگر چیزی را نبینیم، آیا میتوانیم بگوییم چه رنگی است؟اگر چیزی جسم نبود و دیده نشد، آیا میتوان گفت چه رنگی است؟ مثلا عقل چه رنگی است؟ مهربانی چه رنگی است؟ شادی چه رنگی است؟ هیچ کدام از اینها دیدنی نیستند تا بگوییم چه رنگیاند؟
خدا هم همین طور است. او را نمیتوان دید تا بگوییم چه رنگی دارد. اطلا خدا دیدنی نیست تا رنگی داشته باشد. خدا آفریننده رنگهاست و رنگ داشتن برای او بیمعنی است.
البته در قرآن از ما خواسته شده است تا به رنگ خدا دربیاییم. باید بدانی که منظور قرآن از رنگ خدا، رنگهایی مثل سبز و زرد و آبی و قرمز نیست، منظور قرآن از رنگ خدا، ایمان داشتن به خدا و انجام کارهایی است که او دوست دارد.
رنگ خدا یعنی؛ ایمان، مهربانی، خوبی و پاکی.
اگر تو نماز بخوانی، به رنگ خدا درآمدهای؛
اگر به نابینایی برای عبور از خیابان کمک کنی، همرنگ خدا شدهای؛
اگر پاککن یا مدادت را به دوستت قرض بدهی،به رنگ خدا درآمدهای؛
اگر به مادرت کمک کنی، رنگ خدا را گرفتهای؛
اگر قرآن بخوانی، همرنگ خدا شدهای؛
اگر حسود نباشی، رنگ خدا بر دلت نشسته است؛
و خلاصه آنکه هر چه باایمانتر، راستگوتر،پاکتر و مهربانتر شوی، رنگ تو خداییتر شده است؛
رنگ خدا یعنی دوستی با خدا و مهربانی با بندگان او که این زیباترین رنگ دنیاست.
ولادت حضرت امام حسن مبارک
تو آمدی و شاخه ی طوبی ثمر گرفت
آخر دعای سبز پیمبر اثر گرفت
ای بانمک ترین پسر های فاطمه
تو آمدی و بوسه ز رویت پدر گرفت
وقتی که می زنی به دل لشگر جمل
دیگر نمی شود دم تیغت سپر گرفت
بالا بزن نقاب خودت را یل جمل
معنا بده به جمله احلی من العسل
هدف از سجده ى ملائكه براى حضرت آدم چه بود و چه كسى در اين سجده مسجود واقع شد; حضرت آدم، انسان كامل، تمام انسان ها، يا مقام انسانيّت؟
عبدالله حيدرى
جواب: سؤال فوق متضمن دو پرسش است:
پرسش اوّل: به حسب ظاهر آيات قرآن كريم آدم مسجود ملائك قرار گرفت و اين امر پس از امر خداوند واقع شد; پرسش اين است كه هدف و انگيزه ى سجده ى ملائك براى آدم چه بوده است؟ چهار احتمال مطرح شده است:[1]
الف) عبادت آدم: اين احتمال مردود است; چون معبود قرار گرفتن غيرخداوند شرك محسوب مى شود و محال است مقصود از سجده ى آدم عبادت او باشد; به علاوه، سجود به دنبال فرمان الهى صورت گرفت و واضح است كه چنين سجده اى براى اطاعت امر خداوند بوده است، نه عبادت غير.
ب) عبادت خداوند: در اين احتمال، آدم به مثابه قبله و خداوند معبود و مسجود است. اين احتمال نيز از سوى مفسران رد شده است. زيرا سياق آيات با توجه به تكريم وتجليل از مقام آدم، مى رساند كه هدف از اين سجده فقط عبادت خداوند نبوده است.
تربیت مهدوی
بدون ترديد همه انسانها در جستجوى رسيدن به كمال و سعادت هستند اما در اينكه كمال و سعادت انسان در چيست گروهى زيادى از انسانها به خاطر عدم اعتقاد به مبانى دينى سعادت خويش را در محدوده نظام مادى و دنيوى از قبيل كسب ثروت يا شهرت يا قدرت مى دانند كه بدان اشاره مى شود.
برخى كمال خود را در امكانات مادى مى دانند مانند گروهى از قوم موسى عليه السلام كه گفتند: يا ليت لنا مثل ما اوتى قارون انه لذو حظّ عظيم (1)
بعضى مانند منافقان سعادت خود را در دوستى با بيگانگان مى دانند. الذين يتخذون الكافرين اولياءمن دون المؤمنين ايبتغون عندهم العزّه (2)
گروهى عزّت و كمال خويش را در محور دانشهاى مادى مى دانند و به آن شادمانند فرحوا بما عندهم من العلم (3)
عدّه اى شرافت خود را در ثروت فراوان و جمعيت زياد مى دانند انا اكثر منك مالاً و اعزّ نفرا(4)
بعضى فلاح و رستگارى خود را در محور زورگويى و برترى جويى مى دانند چنانكه فرعون مى گويد: قد افلح اليوم من استعلى (5)
امّا از نظر اسلام بهترين و بالاترين راه سعادت تربيت و تزكيه نفس است قد افلح من زكيّها(6)
و بعثت پيامبران الهى و پيشوايان دينى به همين منظور است لقد منّ اللّه على المؤمنين اذ بعث فيهم رسولاً من انفسهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة (7)
جالب اينكه خود پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به اين حقيقت تصريح مى كند و مى فرمايد: انّى بعثت لاتمّم مكارم الاخلاق و محاسنها (8)
در راستای ایجاد تربیت وتزکیه نفس راه های فراوانی در قرآن وسنت بیان شده است که یکی از آنها شناخت ائمه اطهار (ع) و اطاعت ایشان می باشد با توجه به اینکه ما در دوران غیبت امام عصر(ع)مهدی صاحب الزمان هستیم در راستای تربیت به شناخت وظایف در دوران غیبت می رسیم تا در مسیر تزکیه به خودسازی وبه دنبال آن جامعه سازی بپردازیم .
1-قصص. 9 7
2- نساء، 139.
3- غافر، 83.
4- كهف ، 34.
5- طه ، 64.
6- شمس ، 9.
7- آل عمران ، 164.
8- بحارالانوار، ج 16، ص 287.
سیره عملی امام خمینی (ره) در ماه مبارک رمضان
منبع:پایگاه اطلاع رسانی شیعه آنلاین
عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد
افـطـار بـه مــی کرد بـــرم پیـــر خرابات
گفتـــم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد
بــا بـــاده وضو گیــر که در مذهب رندان
در حــضــرت حـق این عملت بارور افتاد
عالمان ربانی، چلچراغهاى پر فروغى هستند كه در هرعصرى، در آسمان علم و عمل مىدرخشند، و با كسب نور و گرما از خورشید رسالت و امامت، بر زمینیان تجلى مىكنند
و آنان را به سوى منابع نور و بركت دودمان وحى، رهنمون مىسازند، و بر بال عرفان ناب محمدى صلى الله علیه وآله نشانده، بر مشكات ملكوت، عروج مىدهند.
در میان دین باوران كفر ستیز، چهره محبوب قرن، فقیه تیزبین سیاست مدار، فیلسوف، عارف ژرف نگر، عالم متخلق و رهبر و بنیان گذار جمهورى اسلامى، حضرت امام خمینى رضوان الله علیه، از موقعیتى والا و ویژه برخودار است، زیرا روزها و ساعتها و لحظههاى عمر او، با مراقبه و محاسبه سپرى شد و صدها آیه قرآن را مجسم ساخت و عینیت بخشید. در این مبحث به سیره عملی امام میپردازیم تا ره توشه ای برای عاشقان ماه رمضان باشد .
حضرت امام (ره) توجه ویژهاى نسبت به ماه رمضان داشته و بدین جهت، ملاقاتهاى خودشان را در ماه رمضان تعطیل مىكردند و به دعا و تلاوت قرآن و… مىپرداختند.
و خودشان مىگفتند: «خود ماه مبارك رمضان، كارى است».1
یكى از یاران امام، در این باره گفته است : در این ماه، ایشان شعر نمىخواندند و نمىسرودند و گوش به شعر هم نمىدانند. خلاصه، دگرگونى خاصى متناسب با این ماه در زندگى خود ایجاد مىكردند، به گونهاى كه این ماه را، سراسر، به تلاوت قرآن مجید و دعا كردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپرى مىكردند.2
ایشان، به هنگام سحر وافطار، بسیار كم مىخوردند، به گونهاى كه خادمشان فكر مىكردند كه امام، چیزى نخورده است!3
حضرت امام رحمة الله علیه درباره رمضان چنین مىسرایند:
ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد
عشق و طرب و باده، به وقت سحر افتاد
افطـار بــه مى كـــرد بــرم پیر خرابات
گفتــم كـه تـو را روزه، به برگ و ثمر افتاد
بـا بــده، وضو گیـر كه در مـذهب رندان
در حضــرت حـــق ایــن عملت بارور افتاد
نهضت تنباکو
11 مرداد سالروز شهادت آيت الله شيخ فضل الله نورى استخالی از لطف نیست اگر درباره نهضت تنباکووحضور شیخ فضل الله بخوانیم.
نهضت تنباکو یکی از اصیل ترین و مردمی ترین حرکت های اجتماعی، سیاسی ایران در دوران استبداد است. در زمانی که اروپا بعد از رنسانس پله های ترقی را می پیمود، برای بهره گیری از امکانات و منابع کشورهای جهان سوّم از طرق مختلف سعی در تسلط بر آنها داشت. از جمله این فعالیت ها گرفتن امتیاز انحصاری دخانیات توسط کمپانی انگلیسی در سال 1370 است، که غیر از زیان های جبران ناپذیر اقتصادی، استقلال سیاسی ایران را نیز نقض می نمود. شیخ فضل اللّه نوری به عنوان یکی از چهره های پیشتاز و مجتهدان پایتخت، نفوذ اجتماعی و بصیرت سیاسی مذهبی خویش را در پیشبرد هرچه بیشتر این جنبش به کار گرفت. شیخ در نهضت تنباکو شرکت فعال داشت و علاوه بر این که به عنوان رابط بین تهران و سامرا، مرکز تشیع در آن دوره عمل می کرد و میرزای شیرازی را از اخبار و اوضاع ایران آگاه می کرد، به آگاه کردن جامعه و حمایت از میرزای آشتیانی می پرداخت و هنگامی که شاه تصمیم به تبعید میرزای آشتیانی گرفت، او اولین عالمی بود که در حمایت از میرزای آشتیانی به منزل او رفت و از این زمان به عنوان شخصیت دوّم نهضت تنباکو در تهران شناخته شد.
وقتی نائب السطنه قصد جعلی نشان دادن فتوای میرزای شیرازی را داشت، شیخ فضل اللّه در جواب سؤال او که پرسید: «این تلگراف نزد کی و در کجا بوده؟» گفت: «نزد من و از سامرا برای من فرستاده شده است».
رشته مودت
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
عليك بالبشاشة فانها حبالة المودة .
بر تو باد بخوشروئى زيرا اين خصلت ريسمان و وسيله دوستى با مردم است .
به مردم روبرو شو با بشاشت ****بكن با خلق با نيكى رفاقت
كه آن سررشته باشد بر مودت ****بيارد دوستى را با محبت
امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و ماه رمضان
زیارت آل یاسین شرح حالات عبادی و معنوی امام مهدی(عج) است. امام مهدی که راهش، امتداد راه پیامبر و امیرالمؤمنین و امام زین العابدین(ع) است. عبودیت و بندگی او نه از سر نیاز یا ترس، بلکه از سر درک حقیقت هستی و سپاس گزاری از خداست، عبودیتی که همیشه در وجود امام جاری است و در برخی حالات به نقطه اوج خود می رسد و ماه رمضان نقطه اوج بندگی امام است.
رسیدن به معبود در ماه رمضان به واسطه حضرت مهدی(عج)
فهم حقیقت رمضان و توفیق رسیدن به معبود جز با توسل به پیشگاه مهدی(عج) میسر نمی شود. دعای افتتاح هم در ماه رمضان درس سلوک می دهد که پروردگارا من خواهان تمام خوبی ها و کمالات هستم و می دانم که راه رسیدن به این کمالات توسل به امام مهدی(عج) است. پس مرا به برکت وجود او به نهایت نزدیکی به خود برسان.
هدایت معنوی و باطنی انسان ها به دست امام مهدی(عج) است و به برکت وجود معنوی و نورانی اوست که عالم هستی از فیض حق تعالی بهره مند می شود. حال اگر امام در نهایت بندگی باشد، در عبودیت او رحمت و مهربانی خدا نیز اوج می گیرد.
دعای امامان نشان می دهد که آن ها هم به درگاه حق تعالی رو می آوردند و برای کل هستی و به ویژه برای ما انسان ها از خداوند طلب بخشش می کردند. به همین دلیل است که می گویند به برکت سلوک معنوی امام، حیات بشری شکل می گیرد و امتداد می یابد و عالم به سوی کمال حرکت می کند و تنها با این تعبیر شب قدر معنا می یابد.
امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
امام صادق علیه السلام : در ماه رمضان منتظر ظهور قائم آل محمد باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
لِكُلِّ شَیءٍ رَبیعٌ … (1)
السلام علیک یا ربیع الانام یا صاحب الزمان و السلام علیک یا ربیع الدعاء یا شهر رمضان
با توجه به آیات قرآن کلام الله المجید و احادیث معصومین علیهم السلام
آجرک الله بقیه الله
صفحات: 1· 2
به کدامین گناه کشته شدند؟
همانهائى كه براى حيوانات دل ميسوزانند، همانهائى كه اگر در جوامعى كه مستقل از آنها هستند، وابسته به آنها نيستند، كوچكترين بهانهاى پيدا كنند، صد برابر آن را بزرگ ميكنند، اينجا در مقابل كشتار يك عده انسان بىگناه، بىدفاع، زن، مرد، كودك، سكوت ميكنند؛ توجيه هم ميكنند!
اين، حقوق بشر اينهاست؛ حقوق بشرِ منقطع از اخلاق، منقطع از معنويت، منقطع از خدا.
كليپ ذيل كاري است از SNN.ir در مورد فجايع اخير ميانمار. بخشي از فاجعه در اين كليپ نشان داده شده است. لطفا هم خودتان ببينيد، و هم براي دوستانتان ارسال كنيد تا همه براي آزادي اين مسلمانان مظلوم از چنگال اين جنايتگران دعا كنند:
قهرمان واقعی وطن پرست گمنام ایرانی
با جوان ترين استاد خلبان نيروي هوايي ارتش ايران سرلشكر خلبان، « علي اقبالي دوگاهه»و داستان عجیب شهادتش بیشتر آشنا شوید . وی در 25 سالگي استاد خلبان جنگنده F-5 و در 27 سالگي با درجه سرگردي جزو افسران ارشد نيروي هوايي ارتش ایران شد. سرلشگر خلبان«عباس بابایی» و سرلشگر خلبان «مصطفی اردستانی» از شاگردان تحت آموزش ایشان بودند .
آموزش درآمریکا :
وی تكميل دوره خلباني را به مدت 220 ساعت در سال 1347 در پايگاه هوايي ویلیامز شهر فنيكس ایالت آریزونای امریکا را به پایان رساند و كسب رتبه نخست در بين بيش از 400 دانشجوي خلباني از كشورهاي مختلف به عنوان خلبان نمونه اين پايگاه را از آن خود نمود . همچنین در سال 1353 جهت گذراندن دوره كارشناسي تفسير عكس هاي هوايي و مديريت اطلاعات و عمليات هوايي مجددا به امريكا اعزام گرديد .
این هم وطن دلیر اکثر تلمبه خانه ها و نیروگاه های برق عراق از کار انداخته بود و طرح های عملیاتی وی باعث گردیده بود صادرات 350 میلیون تنی نفت عراق به صفر برسد از این رو صدام جنایتکار به خون این شهید تشنه بود . از این رو به دستور صدام پس از دستگیری بدنش به دو نیمه تبدیل شد و نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد .
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!
تفاوت جرات ورزي و اعتماد به نفس
اعتماد به نفس پيش نياز براي افزايش جرأت ورزي به شمار مي آيد به نظر من افراد در سطوح مختلفي از جرأت ورزي هستند بعضي از افراد در موقعيت هاي خاص جرأت ورزي بالايي دارند و در بعضي از موقعيت ها جرأت ورزي ندارند پس براي افزايش مهارت جرأت ورزي در همه موقعيت هاي زندگي بايد از اعتماد به نفس بالايي برخوردار بود
تست كنكور هنر
اولين هنريكه پس از ديدن چهره آرايشکرده دختران امروزي به ذهن شما متبادر مي شود چيست؟
الف: مينياتور. ب: صافكاري،بتونه كاري ونقاشي اتومبيل!!ج: دوپينگ!!!!د: من به ناموس مردم نگاه نميكنم!
چرا بخشیدن دیگران سخت است؟
رفتارهای انسانی نشان میـدهد کـه مردم وقتی از کسی ضـربه مـی بـیـنند، پیوسته در جستجوی انتقامند. غـرور واعـتـمـاد بـه نـفـسـمـان لطـمـه دیـده اسـت. انـتـظـــارات و رویـاهـایـمـان نـابـود شـده انـد. چـیـزی کـه بـرایـمان بسیارارزشـمـنـد اسـت را از دسـت داده ایــم. بــه هـمـیـن دلـیل اســت که می خواهیم تلافی و جبران همه این صدمات را در بیاوریم.
امـا مـوانـع دیـگری هـم بـر سـر راه گـذشت و بخشایش ماوجـود دارد. افـکار و عـقـایدی به طور خودکار جلوی گذشت کــردن مـا را مـی گیـرنـد. بـه خـودمـان مـی گــوییـم، “او را نمی بخشم چون او هیچگاه مسئولیت کارهایی که انجام داده است را نمی پذیرد.” یا “اگر او را ببخشم ریا کرده ام چون در باطن میلی به بخشیدن اوندارم.” یا “فــقط افراد ضعیف گذشت می کنند.”
برای این رفتارهایمان همیشه توجیهاتی نیز داریم. وقتی کسی به ما صدمه ای میزند، ما برای رفتار آن فرد دنبال یک سری توجیهات هستیم. با خود می گوییم که حتماً به خاطر شخصیت پستش بوده است. یا اینکه می گوییم، “آدم بی حواس و بی دقتی است.” یا “او برای من ارزشی قائل نیست” یا “از قصد این کار را انجام داده.” و آنها را با خشونت هر چه تمام تر قضاوت خواهیم کرد.
اما اگر خودمان کاری اشتباه که به کسی صدمه می زند انجام دهیم، برای رفتار خودمان هم باز دنبال توجیه هستیم. در اینگونه موارد می گوییم، “بچه ام شلوغ می کرد متوجه نشدم،” یا “در راه که می آمدم تصادف شده بود.” سعی می کنیم که به هر نحوی که شده تقصیر را از گردن خودمان بیاندازیم و خود را بی گناه جلوه دهیم.
مهم است که بدانیم پذیرفتن و فهمیدن اشتباهات هرگز سبب نمی شود که فرد صدمه دیده آسوده شود. بخشیدن کسی و گذشت کردن هرگز نتایج کار اشتباه آنها را از بین نمی برد. هدف این است که گذشت کردن بیشتر مورد توجه افراد قرار گیرد و انسانها اشتباهاتشان را راحت تر بپذیرند. برای اینکار باید به جای اینکه در مورد شخصیت و قصدشان قضاوت های خشن و ناعادلانه انجام دهیم، همیشه خوبی های دیگران را مدنظر قرار دهیم.
برگرفته از گفتگوی دینی
زينت حكمت
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
عليك بالحكمة فانها الحلية الفاخرة .
بر تو باد بآموختن حكمت ، زيرا حكمت لباس زيبائى است كه شخص را سرافراز مى دارد.
چو بتوانى برو حكمت بياموز ****كه اندر كارها باشى تو پيروز
لباس دانش ار پوشى تو در بر ****سرافرازى و تاج علم بر سر
عین صاد
چند خط از نوشته های استاد صفایی حائری:
- پسرم محمد! تو در این ساعت كه ده و بیست دقیقه است ، داری به فیلم كمدی نگاه می كنی و از كلمه رمز «بوی باران می آید ، بد جوری بوی باران می آید » به خنده افتاده ای . و من گریانم كه خنده های من و تو و سرور و ابتهاج ما از چیست ، و سرگرمی های من و ما با چیست ؟
این نكته را می نویسم تا بعد ها برای تو توجهی باشد ، كه مومن عاشق، این قدر فرصت سرگرمی ندارد…
-
نمی گویم از زندگی دنیا بهره نگیر و لذت نبر، می گویم در این باتلاق فرو نرو و غرق نشو
- تمام هستی به تو منتهی می شود و تو باید به خدای هستی منتهی شوی.
- من مكرر گفته ام و نوشته ام كه ظرفیت و گنجایش تو ، ملاك ارزش توست. كه « ان القلوب اوعیه و خیرها اودعاها» دل ها ظرف هایی هستند كه بهترینش با ظرفیت ترین آنهاست .
- دل ها باید بزرگ تر از حوادث ، بزرگ تر از توقع ها و بزرگتر از بازیها و شیطنت ها باشد
- تو یك بار از مادر متولد شدی و این بار باید از خودت بیرون بیایی ؛ كه عیسی می گفت«لایلج فی الملوك من لایولد مرتین»؛ كسی كه دوبار متولد نشود ، به ملوك خداراهی ندارد.
- بابا ! در این نكته تامل كن ، ببین در برابر آنچه به دست می آوری ، چه از دست می دهی. در این محاسبه ، خودت را در نظر بگیر .تمام باخت ما از اینجاست كه خودمان را به حساب نمی آوریم ، فقط حساب می كنیم چه به دست آورده ایم و نمی بینیم چه از دست داده ایم.
-
ما خیال می كنیم كه خداوند مغرور مقتدر، به خاطر این كه حرفش را نشنیده ایم و او را بر زبانمان نیاورده ایم و در كارهامان شریكش نكرده ایم، ترازویی می گذارد و میزانی به پا می كند و كارهامان را می كشد و اگر كم داشتیم با سر در آتش رهایمان می كند و از ما انتقام می كشد. این نگاه، «ترس و طاعت» و یا «نفرت و طغیان» را به دنبال می آورد.امااگر سوختن انسان را از كبریت كشیدن هایش بدانیم، می بینیم كه او بارها دامان ما را خاموش كرده است.این دو كلام خیلی تفاوت دارد: «اگر گناه كنی می سوزانمت» با این: «اگر گناه كنی می سوزی».
از کتاب خواندنی نامه های بلوغ
سه نکته
امام علی (علیه السلام)فرمودند:فقیهان و حکیمان هرگاه با یکدیگر مکاتبه می کردند سه نکته می نوشتند که چهارمی نداشت:هر که همه فکرش آخرت باشد ،خداوند دنیای او را کفایت کند،هر کس درون خود را درست گرداند،خداوند برونش را درست گرداند و هرکه رابطه میان خود و خدایش را درست کند خداوند رابطه میان او و مردم را سامان دهد0 میزان الحکمه،جلد3،صفحه180
غيرت جاهلانه و اسب بخت برگشته
هنگامي كه دربارهي زن تعصّبهاي خشك و ناپختهي ابومسلمي حاكم گردد، بهطور طبيعي روزگاري پيش ميآيد كه زنان جامعه، گرفتار سكس و عرياني و بد حجابي ميگردند.
آوردهاند كه وقتي ابومسلم خراساني همسرش را در شب عروسي به خانهي بخت ميبرد، او دستور داد كسي در شهر ظاهر نشود تا همسر او در ميان زنان ديگر به خانه رود و مردي او را نبيند. هنگامي كه زن از اسب پياده شد، دستور داد كه زين اسب را بسوزانند و اسب بخت برگشته را از كمر دو نيم كرد تا ديگر كسي بر آن سوار نشود! گويا كسي آنجا نبوده يا جرأت و توان اين پرسش را نداشته كه براي آوردن زني از خانهاي به خانهي ديگر چه نيازي است كه مردم در شهر ظاهر نشوند؟ آيا آتش زدن زين اسب اسراف و حرام نيست و كشتن اسب بيچاره رواست؟ چگونه است كه ديدن زن ديگران براي ابومسلم ايرادي ندارد، ولي ديدن زن او توسّط مردم ايرادي بزرگ است! آيا اين كارها حكايت از تعصّب و غيرتهاي جاهلانه نميكند و ميتواند اساس عقلي و ديني داشته باشد؟ آري! اين افراط و تفريطها نتيجهاي جز وضعيت كنوني را در پي نخواهد داشت. چه خوب بود ابومسلمها سر از قبر بيرون ميآوردند و وضعيت ناهنجار جامعهي جهاني امروز را براي يك بارهم كه شده مشاهده ميكردند.
در دين مبين اسلام آمده است: همين كه جاي نشستن زن سرد شد، نشستن مرد در آن مكان مانع و كراهتي ندارد. آنان كه براي زن هيچ گونه حريم عفافي قائل نيستند و آنان كه ميگويند: اگر خداي ناكرده چشم مرد نامحرمي به لباس زني افتاد، ديگر آن زن عفّت ندارد و او را بايد طلاق داد و آن لباس را بايد سوزاند، هر دو دسته، در شناخت غيرت و موارد اِعمال آن دچار افراط و تفريط شدهاند و نظر هيچ كدام اساس عقلي و ديني درستي ندارد.
در ماه رمضان چه بخوریم؟
سحر: سحر نقش تعیین کننده ای در چگونه گذراندن روز و تأمین انرزی و مواد غذایی مورد نیاز بدن دارد. در سحر از خوردن شیرینی جات، غذاهای شور و پر چرب، آش جات (بویژه اگر غذای دیگری هم می خورید) حتما خودداری کنید.
مخلوطی از نان، انواع غذاهای ایرانی به حجم متعادل ولی کم روغن، کم چربی و کم نمک و کم شیرینی، صيفی جات آب پز( ذرت- گل کلم- کرفس- فلفل سبز - کلم بروکلی- نخود فرنگی- پیاز- سیر - هويج) میوه ، جوانه های خام، سالاد، آب و نوشابه های گرم و یا خنک. نوشیدن چای های متعدد گیاهی برای هضم غذا و تصفیه بدن از سمومات غذایی، می توانند انتخاب مناسبی برای سحر باشند.
افطار: از خوردنی های ذکر شده در زیر به تناوب انتخاب کرده و به میزان بسیارکم مصرف شود تا مانعی در خوردن شام نبا شد. گاهی افطار و شام را همزما تناول میکنند که در این صورت انتخاب خوردنی از لیست افطار و شام تا انجا معقول می باشد که انواع مختلف مواد غذایی و حجم خوراک مشکلی در هضم بوجود نیاورد.:
افطار لازم است با نوشيدنی گرم و چای های گیاهی شروع شود وبعد از آن انتخاب غذای ساده و ملا یم برای افطار از سالمترین نوع تغذیه است. ار جمله: خرما، کاچی، پنیر، سبزی جات، صيفی جات آب پز(گل کلم- کرفس- فلفل سبز - کلم بروکلی- نخود فرنگی- پیاز- سیر - هويج)، تخم مرغ آب پز، سيب زمينی آب پز، حلوا ارده و عسل ، میوه جات (به استثنای انگور- خربزه – طالبی - هندوانه)، فرنی، سوپ و آش جات (مرغ، جو، گوشت، حبوبات، سبزی، صیفی جات، غلات، برنج، شله زرد )، کره به میزان کم، مقدار کم گردو ، شیر برنج، حلیم جو پرک، حبوبات آب پز له شده ،آب به میزان بسیار کم ، کشمش، توت ، کره و عسل، خامه و عسل، بادام له شده و عسل، تخم مرغ بصورت آب پز عسلی.
فوايد روزه:
روزه فوايد جسمي و روحي فراوان دارد، شفا بخش جسم و توان بخش جان است، پاک کننده آدمي از رذايل حيواني، در ساختن فرد صالح و اجتماع بسامان بسيار موثر است، در تهذيب و تزکيه نفس و رهاندن انسان از روزمرگي و واماندگي در نياز هاي تن تأثير بسزايي دارد. فوايد طبي و بهداشتي روزه که از سودمنديهاي کوچک اين فريضه انسان ساز است به حدي است که شايد نياز به توضيح و تکرار نداشته باشد و بيشتر مردم کم و بيش از آن آگاهند. ما به اختصار به گوشه اي از اين فوايد انسان ساز اشاره ميکنيم: معده و دستگاه گوارش از اندام پرکار بدن آدمي است، با سه وعده غذا که معمول مردم است؛ تقريباً در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحليل و جذب و دفع مشغول است. روزه باعث ميشود از يکسو اين اعضا استراحت کنند و از فرسودگي مصون بمانند و نيروي تازه اي بگيرند و از سوي ديگر ذخاير چربي که زيانهاي مهلکي دارند تحليل رفته و کاسته شوند.img/daneshnameh_up/1/1e/ramezan.jpg
در روايات اسلامي حتي به فوايد جسمي روزه نيز تصريح شده تا برخي از سست عنصران، اگر نه با ايمان کامل لااقل با توجه به فوايد بهداشتي روزه اين فريضه ثمر بخش را بجاي آورند و از سودمنديهاي گوناگون آن در حد خود بهره ور شوند. پيامبر گرامي اسلام در همين رابطه فرموده اند: «صوموا تصحوا» روزه بگيريد تا سالم بمانيد. و نيز در روايات بسياري پيشوايان گرامي اسلام فرموده اند: « معده آدمي خانه بيماريهاي اوست و پرهيز از غذا درمان آن است»
بديهي است آنگاه فوايد بهداشتي روزه بهتر به دست ميآيد که روزه دار امساک روز را با زياده روي در شب تلافي نکند، که پر خوري خود موجب زيانهاي چشم گيري براي دستگاه گوارش است. با پيشرفت دانش پزشکي، برخي از پزشکان و متخصصان دريافته اند که امساک از خوردن و آشاميدن، عالي ترين روش درماني است، يکي از پزشکان ميگويد: « طرح درمان به وسيله روزه بسيار چنان معجزه آساست که بکار بستن آن مسير، طرحها و برنامه هاي طب عملي و جراحي را تغيير خواهد داد، زيرا روزه راه تازه اي به روي دانش پزشکي ميگشايد؛ و سلاح موثري براي مبارزه با بيماريها به اين دانش ميبخشد سلاحي که ميتوان آن را از راههاي گوناگون مورد استفاده قرار داد تا انسان را در مبارزه با علت بيماريها براي بهبود بيماران به نتيجه مطلوب و آشکار رسانند. »
با روزه و امساک ميتوان بيماريها را بهبود بخشيد و معالجه کرد البته در صورتي که با اعتدال و ميانه روي مقرون باشد و در هنگام سحر و افطار در خوردن و آشاميدن افراط نشود.بررسي فوايد بهداشتي و طبي روزه در اين مختصر نميگنجد، آنانکه به توضيح بيشتر علاقمندند ميتوانند به کتابهايي که در اين زمينه تأليف شده است مراجعه نمايند. بايد توجه داشت، بر خلاف تصور کوتاه انديشان، روزه هيچگونه ضرري براي افراد سالم مکلف ندارد و اگر کسي بيمار باشد و نتواند روزه بگيرد و با اين کار بيمار تر شود و يا روزه باعث گردد که بيماريش ادامه يابد کار حرامي مرتکب شده و روزه اش نزد خدا پذيرفته نيست، بيماري که روزه براي او ضرر دارد نبايد روزه بگيرد و فقط لازم است در روزهاي ديگر قضاي آن را بجا آورد و جبران کند.
افراد سالم بايد بدانند که روزه نه تنها زياني برايشان ندارد بلکه چنان که گفتيم، موجب تندرستي و صحت مزاج است و بگفته برخي شکم پرستان که خود روزه نميگيرند و ديگران را نيز از روزه باز ميدارند و تلقين ميکنند که روزه موجب زخم معده ميشود، نبايد اعتنا کرد، اينگونه دروغها تنها بهانه افراد سست عنصري است که که اسير شکم خويشند و از عزم و اراده انساني در آنان خبري نيست. « روزه باعث استراحت معده است و در حال روزه اسيد معده بجاي غذا به وسيله صفرا خنثي ميشود و زخم ايجاد نميگردد»img/daneshnameh_up/1/1e/ramezan.jpg
اکثريت غريب به اتفاق مسلمانان متدين ماه مبارک رمضان را روزه ميدارند و به هيچ وجه شکايتي از اين بيماري ندارند و نسبت بيماري زخم معده روزه داران بيشتر از ديگران نيست همانطور که گفتيم فوايد جسمي و بهداشتي روزه اگرچه چشمگير و غير قابل انکار است ولي مهمترين فوايد روزه اثرات بهداشتي آن نيست، متأسفانه برخي در بررسي فوايد روزه تنها به همين اثرات بهداشتي آن بسنده کرده اند، درحاليکه فوايد برتر روزه به جنبه هاي معنوي آن مربوط ميشود، فوايد جسمي روزه با اثرات معنوي آن در سازندگي تربيت و تزکيه انسان قابل مقايسه نيست، اگر چه همان فوايد طبي هم گواهي است بر اصالت اسلام عزيز، چرا که اين آيين فطري و آسماني چهارده قرن پيش با ژرف بيني و احاطه اي که جز از خداي متعال نميتواند بود در محيط جاهليت عرب دستوراتي براي انسانها وضع کرده است که دانش پزشکي انسان متمدن عصر ما با پيشرفت خود روز به روز بر گوشه هايي از حکمت آن پي ميبرد.
برگرفته شده از سايت صدا وسيما
رمضان
ماه رمضان نهمین ماه از ماههای قمری و بهترین ماه سال است.
واژه رمضان از ریشه «رمض» و به معنای شدت تابش خورشید بر سنگریزه است. میگویند چون به هنگام نامگذاری ماه های عربی، این ماه در فصل گرمای تابستان قرار داشت، ماه «رمضان» نامیده شد، ولی از سوی دیگر، «رمضان» از اسماء الهی است. این ماه ماه نزول قرآن و ماه خداوند است و شبهای قدر در آن قرار دارد. فضیلت ماه رمضان بسیار زیاد و نامحدود است. به برخی از حوادث و رویدادهای مهم این ماه اشاره میشود: وفات حضرت خدیجه در دهم رمضان سال دهم بعثت. ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام نیمه رمضان سال دوم هجرت. جنگ بدر در سال دوم هجرت. فتح مکه در سال هشتم هجرت. مراسم عقد اخوت و پیمان برادری میان مسلمان، و ایجاد اخوت اسلامی بین پیامبر و امام علی علیه السلام. بیعت مردم به ولایتعهدی امام رضا علیه السلام در سال ۲۰۱ قمری.
منابع : هدایة الانام الی وقایع الایام، محدث قمی، ص
حجابم به خودم مربوطه چشم مردا کور نگاه نکنن
دین اسلام دارای یک سری قوانین فردی و یک سری قوانین اجتماعی است . قوانین فردی اسلام به گونه ایست که اگر فرد آنرا انجام ندهد یا در انجام آن کوتاهی کند در جامعه تاثیر مستقیم ندارد ، هر چند به مرور زمان تاثیر منفی خود را در جامعه جلوه گر خواهد نمود.
برای مثال سلامتی هر فرد مساله شخصی اوست و وظیفه شخصی هر فرد است که از سلامت خویش محافظت کند ، حال کسی به سلامت خود بی اهمیت باشد ، به خودش مربوط است مریض می شود و به سختی می افتد ، تا اینجا که قضیه شخصی است ولی این فرد حق ندارد بیماری خود را به دیگران سرایت دهد که در این صورت قضییه از شخصی بودن خارج می شود هر چند در غیر این صورت نیز هزینه های درمان او به جامعه تحصیل می شود.
مثل روزه خواری که اگر شخصی در خلوت بخورد حق الله است ولی اگر در ملاء عام روزه خواری کند چون این مرض خود را ممکن به دیگران منتقل کند و همه گیر شود اسلام با او بر خورد می کند.
بوی ماه خدا
شعبان تمام شد ومن نفهمیدم
زنده باد تساوی...!!!
ما به مردها گفتیم می خواهیم مثل شما باشیم. مردها گفتند: حالا که این قدر اصرار می کنید ، قبول(و ما نفهمیدیم چه شد که مردها ناگهان این قدر مهربان شدند.)وقتی به خود آمدیم، عین آنها شده بودیم. کیف چرمی یا سامسونت داشتیم و اوراقی که باید بهش رسیدگی می کردیم و دسته چک و حساب کتابهایی که مهم بودند… با رئیس که دعوامون می شد ، اخم و تخم اش را می آوردیم خونه سر بقیه خالی می کردیم. ماشین ما هم خراب می شد، قسط وام ما هم دیر می شد… دیگه با هم مو نمی زدیم.تازه نظام آموزشیمون رو هم که تو کتاباش پر بود از داستان مردانی که فداکاریاشون شهرت عام و خاص داشت، تغییر دادیم و به جاش داستان کوکب خانم را گذاشتیم که تنها زن فداکار روستا بود! و روزها از خونه میرفت کنار ریلهای قطار میشست تا اگه لازم بود مشعلی روشن کنه و قطار رو نجات بده اما
یه روز که مهمون داشت و کوکب خانم غذا درست نکرده بود و می خواست از سوپر مارکت دم خونشون غذای آماده بگیره متوجه شد سد ریزش کرده و باید خودشو سریع به اونجا برسونه تا با انگشتش مانع آسیب به اهالی روستا بشه و …. مردها به وعدشون عمل کرده بودند و به ما خوشبختیهای بی پایان یک مرد رو بخشیده بودند تازه دیگه تو نوشته هاشون از مرد بودن خودشون شرم نمی کردند؛ اما در عوض یه چیز دیگه رو ازمون گرفته بودند. سالها بود حسودیشون می شد که فقط ما می توانیم با ذوقی کودکانه به چیزهای کوچک عشق بورزیم. فقط و فقط ما بودیم که بلد بودیم در معامله ای که پایاپای نبود ، شرکت کنیم . دست بده داشته باشیم ولی پس نگیریم. ببخشیم و از خود بخشیدن کیف کنیم. بی حساب و کتاب دوست بداریم . در هستی عناصر ریزی بودند که مردها با چشم مسلح هم نمی دیدند و ما میدیدیم. زنانگی فقط مهارت آراستن و فریفتن نبود و آن قدیم ها بعضی از ما این را می دانستیم. مادربزرگ من ، زیبایی زن بودن را می دانست .وقتی زنی از مردی ، از بی ملاحظگی ها و درشتیهاش شکایت داشت و هق هق گریه می کرد، مادربزرگ خیلی آرام میگفت: مرده دیگه؛ از مرد بودن مثل عیبی حرف می زد که قابل برطرف شدن نیست. مادربزرگ میدونست مردها از بخشی از حقایق هستی محروم اند. لمس لطافت در جهان ، در انحصار جنس زنانه و ذات جهان لطیفه. مادربزرگ می گفت : کار زنها با خدا آسونه . مردها از راه سخت باید بروند. راه میانبری بود که زنها آدرسشو داشتند و یک راست می رفتند نزدیک خدا. شاید این آدرس رو امروز گم کرده باشیم. به هر حال ما الان اینجاییم و داریم از خوشبختی خفه میشیم.تو دانشگاها به خاطر پوششی که مرتب به ما تذکر میدادن و ما هم ملزم به اجرای اون بودیم -مثل مانتوی بلند و گشاد تا مقنعه بلند و پوشش اجباری موها!!!- و باعث تحت فشار قرار دادن ما میشد و فعالیتهای ما رو مخدوش می کرد!!! ، تصمیم گرفتیم سهمیه پسرها رو به صفر برسونیم. و حالا هم تو محیط کاری فقط ما دختراییم. حتی شبها بچه ها با شعر « شبها که ما می خوابیم خانوم پلیسه بیداره» خوابشون میبره ولی صبحا ساعت 11 به مدرسه میرن چون مادرشون تا صبح بیدار بوده و صبح دیر بیدار شده و باباشون هم یادش رفته که اصلا بچه ای داره. چقدر مادربزرگ بدبخت بود که تو اون خونه می شست و می پخت. حیف که زنده نموند و ببینه ما به چه آزادیه شیرینی دست پیدا کردیم. ما چقدر رشد کردیم. دستاورد بزرگیه که ما اینقدر مثل هم شدیم. فقط نمیدونم به چه دلیل گنگی شبها وقتی که میخوایم بخوابیم از شدت درد دست و پاهامون باید تا مدتها تو رختخواب غلت بزنیم و فکر کارهای عقب مونده فردا رو بکنیم. مادربزرگ سنت زده و عقب افتاده ی من کجا میتونست شکوه این پیروزی مدرن رو درک کنه؟ ما به همه ی حق و حقوقمون رسیدیم. زنده باد تساوی!
نوشته ای ازخانم مرتضوی
شروع وحضورپروانه در میان شمع وگل
با شروع ماه مهربانی مهربانی ها آغاز شد ودر سال ورود محبت وشادی در همه جا پخش بوددر مکتب پروانه ها شمع وگل بود ومن هم پروانه ای بودم در میان این شمع وپروانه ها .
البته پروانه ای که از آتش می ترسید واز دور پرواز می کرد جرات حضور را نداشت ونمی دانست که چه کرده است که میان این همه پروانه قرار گرفته است . خوشحال از اینکه شاید روزی بوی گل را بفهمد اگرچه دیگران گفته بودند در این مکان سر خوش از بوی گل هستند .
پروانه از اینکه باید به شمع می رسید وترس خود را باید فراموش کند با خود پیمانی بست عهد کرد که هر صبح سر بندگی فرود آورد ودر حضور معبود شکر گذار باشد.
ثانیه های حضور در پی هم می گذشت وپروانه غافل از عهد وپیمان .ماه اول وهفته اول بر عهد خود پایبند بود ولی با شروع یادگیری درس عشق دیگر زمانی برای مراقبه نداشت البته این جمله درست نیست پروانه خود را آن چنان سرگرم خواندن کرده بودم که هیچ ندایی را نمی شنید وبه هیچ نمی اندیشید
اما وجودپروانه در آشوب وهیجان می سوخت وگاهی به این نتیجه می رسید از همه چیز دور شده از نور واز خورشید و..
نمی دانست به این ندا گوش بدهد ویا به این فکر باشد که حضور در مطلع عشق بر او لازم است هر لحظه به دنبال نفسی می گشت که با او همراه شود وبفهد که کدام درست است؟
معلم مکتب عشق وعرفان مدرسه که حضورش عجیب وسنگین بود از هر مساله سخن می گفت ولی هرگز از ندای پروانه سخن نمی گفت د .پروانه ناچار خود را گول می زد وبه راه خود ادامه می داد گاهی در کلاس پروانه های آشفته نیز این درد را حس می کرد بله تمام پروانه ها در این مسیر خسته وملول بودند ولی جرات برای بیان این مساله نبود.
یکی از سحرگاهان در همان سحری که کبوتران حرم به حرم دعوت شده بودند دیگر تحمل برای پروانه سنگین شد با جسارت از استاد خود پرسید وگفت وگفت با شروع گفتن پروانه همه ندا های آسمانی آغاز شد درد ،درد همه بود وپروانه شروع کننده بیان این درد دیگر از عاقبت این گفتن ترسی نداشت زیرا کبوتر روح پروانه به پرواز در آمده بود
وسکوت سکوت
صدای استاد بلند شد گل های باغ حرم بی درنگ خاموش باشید که این خطوات شیطان است این راه برای شما راه سعادت است وشیطان به دنبال شقاوت.
استاد همین را گفت ورفت وپروانه ها ماندند ؛ همه با هم ندای حق را سر دادند واز مستغفرین شدند .دیگر می دانستند که شیطان در کمین است وهمه باید به سپر ایمان مجهز گردند .
همواره در طول این مسیر بارها وبارها شیطان را حس کردند وبا عنایت نور ازلی در این سربازی ،سرباز ماندند.
……………………
امام مهربان من!گرچه در مسیر سربازی به درجه افسری نائل نگردیدم ولی خوب می دانم که همواره با نگاه تو حرکت را ادامه دادم وبا حضور تو معنویت را دریافت نمودم
نگاه به قرآن
امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «النَّظَرُ فِي الْمُصْحَفِ عِبَادَة» 1؛نگاه کردن به قرآن عبادت است.
همچنین امام باقر(علیه السلام) فرمودند:«و النَّظَرُ الی الْمُصْحَفِ مِن غَیرِقِرائـةٍعِبَادَةً» 2؛نگاه کردن به قرآن بدون قرائت آن عبادت است.
قران کریم،چشم کور را بینا کرده وجان تشنه را سیراب می کند،وسلامتی وبی نیازی به انسان می بخشد.
تمام اعضاء وجوارح انسان باید از قرآن بهره گیرد.سهم چشم هم نگاه به آیات پر نور کتاب الهی است.
1-ابو جعفر محمد بن یعقوب کلینی،اصول كافي،دارالاضواء،اول،1413ه ، ج2، ص61.
2-وسائل الشیعه،ج9،ص364،ب29،ح17707.
نگاه به آسمان ها وزمین
«اَفَلَم یَنظُرُوا اِلَی السِّمِاءِ فَوقَهُم کَیفَ بَنَینَا هَا وَزَیَّنَا هَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٍ» 1؛
مگر به آسمان بالای سرشان ننگریسته اند،که چگونه آن را بر افراشته ایم وآراسته ایم وبرای آن هیچ گونه شکافتگی نیست.
«همانا نگاه،غیر از رویت است چون نگاهی را که باعث کسب علم می شود با انکار بیان کرده یعنی احتیاجی به نگاه کردن برای دیدن آسمانی که از ما دور است نیست.خداوند آنها را به نگاهی که کامل تر از رویت است،راهنمایی می کند وخداوند جمله را با (الی السماء) کامل کرده ونمی گوید «فی السماء»در آسمان نگاه کنید که همان «نظر فی الشیء»است،بلکه خبر از تامل وتفکر وتدبر در نگاه می دهد.اما«نظر الی الشیء»نگاه به سوی چیزی است که خبر از وجود شی می دهد.» 2
پس منظور از نگاه ،نگاه توام با اندیشه وتفکر است که انسان را به قدرت عظیم خالق این آسمان پهناور وشگفتی هایش آشنا می سازد،که هم زیبایی فراوان وهم استحکام ونظم وحساب دارد.نشانه های وجود ،قدرت وعلم خداوند مشهود در تهیه هستی وآسمان هاست.تدبیر واندیشه وزیبایی وزینت آسمان راهی برای رسیدن به حق است.
«اَفَلَم یَنظُرُوا فِی المَلَکُوتِ السَّمَوَاتِ وَ الاَرضِ وَخَلَقَ اللَّهُ مِن شَیءٍ»3 ؛
آیا در ملکوت آسمان ها وزمین وآنچه که خدا آفریده است ننگریسته اید.
ملکوت در عرف قرآن،عبارت است از باطن امور واشیاء وهر چیزی که نشان پروردگار متعال است ونظر کردن به آن با یقین ملازم است.غرض این آیه توبیخ آنان در اعراض وانصراف از وجه ملکوتی اشیاست که چرا فراموش کردند ودر آن نگاه نکردند .تا برایشان روشن شود که آنچه را رسول خدا به سوی آن دعوتشان می کند حق است.
«نگاه به ملکوت ،نظام وحکومت آسمان ها وزمین که دلیل بر وجود صانع حکیم و قدیم است» 4
باید عمیق ومتفکرانه باشد تا به ثمر برسد. توجه واندیشه درباره باطن هستی وشیوه ی ارتباط آن با پروردگارش آدمی را به خدا مرتبط می سازد،توحید را باید با عقل وفکر فهمید نه تقلیدی وکورکورانه.«اَوَلَم یَنظُرُوا یعنی اَوَلَم یَتَفَکَِرُوا»
خداوند مردم را به تامل در وابسته بودن جهان آفرینش ،ونیاز به هستی بخش دعوت می کندکه کافران به سبب تفکر نکردن در جنبه ملکوتی موجودات سزاوار سرزنش هستند.
«قُل اُنظُرُوا فِی السَّمَوَاتِ وَالاَرضِ» 5؛
بگو به دیده عبرت بنگرید که در آسمان ها وزمین چیست؟
به آنچه در آسمان ها وزمین است نگاه کنید مخلوقات مختلف وگوناگون هر یک آیتی ازآیات خداست.در ساختمان همه این ها بنگرید وبا مطالعه آنها به مبدا جهان هستی آشناتر ونزدیکتر شوید ونشانه ها وععبرت ها را از اختلاف شب وروز وجریان ستارگان وافلاک وکوه ها ودریا ها ودرختان ومیوه ها وحیوانات گوناگون ببینید.
خداوند امر به نگریستن وتدبر واستدلال در دلایل ایمان به خدا کرده تا گمان نکنیم پذیرش حق جبر محض است واین بر دو مقصود ما دلالت دارد،اول جز با تامل در دلایل ونشانه های اوراهی برای شناخت خداوند نیست دوم اینکه به آیات در آسمان ها ویا در زمین ،واز جمله احوال معادن ونباتات و در حرکات افلاک واندازه و وضع آنها که در این آیه تفضیل نداده بنگرید، در اینجا خداوند از یک قاعده کلی خبر می دهد ،یعنی امر به تفکر واندیشه در آیات ونشانه ها برای این است که عبرت بگیریم.
«فَانظُرُوا اِلَی آثَارَ رَحمَتِ اللَّهِ کَیفَ یُحیِ الاَرضَ بَعدَ مَوتِهَا» 6؛
پس به آثار رحمت خدا بنگرکه چگونه زمینن را پس از مرگش زنده می گرداند.
در این آیه باران را رحمت خداشمرده وکیفیت زنده کردن زمین را آثار رحمت خداوند می خواند ،پس زنده شدن زمین بعد از مردنش از آثار رحمت است ونباتات واشجار ومیوه ها از آثار زنده شدن زمین است.با اینکه خود آنها نیز از آثار رحمت هستند تدبیر الهی است که از خلقت باد وباران اینها حاصل می شود آنقدرآثار رحمت الهی در احیای زمین های مرده با نزول باران آشکار است که با یک نگاه کردن بدون نیاز به جستجو گری بر هر انسان ظاهر می شود .اما بایددرآثاربارش باران به دقت نگریست که احتیاج به ژرف اندیشی عمیق دارد.
1 -ق،6
2-فخر رازی،کبیر،ج14،ص134
3-اعراف،185
4-طباطبایی،المیزان،ج8،ص368
5-یونس،101
6-روم،50
خانه مهر
پیامبر (ص) هرچه ایمان انسان کاملترباشد به همسرش بیشتر اظهارمحبت می کند بحارالانوار جلد 103ص 228
محبت ورزیدن یک امری است که در اول کار خدای متعال به شما می دهد سرمایه ای است که در اول ازداج خدا به دختر وپسر هدیه می کند به یک دیگر محبت پیدا میکنند این را باید نگه داشت محبت همسرشما به شما وابسته به عمل ما است اگر بخواهید محبت همسرتان به شما محفوظ بماند باید رفتارخودتان را محبت آمیز کید
مطلع عشق ص 71 – مقام معظم رهبری
تاهمسرت ازتو راهنمایی نخواسته نظری نده.
مردها نمی توانند به تمام حرف های خانم ها گوش دهندپس حرف هایت را خلاصه کن.
سکوت شوهرت را برهم نزن.
اگر شوهرت گفت خانواده ات را دوست ندارم بگو در عوض من خانواده شما را دو ست دارم .
به جای نصیحت،به او اعتماد داشته باش.
لحظه به لحظه در شوهرداری از خدا کمک بخواه.
هیچ وقت انتظار نداشته باش شوهرت مثل تو،ابراز احساسات کندوشوهرت راآنگونه هست دوست بدار.
هیچ وقت همسرت رابا دیگری مقایسه نکن.
هیچ وقت سعی نکن شوهرت را عوض کنی.
هیچ وقت لبخندرابا اخم عوض نکن.
درد دل من
ای خدای من امروز باور کردم که تو نزدیکتر از هر کسی به من هستی
نگاه به چگونگی رسیدن میوه ها
«اُنظُر اِلَی ثَمَرِهِ اِذَا اَثمَرَ وَیَنعِهِ» 1
به آن میوه چون ثمر دهد وبه طرز رسیدنش بنگر
«هرگاه میوه می رسد ببین چگونه از دانه ای ضعیف تبدیل به میوه ای می شود می شود که تو از آن بهره ببری .نگاه کنید ودر قدرت خداوند بیندیشید،که اشیاء را از حالتی به حالت دیگر تغییر می دهد واستدلال کنید» 2
موضع استدلال وحجت در این آیه ،امر به نگریستن در ایجاد واتمام واکمال میوه وطرز رسیدن آن است،زیرا این میوه ها در اول رسیدنشان به صفاتی خاص ایجاد شدند،وبعد به حالتی متضاد با حالت وشکل سابق خود تغییر شکل می دهند،این تحولات ناچار از سببی است که آن سبب تاثیر طبیعت وفصل ها وستارگان و افلاک است،این حوادث از خداوند متعال حکمت ورحمت اوست پس بر قدرت وتدبیر ،مقدر ،مدبر ومنقلب از حالی به حال دیگر بنگرید وعبرت گیرید واستدلال نمایید. در این آیه اهمیت خاصی که قرآن برای میوه قائل شده را دلیل بر توحید وخداشناسی شمرده است.به تعبیر قرآن تنها افراد با ایمان یعنی افراد حق جو وجستجو گران حقیقت،این مسائل را نگاه می کنند وگرنه با چشم عناد ولجاج ویا بی اعتنایی وسهل انگاری ممکن نیست هیچ یک از حقایق را ببینیم.
1 -انعام،99
2-زمخشری،کشاف،ج3،ص52.
نگاه به خوراک ونوشیدنی
فَلْيَنْظُرِ الانْسانُ إِلي طَعامِه 1
نگاه کردن به غذا وخوراکی یکی از مستحبات در دین است ولذا در آیه شریفه می فرماید:«پس انسان باید در غذای خود بنگرد»وانسان با نگاه کردن متوجه می شود که چه دستهايي در كار بوده است؟آیا این غذا حلال است يا حرام؟نگاه كند كه لا به لاي غذا سنگي نباشد.نگاه كند كه آيا ديگران هم دارند يا نه؟نگاه كند تا قدرتنمايي خدا را ببيند.نگاه كند كه در هضم و نشاط آن مؤثّر است.نگاه كند به غذاي خود، نه لقمه ديگران.نگاه كند كه قدرت حاصل از غذا را كجا مصرف ميكند؟نگاه كند كه غذا از چه اجزايي تشكيل شده است؟نگاه كند به غذا كه اگر از آن كار مفيدي انجام ندهي تبديل آن به نجاست كاري حيواني است.
«روشن است که منظور از نگاه کردن تماشای ظاهری نیست.بلکه نگاه به معنی دقت واندیشه در ساختمان این مواد غذایی واجزای حیاتبخش آن وتاثیرات شگرفی که در وجود انسان دارد،وسپس اندیشه در خالق آنهاست» 2
در روایات در تفسیر این آیه مطالبی نقل شده از جمله امام صادق(علیه السلام)می فرمایند:«یعنی انسان به علم (خوراک روح)بنگرد وفرمودند:به علمی که فرا می گیری بنگرونگاه کن که از چه کسی فرا می گیری» 3
به هر حال این اوامر ودعوت های حکیمانه قرآن کریم بر طبق فطرت وطبیعت حواس وادراکات بشری است که باید از طریق حس وتحقیق با اسرار کائنات وقوانین طبیعت آشنا شود.
در آیه ای دیگر چنین می فرماید:
«فَانظُر اِلَی طَعَامِکَ وشَرَابِکَ لَم یَتَسَنَّه وَانظُر اِلی حِمَارِکَ وَنَجعَلَکَ آیَهٌ لِنَّاسِ وَ انظُر اِلَی العِظامٍ…» 4
به خوراک ونوشیدنی خود بنگر که طعام ورنگ آن تغییر نکرده است وبه دراز گوش خود نگاه کن که چگونه متلاشی شده است (این ماجرا برای آن است که به تو پاسخ گوییم وتو را در مورد معاد نشانه ای برای مردم قرار دهیم)وبه این استخوانها بنگر
در تفسیر المیزان ذکر شده :این جملات در سرگذشت شخص مزبور عجیب است ،چرا که کلمه«انظر»(نگاه کن)تکرار شده .با اینکه ظاهر کلام اقتضا می کرد به یک دفعه اکتفا کند.اینکه کلمه«انظر»سه بار تکرار شده برای متذکر شدن این مطلب که در هر بار غرضی در کار بوده وآن غیر از آن غرضی است که در دفعات دیگر بوده است .5
وقتی که الاغش را دید که خاکستر شده واستخوان هایش پوسیده اما غذایش تغییر نکرده،تعجبش بیشتر شده،زیرا در طعام وشراب دگرگونی زودتر راه می یابذ واین آیه نشانه ای برای منکران معاد است.خدا صحنه ای از قیامت را در دنیا آورده است برای اینکه معاد جسمانی است.زیرا اگر معاد روحانی بود،سخن از استخوان وقبر به میان نمی آید .از طرفی حواس از ابزار شناخت است .نگاه کردن به زنده شدن الاغ بعد از جمع آوری استخوان های پوسیده وعدم تغییر خوردنی ها و نوشیدنی ها یکی از نشانه های رجعت وزنده شدن مرده خواهد بود.
1-عبس ،آیه24
2-مکارم ،نمونه،ج26،ص145
3-حر عاملی،وسائل الشیعه،ج18،ص109،
4 -بقره ،259
5 -طباطبائی،المیزان،ج18،صص 217-216
اله من!
سم شكايت دارم كه به نافرماني از تو حريص است و خشمت را بر مي انگيزد. از نفسم شاكي ام كه مرا به راه هاي نابودي كشانده و در مقابل تو به خواري هلاكم كرده است. پر بهانه است … با آرزوهاي بلند . در مقابل بدي بي تاب است و به خوبي پشت مي كند . دنبال بازي و سرگرمي است، پر از غفلت و فراموشي. توبه امروزم را به فردا مي اندازد و سينه ام را از تشويش پر مي كند.
خدايا!از او به تو پناه مي برم كه هوس هايش در قلبم مي چرخد و خواهش هايش را اجابت مي كند. دوستي دنيا را پيش چشم ام زيبا جلوه مي دهد و پرده اي مي كشد ميان من و فرمانبرداري از تو.
به تو پناه مي برم از قلبم كه وسوسه سياهش كرده و رنگ تيرگي آن را آلوده است . پناه مي برم به تو از چشم ام كه از بيم تو اشك نميريزد و به سمت هر چه خوش اش مي آيد مي رود.
به تو پناه مي برم از خودم.
امام سجاد / مناجات خمس عشره / مناجات الشاكين
ذكر يونسيه
مراد از ذکر يونسيه آيه ي 87 سوره ي انبياء است
لا اله الا انت ،سبحانک اني کنت من الظالمين
و اعداد اين ذکر 400 ، 700 ، 1001 ، 3000 ، 4000 ، 7000 مي باشد.و مداومت به اين ذکر به عدد 400 براي همه آن هم بعد از نماز عشا تا هر وقت شب در سجده نافع است.
و عدد 3000 به بعد مخصوص کميلين است.يعني آنان که مقداري از راه را پيموده اند.چون اين ذکر به يک معني ،استغفار است و هيچ عوارضي در آن نيست.
بعضي از آثار اين ذکر به شرح زير مي باشد:
1 - براي ديدن حالات برزخي موثر است.
2 - براي تقويت نفس و قلب و مکاشفات بسيار خوب است.
3 - آقاي کشميري:چيزي بهتر از ذکر يونسيه براي پيشرفت ندارم.
4 - براي رفع حجب و نورانيت موثر است.
5 - استجابت دعا و نجات مومنين از طرف خدا شامل گوينده آن مي شود.
6 - تجرد با مداومت به اين ذکر حاصل مي شود.
7 - براي معرفت نفس و معرفت رب موثر است.
8 - و …
بدانيد که مداومت به اين ذکر باعث باز شدن چشم برزخي مي شود و خود من هم به اين ذکر مداومت داشته ام و خيلي اثرات از آن ديده ام.
بعضي از عرفا و علما حداقل زمان مداومت به اذکار را براي تاثير يافتن يک چهله (چهل روز)ذکر کرده اند و هرچه بيشتر به اين ذکر مداومت داشته باشيد اثرات بيشتر و عجايب بيشتري از مداومت به آن خواهيد ديد.
و بدانيد که شرط تاثير اذکار تهذيب نفس است .پس بايد از گناه دوري کرد و به خاطر داشته باشيد که شرط مهم در فوق العادگي انسان داشتن تقوا است نه داشتن علوم غريبه و نظر من اين است که داشتن تقوا و دوري از گناه باعث دست يافتن به علوم غريبه مي شود .
البته ما برای دست یابی به این علوم این ذکر عظیم را نمیگیم..برای استغفار باید بگوییم.
در حال گفتن این ذکر خود را در زندان دنیا ببینید .(قفل و بند دنیا (
ذكر يونسيه با يكي از اعضا رابطه بسيار مستقيمي داره
اونم چشمه
همونطور كه ميدونيد امروزه بسياري از زنان در اوضاع بسيار بدي و لباسهاي بسيار بدتر در جامعه حضور بهم ميرسانند
اگه ميخوايد ذكر يونسيه زودتر اثرش رو نشون بده بايد تو خيابون يا هر جايي كه تونستيد مثلا داريد راه ميريد تو دلتون بگيدش
يواش يواش ميبينيد كه همينكه نامحرمي ميبينيد تو هر شزايطي باشه با هر لبسي اصلا تاثيري تو دلتون نمي ذاره !
يعني رابطه انگيزش جنسي و شهوت كم كم با چشم رابطش قطع ميشه ! و اصولي تر عمل ميكنه
يكي از اذكار ديگه كه مكمل خوبي براي ذكر يونسيست طبق تجربه خود حقيرم ذكر ( لا اله الا الله الملك الحق المبين ) هستش
چون هر ذكري شامل صفات حق هستش با گفتن اون توي دل اثرات خودش رو بروز ميده و شما همانند يك باطري هي در حال شارژ شدن هستيد و تبديل به چراغي ميشيد كه نمايانگر يكي از صفات ذات احديت هستش و همانند چشمه اي انرژي حيات شروع به تراوش از شما ميكنه
بیانات خانم خاتم یزدی
آوای دل
لب تشنه اگر آب نبیند سخت است
ما نوکر وارباب توئی مهدی جان
نوکر رخ ارباب نبیند سخت است
سلام من به مولا وصاحبم
السلام ای آفتاب پشت ابر
السلام ای اوج قله،کوه صبر
السلام ای فخرآدم در زمین
یادگارحضرت روح الامین!یامهدی ادرکنی
خاطره ای از کلاس وبلاگ نویسی
امروز من در مدرسه برای 10 نفر از طلاب دوره وبلاگ نویسی گذاشتم البته شروع هر کاری با مشکل همراه هست ولی بشنوید از سختی کار این کلاس متاسفانه اینترنت مدرسه مخابرات بود واینکه کشور ما در تحریم شاید فکر کنید این دو چه ربطی به هم دارند اما ربط مساله اینکه سایت گوگل ویاهو از سایت های خارجی هست ودر شروع کلاس ،آموزش ایمیل یا جمیل برای وبلاگ داشتن لازم است هیچ کدوم از طلاب به هیچ شکلی نتونستند ایمیل بسازند و…
نمی دونستم این مشکل رو چه جوری حل کنم اما به گفته سرکار خانم قیاسی در هنگام مشکل باید چند لحظه بدون هیچ دغدغه ای فکر کرد ولی فکرم به جایی نمی رسید ..
یک لحظه سراغ کاربر مدرسه رفتم چون می دونستم خانم حداد از آدم هایی است که اگر بتونه حتما مشکل رو حل می کنه ایشون گفتند باید از کامپیوتر واحد فرهنگی استفاده کنید اگر چه یکی هست اما اینترنت آن پیشگامان هست .
حالا اولین مشکل راه حل پیدا کرد ولی مشکل مهم تر اجازه گرفتن از مدیریت مدرسه بود که می دونستم فوق العاده حساس وسخت گیر هستند با هزار صلوات ونذر ونیاز سراغ مدیر رفتم وقتی مشکل رو گفتم سکوت کردند وسکوت یعنی …. سکوت مدیر مدرسه یعنی نه
خدایا چیکار کنم یکبار دیگه امتحان کردم ودوباره تکرار کردم اجازه هست خانم قیاسی با آرامش گفتند به شرطی که هیچ مشکلی برای سیستم فرهنگی پیش نیاید
خب مشکل حل شد نمی دونستم طلاب چه برخوردی دارند وقتی بفهمند با یک سیستم 10نفر باید پست الکترونیک ایجاد کنند .
به بچه ها گفتم وهمگی خوشحال از اینکه می تونند پست الکترونیکی داشته باشند امدند معاونت فرهنگی با ورود طلاب زنگ تلفن خانم سوال شرعی دارم جواب رو دادم تا اومدم که شروع حرف زدن کنم زنگ دوم تلفن ،خانم اگه میشه یه دختر خوب معرفی کنید برای امر خیر
خدایا عجب درد سری با این اوضاع فقط باید جوابگو تلفن باشم وهیچ
دوباره برگشتم خانم قیاسی نشسته بودند وداشتند نامه های مدیریت رو مطالعه می کردند نگاهم رو پایین انداختم چند لحظه سکوت وبعد هم بیان مشکل ایشون جواب دادند خب برید معاونت پژوهش
الحمد لله رفتیم به واحد پژوهش وتقریبا 5 نفر پست الکترونیکی ایجاد کردند خب تا اینجا خوب بود ولی نکته مهم این بود که من بدون اجازه خانم قاسمی وارد اتاقشون شدم واین خلاف ادب بود وقتی ایشون رو دیدم ومشکل رو گفتم خندیدند وگفتند هیچ مشکلی نیست به شرطی که به برنامه ها وفایل های میز کار م م کاری نداشته باشید
خدا رو شکر دومین گروه از طلاب هم آموزش دیدند وبه خیر تمام شد انشاءالله بقیه گروه ها هم در روزهای آتی آموزش لازم رو ببینند ومشکلی پیش نیاید
یک تذکر :البته نیازی به گفتن این نیست ولی شاید برخی فکر کنند که این چیکاره هست که با کابر صحبت می کنه جواب تلفن می ده و… من همکار معاون فرهنگی مدرسه هستم البته ریا نشه
برگزاری دوره وبلاگ نویسی برای دانش آموختگان
یکی از ضروری ترین روش های تبلیغ در جامعه در عصر سرعت استفاده طلاب از فضای نت می باشد.
در مدرسه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها که بیش از 400 طلبه در حال تحصیل می باشند یکی از چشم اندازهای سالانه ای که معاونت فرهنگی برای سال 91 داشت تشکیل گروه های آموزشی دوره وبلاگ نویسی برای طلاب می باشد
بنا بر این طرح امروز اولین گروه طلاب یعنی دانش آموختگان روش ورود به فضای مجازی از طریق وبلاگ مدارس را آموختند این گروه 17 نفره بعد از این دوره فشرده موظف شدند که به شکل گروهی وبلاگی را ایجاد وبا هدف مشخص وبلاگ را بروز رسانی نمایند.
یکی از مشکلات پیش بینی شده در طرح این است که برخی از اعضا ( طلاب )اینترنت وفضای لازم را در اختیار ندارند لذا لازم می دانیم که از حوزه های علمیه خواهران این درخواست را داشته باشیم که فضای مناسبی را در اختیار طلاب جوان قرار دهند تا در مسیر تبلیغ وفرهنگ سازی جهانی شدن علوم اسلامی فعالیت لازم داشته باشند
شب نیمه شعبان
اعمال زیر رادرشب نیمه شعبان انجام دهید ودیگران را هم آگاه کنید که در صورت عدم اهتمام در آگاه کردن دیگران روز قیامت برای شما یوم الحسره خواهد بود
1-قرائت سوره یاسین وهدیه آن به امام عصر(عجل الله)
2-قرائت زیارت ال یاسین
3-دعای فرج راس ساعت یازده شب
نامه ای به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
آقاجان باورم نمی شود شمابرروی همین وزیر همین آسمان باشیدومن اینقدرازشماغافل باشم شایدنگاه کریمانه شما به دل آلوده من در این لحظات طلایی دلیلی باشد برای بهتر شدن من .
مولای من! خوب می دانم سرباز خوبی برای شما نبوده ام اما همواره از خدا خواسته ام که مرا در مسیر سربازی حفظ نماید چرا که باور دارم در کنار بزرگان دین بودن وزیر چتر رحمت شما بودن برای هر کسی میسر نمی شود
مولای من ندای درون من شما را می خواند وصدای درون من چیز دیگری را .
پس در این لحظه دعا می کنم خدایا مارا از غافلان قرار مده ومدد کن تا در مسیر دین شناخت لازم را پیدا کنیم وبه یقین وباور قلبی برسیم باشد که منقلب شویم وبه خوبان عالم بپیوندیم.
واقعیت تلخ
در زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه هاشو سیر کنه گوشت بدن خودشو میکند و میداد به جوجه هاش میخوردند زمستان تمام شد و کلاغ مرد اما بچه هاش نجات پیدا کردند و گفتند آخی خوب شد مرد راحت شدیم از این غذای تکراری این است واقعیت تلخ روزگار ما.
کی بر می گردی ؟
هو المبین
دفعه آخر که داشت می رفت جبهه ازش پرسیدم علیرضا جون کی بر میگردی مادر؟
صورت نازش را بلند کرد نگاهش با نگاهم جفت شد
بعد سرش انداخت پایین و گفت
هر وقت که راه کربلا باز شد
ساکشو دستش گرفت، تو انتهای کوچه دلواپسی های من ذره ذره محوشد
عملیات والفجر یک بچم شده بود مسئول دسته دوم گروهان حضرت ابالفضل علیه السلام
تو همون عملیات، عزیز دلم علیرضای رشیدم شهید شد
قابل توجه کباب خوراش...
یکی از فجایعی که الان توی مدل تغذیه ممکلت ما داره رخ میده، تغییر کاربری سیستم پخت کبابی ها است
جدیدا” مد شده، کبابی ها بساط منقل و ذغال را جمع کردند و از فر متصل به گاز شهری برای کباب کردن گوشت ها استفاده میکنند و گاز متان نیمسوز جایگزین گرمای ذغال شده است
وقتی توی این کبابی ها رفتید دقت کنید، شعله گاز اجاق آنها به رنگ ترکیبی آبی و زرد میسوزه و این شعله نشان از ترکیب متان نیمسوز با آنزیم های گوشت دارد که فوق العاده سرطان زا و خطرناک است و این آنزیم ها را تبدیل به دی متیل فنولوئیل از پایه های تحریک متاستاز سلول های بدن مینماید که همان سرطان بافت در بدن میباشد(مخصوصا” اگر سطح اسیدوز بدن هم بالا و نزدیک 6/6 باشد ، که متاسفانه این بیماری قطعی خواهد شد)، حال اگر وسط کباب خود را نگاه کنید ،میبینید اصلا” تغییر رنگ نداده و فقط بر اثر تماس با گرمای گاز متان به رنگ بنفش مایل به خاکستری میزند
به همین دلیل تاکید میکنم حتما” به کبابی هائی بروید که از ذغال برای کباب کردن گوشت های خود استفاده مینمایند، چون گرمای آتش ذغال همگن میباشد و بدون ضرر گوشت را کباب میکند، همانطور که 10 هزار سال ما داریم از همین نوع روش ذغال آتش گرفته استفاده میکنیم و نمیدونم چطور شد كه یکدفعه آتیش کباب ما را هم عوض کردند و سمی شده است
دجال کیست؟
“دجال” از ريشة دجل به معناي دروغگوي حيله گر است. در روايات، دجال ها و دروغگويان فراوان نام برده شده است.(1)
دجال نام شخصی است که در آخر الزمان خروج می کند. او سرکرده یک فتنه عظیم برای بشریت و همانطور که از معنای لغوی کلمه دجال معلوم است او شخص ساحر و خدعه گری می باشد و دارای امکانات مادی فراوانی است
بعضی روایات او را مسیح گمراهی نامیده که در مقابل مسیح هدایت یعنی حضرت عیسی علیه السلام است.
ظهوردجال در روایات اسلامی یکی از علامات نزدیک شدن قیامت اس(2).
او در زمان ظهور امام زمان علیه السلام شروع به فعالیت بر علیه حضرت کرده و باصطلاح رایه خویش را برمی افرازد
و از کسانی است که عمر طولانی دارد و هم اکنون نیز موجود بوده و تا زمان خروجش زنده خواهد ماند. او سراسر جهان بجز مکه و مدینه را فتح خواهد کرد(3)
و سرانجام توسط عیسی مسیح “علی نبینا و آله و علیه السلام” به قتل خواهد رسید(4)
در ذیل به روایتی که از پیامبر صلی الله علیه و اله در این رابطه نقل شده است، توجه کنید:
پیامبر صلی الله علیه و اله فرمود: هر کس با ما اهل بیت دشمنی کند خدا او را روز قیامت یهودی مبعوث کرده و اگر در زمان دجال باشد، با او خواهد بود و اگر قبل از آن بمیرد، خدا او را در قبرش برمی انگیزد و او به دجال ایمان می آورد(5).
ما در این جا فقط به معرفی دجال بسنده می کنیم هر چند این روایات قابل توضیح و تفسیر اند
پی نوشت:
1- مجلة حوزه، ويژة امام زمان(ع)، ص 263.
2-بحارالأنوار، ج 6، ص 296 باب 1- أشراط الساعه و قصه یأجوج
3-الفقیه، ج 2، ص 564، باب تحریم المدینة و فضلها ….. ،التهذیب، ج 6، ص 12 باب 5- تحریم المدینة و فضله
4-بحارالأنوار، ج 14، ص 348، باب 24- ما حدث بعد رفعه و زمان ..
5-حارالأنوار، ج 2، ص160، باب 21- آداب الروایة
منبع:سایت گفتگوی دینی
دعا برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
یكی ازوظایف مهم ما دعا برای امام زمان است، ائمه هدی علیهم السلام نیز همواره بر این مهم تكیه داشته اند و بر اساس روایاتی از امام صادق علیه السلام در دعایی كه آن حضرت به ” زراره” تعلیم فرمودند، محور اصلی آن بر امام شناسی استوار است. ایشان به زراره می فرمایند:” … اگر غیبت را درك كردی چنین دعا كن:
اللهم عرفنی نفسك فانك ان لم تعرفنی نفسك لم اعرف نبیك، اللهم عرفنی رسولك فانك ان لم تعرفنی رسولك لم اعرف حجتك،اللهم عرفنی حجتك فانك ان لم تعرفنی حجتك ضللت عن دینی.”
مولای مهربانم ! از زمانی که فهمیدم باید برای ظهورت دعا بخوانم سعی در خواندن نمودم اما نمی دانم چه شده است که خواندن ها تکرار می شود ومن هنوز در شناخت تو مبهوتم
پروردگارا مرا در شناخت ولی خود کمک کن تا از دین حق گمراه نگردم
طرح و الگوی قرآن برای موفقها
سوگند به عصر [غلبه حق بر باطل] (1)
وَالْعَصْرِ (1)
که واقعاً انسان دستخوش زیان است (2)
إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ (2)
مگر کسانی که گرویده و کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه کردهاند (3)
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ (3)
سعادت
سوره عصر مصداق عینی آیات قرآن برای مراحل موفقیت است.
1. ایمان و اعتقاد راسخ.
2. عمل صالح.
3. توانمندی در تربیت خود و دیگران با امر به معروف و نهی از منکر.
و در نتیجه اینان یاوران پر اقتدار مهدی صاحبالزمان هستند؛ گویی کوهها پیش اینان سر خم میکنند، وقتی نامشان میآید فرشتگان در عرش الهی درود و رحمت میفرستد؛ و سوارکاران مرکب سعادتند اینان شاگردان واقعی اهلبیت معصوم(علیهم السلام) هستند.
کارنامه ایمان و عملشان عالی است تو گویی امام زمان پای پرونده اعمالشان را شخصاً امضا زده است آری وجود مقدس امام خمینی(ره) و مرحوم حضرت آیة الله بهجت نمونه های گران بهای این گروهند.
طرح و الگوی قرآن برای موفقها
هدفمند زندگی کنید
خود را کاملاً بشناسید، یعنی سرمایه های وجودی خود را درست ارزیابی کنید. پس از شناسایی خود، احساس نیاز به هدف عالی پیدا خواهید کرد.
توجه جدی به هدف عالی حیات موجب میشود که انسان دریابد که این هدف جز با به فعلیت رسیدن استعدادها و امکانات وجودی انسان میسر نیست.
همه کمالات بالقوه وجودتان باید به فعلیت برسد و خودتان معمار و سازنده خویشتن هستید؛ و شرط اصلی وصول انسان به کمالات ایمان است.
برنامهریزی کنید
برنامهریزی یعنی ترسیم وضعیت مطلوب آینده و تقسیم کار و وظایف بر زمان.
برنامهریزی حرکتی سریع برای رسیدن به اهداف و خواستهها یعنی حرکت به سوی اهداف به کمک بهترین وسایل، در کمترین زمان، با رعایت اولویتها.
وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَی
و اینکه برای انسان جز حاصل تلاش او نیست (نجم - 39 )
پرونده اعمال بسیاری از ما در این دنیا همین گونه است. عمل ناقص و ایمان ضعیف مرکب همواری نیست که ما را به خوشبختی در دنیا و آخرت برساند به همین علت لنگان لنگان مسیر را طی میکنیم. گروه دوم ایمان دارند اما نه ایمان کامل و واقعی. عمل دارند اما نه عمل کامل
سعی کنید که وقت خویش را چهار قسمت کنید:
1. ساعتی برای مناجات با خدا.
2. ساعتی برای امر معاش.
3. ساعتی برای معاشرت با دوستان و افراد مورد اطمینان که عیوب شما را به شما میشناسانند و در نهادشان نسبت به شما دلسوزی و اخلاص دارند.
4. ساعتی نیز برای لذات حلال؛ و به سبب همین قسمت آخر است که به سه قسمت دیگر قدرت و نشاط پیدا خواهید کرد.
فرصتها را دریابید.
استفاده از فرصت نیز اصل مهم دیگری است که با برنامهریزی دقیق بدست میآید. اگر به زندگی روزمرهی خود نگاه کنیم، فرصتهایی مییابیم که میتوان بسیار خوب از آن بهره برد.
زمانتان را به ساعات زنده و مرده تقسیم کنید. هیچ گاه در اوایل روز و صبح که ساعتها زنده و پرانرژی روزتان است کارهای بیهوده نکنید، استفاده از برنامههای تلویزیون، ساعتها تلفنی صحبت کردن، را از برنامه خارج کنید. و برعکس کارهای مهمتان را صبحها انجام دهید. وقتتان را با نماز سر وقت تنظیم کنید آن موقع برکت را در تمام روز حس خواهید کرد.
نوشته ای از منتظر412
مرد علمی ایران حافظ قرآن بود
دکتر حسابی
مرد علمی ایران، حافظ کل قرآن بود او در طول زندگیش، سختیهای بسیار زیادی را متحمل شد اما استاد خم به ابرو نیاورد. در سن کودکی مجبور شد بار مسئولیت زندگی را بدوش بکشد.
پدرش سفیر ایران در کشور لبنان بود. خانوادهاش را در کشور لبنان رها کرد به ایران برگشت تا در دربار قاجاریه صاحب منصب شود به همین علت دکتر محمود حسابی در مملکت غریب هم تحصیل میکرد و هم از مادر بیمارش که فلج شده بود نگهداری میکرد. این همه مشقات او را فقط قدرتمند کرد. تلاش و همت مثال زدنی او باعث شد تا مرد علم فیزیک ایران شد. اولین بیمارستانی را در ایران تأسیس کرد که در زمان رضاخان پهلوی، کارمندان آن همه با حجاب اسلامی بودند. او مایه افتخار همه ایرانیان است و خدا رحمتش کند.
زیباترین سورهی برنامهریزی در قرآن
سوره عصر مصداق عینی آیات قرآن برای مراحل موفقیت است :
1. ایمان و اعتقاد راسخ.
2. عمل صالح.
3. توانمندی در تربیت خود و دیگران با امر به معروف و نهی از منکر. و در نتیجه اینان یاوران پر اقتدار مهدی صاحبالزمان هستند ، گویی کوهها پیش اینان سر خم میکنند، وقتی نامشان میآید فرشتگان در عرش الهی درود و رحمت میفرستد؛ و سوارکاران مرکب سعادتند .
اینان شاگردان واقعی اهلبیت معصوم (علیهم السلام) هستند. کارنامه ایمان و عملشان عالی است تو گویی امام زمان پای پرونده اعمالشان را شخصاً امضا زده است آری وجود مقدس امام خمینی (ره) و مرحوم حضرت آیة الله بهجت نمونه های گران بهای این گروهند.
مثل امل ها!!!
برگشت گفت:
آخه این چیه سرت کردی ، مثل امل ها !!! مثل اینکه باورت نشده قرن بیست و یکه و شبیه مردم عصر حجر می گردی !!!
گفتم: واقعاْ ؟! عصر حجر یعنی کی ؟!
گفت:چه مي دونم 14 قرن پيش.
گفتم:چه جالب 14 بيشتره يا16؟
گفت : چه سوالايي ميكني معلومه 16!
گفتم: پس 16 قرن پيش عصر حجر تره تا 14 قرن پيش گفت:معلومه
گفتم: پس شما با اين حساب بايد دمده تر باشيد كه مثل مردم 16 قرن پيش مي گرديد اونم چه زماني موقعي كه بهش مي گفتن عصر جاهليت ديگه از اسمش هم پيداست كه خيلي دمده است…
ديگه پي اش رو نگرفت گذاشت رفت
افحكم الجاهلية يبغون ومن احسن من الله حكما لقوم يوقنون
مائده 50
آيا حكم جاهليت را مي جويند و چه حكمي براي يقين آورندگان از حكم خدا بهتر است ؟
و لا تبرجن تبرج الجاهلية احزاب 33
و به همسرانت بگو خود را چنان زنان جاهل نيارايند
*برگرفته از وبلاگ محجبه ها فرشته اند*
گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی با موضوع موسیقی
گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی با موضوع موسیقی
در بازدید از صدا و سیما و در جمع اهالی موسیقی در سال 1375
هنر موسیقی: تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی
آنان که در امر نوازندگی یا خوانندگی فعال بودند اظهار داشتند که طبق فطرت و ذوقی سلیم، نظم منطقی را در کار معمول میداشته، و قواعد را رعایت میکردهاند. هفت دستگاه اصلی موسیقی و دستگاههای فرعی آن، که تنها مربوط به موسیقی ایرانی نیست، بلکه در همه آهنگهای جهان وجود دارد، به گونهای تکوین یافته که هر صدایی شما دربیاورید، در یکی از آن دستگاهها هست. بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت: هنر موسیقی، تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی است؛ که مظهر فطرت خدادادی، در درجه اول، حنجره انسانها، و در درجه دوم، سازهایی است که به دست انسانها ساخته شده است. پس میبینید که پایه، پایه الهی است. اولین نتیجهای که می شود گرفت آن است که ما این هنر را، در راه خدا مصرف کنیم.
تعالی موسیقی
ما از دوران جوانی خودمان حرفهای برخی از اهالی هنر را میشنیدیم که روشنفکر مآبانه و واقعاً بیپایه و اساس، مبتنی به این نکته بود که «ما هنر را در راه فکر و پیشبینی و سیاست، به کار نمیبندیم». آنها که ادعاهایی چنین داشتند، هنرشان- اعم از شعر و دیگر فنون- بیش از سایرین در خدمت سیاستها قرار میگرفت. قصد ورود به چنین بحثهایی را ندارم. اما میخواهم بگویم هر کاری که متکی به اراده انسان است، باید برای هدفی انجام گیرد. هرچه هدف متعالیتر باشد، آن کار یا هنر ارزشمندتر میشود. متأسفانه هدف موسیقی در شرق، در حد تعالی خود موسیقی نبوده است.
دو موضع کار نشده در بین طلاب
امروز در سخنرانی یکی از اساتید نسبت به دو موضع از طلاب انتقاد شد البته انتقاد به جا ومناسب بود
اما دو اصلی که طلاب در مسیر طلبگی وبعد از طلبگی از آن غافل بودند و…
1-هنر موسیقی وشعر 2-هنر ورزش
البته اشتباه نشود این دو اصل شاید مورد تایید طلاب باشد اما نکته مهم این است که این دو مسیله تاثیر به سزایی بر مردم دارد وطلاب از این دو طریق راه تبلیغ را نداشتند (البته چون در نوشته قبلی نگفتم برخی از طلاب مورد نقد قرار گرفتم )پس در این مسیر برخی از طلاب کوتاهی کردند وبعد از فراغت تحصیل به اصل خدمت به مردم توجه نداشتند و…
انشاءالله در آینده نزدیک،طلاب جوان برای منحرف نشدن اعتقاد عامه مردم که گاهی از طریق برخی ازهنرمندان وبازیگران وورزشکاران دور ونزدیک انحرافاتی صورت گرفته ؛طرحی را ارائه ودر دسترس مسئولان قرار می دهند شاید که نقطه ای باشد برای زمینه سازی مسیر ظهور.
گنــــــاه امروز 4 / 5 / 63
سجـــــــــده نماز ظهــر طولانی نبود .
زیــــــاد خنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیدم.
هنـــــگام فوتبال شـــــــــــــــــــــــــــوت خوبی زدم که خـــــودم خوشـــــــــم آمد . . .
اینها گناهان یک روز یک شهیــــــد 16ساله ی ( رهنان ) یکی از شهـــرهای اطراف اصفهان است که او در دفترچه اش نوشته بود .
حال ؛ گناهان امـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــروز مــــن چه بوده است ؟؟؟؟؟
فرصت کارهای بزرگ
یک کارشناس مدیریت زمان که در حال صحبت برای عدهای از مدیران بود برای تفهیم موضوع مثالی بکار برد که هیچ وقت فراموش نمی شود.
او در برابر دیدگان مدیران، کوزه دهان گشادی را از زیر میز بیرون آورد و سپس حدود دوازده قلوه سنگ نسبتا بزرگ را یک به یک و با دقت در آن چید. وقتی کوزه پر شد و دیگر سنگی در آن جا نمی گرفت پرسید: آیا کوزه پر شده است؟ همه گفتند: بله.
او سپس یک سطل شن ریز از زیر میزش بیرون آورد و مقداری از آن را داخل کوزه ریخت و کوزه را تکان داد تا شن ها در فضای خالی بین سنگ ها قرار گیرند. بار دیگر پرسید: آیا کوزه پر است؟ یکی گفت: احتمالا نه. او گفت: خوب است، و سپس ادامه داد: چه کسی می تواند بگوید نکته این مثال چه بود؟ یکی از مدیران پاسخ داد: این مثال می خواهد بگوید برنامه زمانی ما هر مقدار هم فشرده و پر باشد اگر دقت و تلاش کنیم کارهای بیشتری می توانیم در آن بگنجانیم.
استاد: نکته خوبی است ولی پیام حقیقی این نیست. این مثال به ما می آموزد که اگر سنگ های بزرگ را ابتدا و در زمان مناسب نگذارید (و از همان اول فقط سنگ های ریز را بریزید) هیچ گاه فرصت پرداختن به آن ها را نخواهید یافت.
٣٥ سالگی آستانه پوکی استخوان ایرانیان
منبع:پایگاه اطلاع رسانی رجانیوز
معاون غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی گناباد گفت: بر اثر نوشیدن بیش از حد نوشابههای گازدار، سن ابتلا به پوکی استخوان در ایرانیان به ویژه زنان به ٣٥ سال کاهش یافته است.
به گزارش خبرگزاری فارس ، نوید عطار صبح امروز در جمع خبرنگاران اظهار داشت: کاهش سن ابتلا به پوکی استخوان میزان شکستگیها را سه تا چهار برابر افزایش یافته است.
معاون غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی گناباد ادامه داد: هر بطری نوشابه دارای 12 درصد یا ده قاشق چای خوری قند است که این میزان قند زمینهساز ابتلا به بیماریهای خطرناک متابولیکی مانند دیابت، چاقی، امراض قلبی - عروقی و سرطان است.
معاون غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی گناباد افزود: بر اثر نوشیدن بیش از حد نوشابههای گازدار، سن ابتلا به پوکی استخوان در ایرانیان به ویژه زنان به ٣٥ سال کاهش و میزان شکستگیها سه تا چهار برابر افزایش یافته است.
وی در ادامه به دیگر افزودنیهای نوشابه اشاره کرد و افزود: علاوه بر کافئین، رنگها نیز یکیدیگر از افزودنیهای نوشابه است که به دلیل سمی بودن، در کبد که محل سمزدایی از خون است، تجمع پیدا میکند و به مرور سبب ایجاد عوارضی مانند نارساییهای کبدی و یا حتی سرطان کبد میشود.
عطار گفت: رنگهای غیر استاندارد بعضی نوشابهها با تجمع در کبد به مرور سبب ایجاد نارسایی در این عضو میشود.
معاون غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی گناباد گفت: دیگر افزودنیهای نوشابه مانند اسید فسفریک، قند و افزودنیهای نوشابه هر کدام سبب ایجاد عوارض و مشکلاتی برای بدن میشود.
وی افزود: در هر لیوان نوشابه ٣٥ تا ٥٥ میلیگرم کافئین وجود دارد که سبب بیخوابی و افزایش تپش قلب میشود و از سوی دیگر نوعی اعتیاد ایجاد میکند.
حکایتی از اذان گفتن شهید بهشتی
به بهشتی اعتراض کرد که هر شب میگفتی، حالا امشب چرا؟ گفت: «اگه امشب میگفتم به خاطر اون آقا بود. ولی من که همه وجودم محبت علی(ع) است، چرا باید برای یک نفر بگویم.
تا دیر نشده خود را بسازیم!!
گاهی اوقات اگر ما طلبه ها در جامعه چرخی بزنیم وعوام را ببینیم شاید زمینه ای برای ساختن وسازندگی ایجاد شودچند روز پیش به امامزاده جعفر علیه السلام رفتم البته باید بگویم که زیاد به امامزاده نمی روم چون .. اما از چند هفته اخیر توفیقی حاصل شده و به جای یکی از اساتید برای پاسخکویی به سوالات شرعی رفتم .
این چند هفته کاملا فهمیدم که عامه مردم نیازمند مشاوره هستند و مثل من طلبه خیلی نمی توانیم پاسخگو باشیم چون علم و قدرت درک مسائل روبه درستی نیاموخته ام .
خیلی فکر کردم که چرا نمی توانم به درستی جوابگو باشم به چند نکته رسیدم بد نیست بقیه بدانند شاید از ما طلاب دانش آموخته درس بگیرند وقدر لحظات طلبگی را بداند
اول اینکه پنج سال فقط خوانیدم وخوانیدم ولی عمل نکردیم دقت نکردیم که ائمه معصوم (علیهم السلام) چه گفتند وچرا گفتند فقط خوانیدیم تا نمره بگیریم وبس.
دوم در طول پنج سال آنقدر مشغول مسائل درسی بودیم که لحظه ای وقت برای دیگران نداشتیم ونفهمیدم که مردم چه می خواهند وما چه می کنیم
سوم مسئولان محترم حوزه دقت نکردند که طلاب از شاکله کلی حوزه خبر ندارند وبیان نکردند که ما اگر طلبه شدیم در مسیر طلبگی چه چیزهایی را باید یاد بگیریم
چهارم در طول دوران طلبگی می خواستیم خود را بسازیم اما باز هم درس و درس و درس… ساخته نشدیم پس نمی توانیم دیگران را بسازیم.
از ما گذشت البته من سعی می کنم از بقیه عمر درست استفاده کنم ودرست عمل کنم شاید در قدم اول خودسازی به فردسازی نیز برسم به امید اینکه تمامی طلاب به فکر باشند که اول خود سازی دوم فرد سازی وسوم جامعه سازی وبه امید طی این مسیر وزمینه سازی برای ظهور آقا ومولای خوبمان بقیه الله
آن مرد آسان بود
(اهل سلوک ومراقبه حتما بخوانند)
در سال های جوانی، من و دوست هایم خیلی افتاده بودیم تو خط اخلاق و اعتقاد. نتب کلاس و جلسه اخلاقی و تقوایی داغ بود.
تلویزیون پشت هم از همین برنامه ها و توصیه ها پخش می کرد. یک دنیا دستور نکنید و بکنید توی سرهای ما چرخ می خورد. می خواستیم خوب باشیم و خوب بودن آن روزها خیلی سخت شده بود. مدام داشتیم خودمان را مجبور می کردیم که مثل حضرت رفتار کنیم. نمی شد. نمی توانستیم. به خودمان فحش می دادیم. ناامید می شدیم. فکر می کردیم عیب های اساسی داریم و دیگر درست شدنی نیستیم.
چند سالی طول کشید تا فهمیدیم گره کار توی همین مجبور کردن است. ماجرا زورکی نیست. فهمیدیم آدم ظریف است و یک شبه نمی شود به اش شکل داد. مثل کار سفالگری می ماند که اگر فشار دستت را زیاد کنی، به جای شاهکار هنری از زیر دستت هیولای گلی می آید بیرون. ولی دیگر خیلی دیر شده بود. خیلی از همسفرهایمان خیال کرده بودند دین یعنی همین زور و فشار و گفته بودند ما نخواستیم و خداحافظ.
دختری که به خاطر توهین نکردن به امام(ره) شکنجه شد
در تاریخ اسلام سمیه ها کم نبودند اما شنیدن وصف سمیه کردستان در سهای خاص خود را دارد.
ناهید فاتحی کرجو در چهارمین روز از تیر ماه سال 1344 در شهر سنندج در میان خانواده ای مذهبی و اهل تسنن به دنیا آمد. پدرش محمد از پرسنل ژاندارمری بود و مادرش سیده زینب، زنی شیعه، زحمتکش و خانه دار بود که فرزندانش را با عشق به اهل بیت (ع) بزرگ می کرد.
ناهید کودکی مهربان، مسئولیت پذیر و شجاع بود که در دامان عفیف مادر، با رشد جسم، روح معنوی خود را پرورش میداد. آن قدر در محراب عبادت با خدا لذت میبرد که به پدرش گفته بود: «اگر از چیزی ناراحت و دلتنگ باشم وگریه کنم، چشمانم سرخ می شود و سرم درد می گیرد. اما وقتی با خدا راز و نیاز کرده و گریه میکنم، نه خسته ام، نه سردرد و ناراحتی جسمی احساس می کنم، بلکه تازه سبک تر و آرام تر میشوم».
با شروع حرکت های انقلابی مردم ایران، ناهید هم به سیل خروشان انقلابیون پیوست و با شرکت در راهپیمایی ها و تظاهرات ضد طاغوت در جرگه دختران مبارز کردستان قرارگرفت.
روزی با دوستانش به قصد شرکت در تظاهرات علیه رژیم به خیابان های اصلی شهر رفت. لحظاتی از شروع این خیزش مردمی نگذشته بود که مأموران شاه به مردم حمله کردند. آنها ناهید را هم شناسایی کرده بودند و قصد دستگیری او را داشتند که با کمک مردم از چنگال آن دژخیمان فرار کرد. برادرش می گوید؛ «آن شب ناهید از درد نمی توانست درست روی پایش بایستد. بر اثر ضربات ناشی از باتوم، پشتش کبود رنگ شده بود».
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع درگیری های ضد انقلاب در مناطق کردستان، همکاری اش را با نیروهای ارتش و بسیج و سپاه آغازکرد. شروع این همکاری، خشم ضد انقلاب به خصوص گروهک کومله را که زخم خورده فعالیت های انقلابی این نوجوان و سایر دوستانش بود، برانگیخت.
ناهید علاوه بر همکاری با بسیج وسپاه بیشتر وقتش را به خواندن کتاب های مذهبی و قرآن و انجام فعالیت های اجتماعی می گذراند.
اوایل زمستان سال 1360 به شدت بیمار شد و به درمانگاهی در میدان مرکزی شهر سنندج مراجعه کرد. اما از ساعت مراجعتش خیلی گذشته بود و خانواده نگران شده بودند. خواهرش به دنبالش می رود و بعد از ساعت ها پرس و جو پیدایش نمی کند. خبری از ناهید نبود! انگار که اصلاً به درمانگاه نرفته بود! آن وقت ها پدر ناهید در جبهه خرمشهر بود و مادر نگران و دست تنها، به تنهایی همه جا دنبال او می گشت. تا اینکه بالاخره از چند نفر که ناهید را می شناختند و او را آن روز دیده بودند شنید که: چهار نفر، ناهید را دوره کرده، به زور سوار مینی بوس کردند و بردند!
بعد از ربوده شدن ناهید، خانواده او مرتب مورد تهدید قرار می گرفتند. افراد ناشناس به خانه آنها نامه می فرستادند که: اگر باز هم با سپاه و پیشمرگان انقلاب همکاری کنید، بقیه بچه هایتان را هم میکشیم
چند وقتی از ربوده شدن ناهید گذشته بود که خبر گرداندن دختری در روستاهای کردستان با دستانی بسته و سری تراشیده به جرم اینکه «این جاسوس خمینی است!» همه جا پخش شد. یک روستایی گفته بود: آنها سر دختری را تراشیده بودند و او را در روستا می گرداندند . گفته بودند آزادت نمی کنیم مگر اینکه به خمینی توهین کنی!.
او ناهید بود که با شهامت و ایستادگی قابل تحسین از مقتدای انقلابی خود حمایت کرده و زیر بار حرف زور آنها نرفته بود. مردم روستا در آن شرایط سخت که جرأت حرف زدن نداشتند، به وضعیت شکنجه وحشیانه این دختر اعتراض کرده بودند. اما هیچ گوش شنوا و مرد عملی پیدا نشده بودکه ناهید، دختر جوان و انقلابی را از چنگال ستم آنها رهایی بخشد.
از روز ربوده شدن او یازده ماه می گذشت که پیکر بی جان و مجروح و کبود او را با سری شکسته و تراشیده در سنگلاخ های اطراف روستای هشمیز پیدا کردند. روایت دیگر حاکیست که اشرار برای وادار کردن ناهید به توهین نسبت به حضرت امام(ره) اورا زنده بگور کرده بودند.
وقتی جنازه را به شهر سنندج انتقال دادند مادرش بسیار بی تابی می کرد و چندین بار از هوش رفت. پیکر آغشته به خون ناهید اگر چه دیگر صدایی برای فریاد زدن و جانی برای فدا کردن در راه انقلاب نداشت اما کتابی مصور از ددمنشی ضد انقلاب بود. زنان سنندجی با دیدن آثار شکنجه بر بدن ناهید و سر شکسته و تراشیده اش، به ماهیت اصلی ضد انقلاب، بیش از بیش پی برده و با ایمان و بصیرتی بیشتر به مبارزه با آنان پرداختند.
چه کنیم که اماممان بیاید
اندکی تامل کن
سپس این روایت را بخوان
در توقیعات به شیخ مفید آقا می نویسند:
اگر شیعیان ما ( که خداوند آنها را در اطاعتش یاری دهد) در وفای به پیمانی که از ایشان گرفته شده مصمم و جدی باشند، نعمت لقای ما از آنان به تاخیر نمی افتد و سعادت دیدار ما با معرفت کامل و راستین تعجیل می گشت پس تنها چیزی که ما را از آنان پوشیده نگه می دارد همانا
چیزهای نا خوشایندی است که از ایشان به ما میرسد و از آنان انتظار نمی رود.
حالا خودت قضاوت کن
نکندمن و تو باعث تاخیر فرج باشیم
بیا از همین امروز به نیت تعجیل در فرجش
یک گناه را ترک کنیم
اهمیت تربیت طلاب
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی می گوید: « آقای بهجت نقل می کردند: زمانی که آقا شیخ محمود حلی به نجف آمدند ما برای دیدن ایشان خدمتشان رسیدیم و ایشان نیز برای بازدید به خانه ما آمدند، وقتی آیت الله خوئی شنیدندکه آقا شیخ محمود به منزل ما می آیند برای دیدار ایشان تشریف آوردند تا به اصطلاح دید دیگری ( از نظر معنوی ) به ایشان کنند. آقا شیخ محمود یک ساعت تأخیر کردند و آقای خوئی منتظر نشستند تا اینکه تشریف آوردند. آقای خوئی فرمودند: من دلم می خواست مقداری از آقا حسنعلی نخودکی اصفهانی تعریف کنید، تا وقتی ما می خواهیم برای اثبات عالم ماوراء دلیل بیاوریم، تنها از آیات و روایات استفاده نکنیم بلکه از حالات یک شخص هم در این مورد استفاده کنیم.
آقا شیخ محمود فرمودند: آقا شیخ حسنعلی مختصرات داشت ( یعنی مختصری از مطالب و عوالم را داشتند )، و اگر شما به همین کارتان ( تربیت طلاب ) توجه کنید بیشتر می توانید به اسلام خدمت کنید، تازه آقا شیخ حسنعلی مرید یکی از شماها بود. که آقای بهجت می فرمودند: منظورشان آقای بروجردی بود. »
امام زمان عجل الله تعالی دربیان امام سجاد علیه السلام
انتظار راستین و پاداش آن
برای انتظار حضرت مهدی (علیه السلام) آثار گرانبهایی وجود دارد، از جمله امام سجاد (علیه السلام) فرمود: «اِنتِظارُ الفَرَجِ مِن أَعظَمِ الْعَمَلِ؛ انتظار فرج از برترین اعمال است.»[۱] و فرمود: «اهل زمان غیبت او که قائل به امامت او و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان دیگر می باشند، زیرا خدای تبارک و تعالی به آنها آن قدر عقل، فهم و شناخت عطا فرموده است که غیبت امام در پیش آنها چون زمان حضور شده است. خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهدانی قرار داده که در محضر رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ شمشیر بزنند، آنها مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی و دعوت کنندگان به دین خدا در آشکار و نهان می باشند.»[2]
1-منتخب الاثر، ص ۲۴۴.
2-بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، منتخب الاثر، ص ۲۴۴.
پاسخ امام سجاد علیه السلام به دشنام دهنده
شیخ مفید از محمد بن جعفر و دیگران روایت کرده است که مردی از خویشاوندان امام زین العابدین علیه السلام در برابر آن حضرت ایستاد و به فحش و ناسزا و دشنام پرداخت. امام پاسخی نداد. بعد از رفتن آن مرد، حضرت به همراهانش فرمود: شما گفتههای این مرد را شنیدید، اکنون دوست دارم با من بیایید تا پاسخ مرا نیز بشنوید، عرض کردند: میآییم، ما نیز دوست داریم وی را پاسخ گوییم و ما هم حرفمان را به او بزنیم.
امام کفشش را پوشید و به راه افتاد. در بین راه این آیه کریمه را تلاوت میفرمود: … والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین.(1)
«آن کسانی که خشم خویش را فرو میخورند و از خطای مردم در میگذرند (نیکوکارند و) خدا نیکوکاران را دوست دارد.»
ما (با خواندن این آیه) دانستیم که برخورد امام با آن شخص آن طور که ما فکر میکردیم نخواهد بود. حضرت رفت تا به در خانه آن مرد رسید و فرمود: به صاحب خانه بگویید علی بن الحسین (علیهماالسلام) بیرون در ایستاده! وی در حالی که آماده شرارت بود از خانه بیرون آمد و شک نداشت که امام برای تلافی آمده است.
اما امام سجاد علیه السلام با نرمی فرمود: برادر! تو اندکی پیش نزد من آمدی و آنچه خواستی گفتی، اگر آنچه گفتی در من هست من هم اکنون از خداوند آمرزش میطلبم و اگر در من نیست از خدا میخواهم تو را بیامرزد. آن مرد (شرمنده و خجل زده) میان دو چشمان حضرت را بوسید و عرض کرد: من چیزهایی را گفتم که در شما نبود و خودم بدانچه گفتم سزاوارترم.
راوی حدیث میگوید: آن مرد حسن بن الحسن (یعنی حسن مثنی) بوده است.(2)
” العَفوُ زَکاةُ الظَّفَرِ.(3)
زکات پیروزی، گذشت است.
حضرت علی علیه السلام
پینوشتها: 1- آل عمران /134.2- ارشاد مفید، ج 2، صص 145- 146.
3- نهجالبلاغه، ترجمه شهیدی، ص 397.
منبع: جلوههای تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی
این وصیت نامه انسان را می لرزاند وبیدار می كند
آمنو وجاهدوافی سبیل الله باموالهم وانفسهم اعظم درجه عندا لله واولئك هم الفائزون
آنان كه ایمان آوردند واز وطن خود هجرت گزیدند ودر راه خدا با مال وجانشان جهاد كردند آنها را نزد خدا مقام بلندی است وآنان بالخصوص رستگاران وسعادتمندان دو عالمند
خدای تبارك وتعالی می فرماید:
كسی كه مرا بخواند مرا پیدا می كند وكسی كه عاشقم شود عاشقش میشوم وكسی كه عاشقش می شوم می كشمش وكسی را كشتم بهای او رامن به عهده می گیرم .
بادرود وسلام به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ونائب بر حقش امام امت پیر جماران وامت همیشه در صحنه وشهیدان اسلام وخانواده معظم شهدا ودرود وسلام همیشه بر كفر ستیزان همیشه در سنگر اسلام .
شهادت انتخاب است
بدانيد كه «شهادت» نه يك باختن و شكست كه يك انتخاب است، و مجاهدان في سبيل الله با تمامي آگاهي آن را انتخاب كرده اند و خدا را سپاسگزاريم كه چنين مرگي داشته ايم.
فرازی از وصیتنامهشهید علي افغاني
دریافت کد وصیتنامه شهدا
آقا قسم به جان شما خوب می شوم
السلام عليك يا صاحب الزمان عجل الله تعالي فرجه الشريف
باور کن آخرش به خدا خوب می شوم
این روزها ز دست دل خویش شاکیم
قدری تحملم بنما خوب می شوم
حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش
با یک نگاه لطف شما خوب می شوم
من ننگ و عار حضرتتان تا به کی شوم
کی از دعای اهل بکا خوب می شوم
با یک دعای مادر دلسوز و مهربان
ام الائمه النجبا خوب می شوم
جمعی کبوتر حرم فاطمه شدند
من هم شبیه آن شهدا خوب می شوم
من بدترین غلام حقیر ولایتم
ای بهترین امام بیا خوب می شوم
با این همه بدی به ظهور شما قسم
با یک نسیم کرب و بلا خوب می شوم
مصاحبه با قرآن
اعمال مشترکه ماه شعبان
اَللّهُمََّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَکِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.